پیشنهادهای فواد بهشتی (٣٣٧)
قابل توجه، قابل ملاحظه
در بر گرفتن، شامل شدن - وسعت داشتن، گستره داشتن، گسترده بودن، وسیع بودن - ( دوره حکومت و زندگی و . . . ) طول کشیدن، به طول انجامیدن
متمایز بودن، ممتاز بودن
جلب توجه نکننده، غیر محسوس، ناپیدا
طرح یا پیشنهاد ( که مردم در سوییس یا برخی ایالتهای امریکا میتوانند خارج از قوه مقننه برای ایجاد قانون جدید ارائه و تصویب کنند )
تامین کردن، فراهم کردن، مهیا کردن - تشکیل دادن، درست کردن
دارا بودن، در برداشتن، شامل شدن، در خود داشتن
قابل توجه دو کاربر بالایی عزیز: aynaz و Commander این لغت یعنی crave را نباید با لغت carve که به معنی حک کردن، تراشیدن و سمباده زدن است، اشتباه گرفت
تحقق بخشیدن، جامه عمل پوشاندن
متمایز کردن، جدا کردن
تعامل، ارتباط
( بیماری و درد و غیره ) مبتلا شدن - بوجود آوردن/آمدن، ایجاد کردن/شدن، ابداع کردن/شدن، تشکیل دادن/شدن، شکل دادن/گرفتن
مرتبط، متصل
احتمالی، محتمل
بی طرف، منصف
تجربه کردن
سخنور، فصیح
( شخص ) دردسرساز، مشکل آفرین، مایه دردسر
( در لیست و غیره ) درج کردن، وارد کردن، قرار دادن
تقویت کردن
تعیین کننده
هیجانی ( در گیر کننده احساسات ) ، احساسی، عاطفی
( زباله های جامد ) پالایش کردن، ( فاضلاب ) تصفیه کردن، ( پسماند ) پردازش کردن
( با هم ) تضاد/مغایرت پیدا کردن
پسماند، فضولات
منکوب کننده، مقهور کننده، غافلگیر کننده، بسیار شدید، تاثیرگذار، ( مجازی - به دلیل تاثیر شدید ) در خود غرق کننده
دست به کار شدن ( در مورد چیزی ) ، به فکر افتادن ( در مورد چیزی )
آمادگی جسمانی
تا حدی، تا اندازه ای، تا درجه ای
دفترچه راهنما، کتابچه راهنما
برانگیختن، تهییج کردن
حق به جانب
نور چشمی، آقا زاده
محافظت کردن
چینش، چیدمان، آرایش، ترتیب، تنظیم
گستردگی، وسعت، بزرگی، بازه - سطح، پایه - نرخ
دوست پسر
محدود، متناهی، کران دار، دارای حد و مرز - مقید، وابسته
در حال رشد - شکوفا - آباد
وجه رایج
( آگهی روزنامه و . . . ) گرفتن، رزرو کردن، به خود اختصاص دادن
تقدیم کردن، ارائه دادن یا کردن
تند، شدید - خروشان، مواج
مهیج
روشن گر، آگاهی دهنده، آموزنده
مبحث، بحث، حوزه
شناسایی کردن - پی بردن
( زخم و جراحت و غیره ) ترمیم شدن، بهبود یافتن
به هیچ عنوان، به هیچ نحوی، اصلا
جنبه منفی - روی بد - نیمه تاریک