تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

روستایی. دهاتی. نادان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دراز کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

چاپلوسی she didn't have to kowtow to a boss

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بچه گدا با لباس کثیف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

قایق رانی he had once canoed down the Nile

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کف کننده fizzy mineral water

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

لجباز It was just sheer pigheadedness on his part

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کار دفتری مخصوصا نگه داری اسناد و حسابها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رانندگی تحت تاثیر مشروب

پیشنهاد
١٣

دارندگی و برازندگی

پیشنهاد
١٠

افشای کسی. رسوایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ناراحت و ناامید he came back empty - handed and crestfallen

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

منزوی. گوشه نشین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

صدای جلینگ جلینگ کردن her bracelets were jingling

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

باز چشم کاملا باز نگاه کردن. با تعجب نگاه کردن What in the world are you goggling at

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

حمایت کردن از کسی یا وفا داری I love him and whatever happens I'll stick by him

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیش پا افتاده hackneyed old sayings

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مصمم. با پشتکار why are you hell - bent on leaving

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تانک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

چرخ زدن روی پاشنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

عضو طبقه ی کارگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

واکنش شدید. عکس العمل سیاسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بمباران. به توپ بستن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

غر غر کردن. کج خلق she became querulous and demanding

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شانسی. اتفاقی a fluky goal

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مسخره کردن put - down couldn't help thinking that the whole thing was meant to be taken as a snub

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به درستی تامل نکردن. برنامه ریزی نصفه نیمه. به درستی توجه نکردن half - baked notions of Teutonic superiority

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چاپلوسی. پاچه خواری bowing his head in a servile manner

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بی تقوایی. بی احترامی به چیزی مقدس he blamed the fall of the city on the impiety of the people

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

شادی. نشاط the sudden gaiety of children's laughter

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کاملا. تاحد ممکن If you want to bring it up with the boss, I'll support you all the way

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

چاپلوسی she imagined him toadying to his rich clients

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آرام کردن. تسکین دادن amendments have been added to appease local pressure groups

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

از ترس میخکوب شدن his icy controlled quietness petrified her

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

دقیق. همیشه درست an unerring sense of direction

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

لخته شدن. دلمه بستن blood had coagulated around the edges of the wound

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

غیر قابل لمس an impalpable ghost

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بسیار خسته

پیشنهاد
١١

خوب شدن. قوی شدن. بهتر شدن Pascoe was drinking whisky to take the edge off the pain

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

نازک. شکننده. قانع نکردن. پیمان بی اساس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

نفقه. خرجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

شغل دوم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دزیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

خسیس. اقتصادی "I have scrimped and saved to give you a good education"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در مورد سلامتی مضطرب بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

لباس دست دوم I'm not going out in her castoffs

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

وسواس سلامتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ساییدن to prevent chafe the ropes should lie flat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اصلاح ناپذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

نوار دور لباس The dress had red satin flounces at the bottom.