تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧٢

قابل توجه، قابل ملاحظه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥٨

در بر گرفتن، شامل شدن - وسعت داشتن، گستره داشتن، گسترده بودن، وسیع بودن - ( دوره حکومت و زندگی و . . . ) طول کشیدن، به طول انجامیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥٠

متمایز بودن، ممتاز بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢٢

جلب توجه نکننده، غیر محسوس، ناپیدا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١٠

طرح یا پیشنهاد ( که مردم در سوییس یا برخی ایالتهای امریکا میتوانند خارج از قوه مقننه برای ایجاد قانون جدید ارائه و تصویب کنند )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨٢

تامین کردن، فراهم کردن، مهیا کردن - تشکیل دادن، درست کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧٩

دارا بودن، در برداشتن، شامل شدن، در خود داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨٠

قابل توجه دو کاربر بالایی عزیز: aynaz و Commander این لغت یعنی crave را نباید با لغت carve که به معنی حک کردن، تراشیدن و سمباده زدن است، اشتباه گرفت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧٢

تحقق بخشیدن، جامه عمل پوشاندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦٣

متمایز کردن، جدا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥٤

تعامل، ارتباط

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢٩

( بیماری و درد و غیره ) مبتلا شدن - بوجود آوردن/آمدن، ایجاد کردن/شدن، ابداع کردن/شدن، تشکیل دادن/شدن، شکل دادن/گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣٠

مرتبط، متصل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢٥

احتمالی، محتمل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١٤

بی طرف، منصف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١٣

تجربه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١٢

سخنور، فصیح

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٩

( شخص ) دردسرساز، مشکل آفرین، مایه دردسر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٤

( در لیست و غیره ) درج کردن، وارد کردن، قرار دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

تقویت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

تعیین کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٠

هیجانی ( در گیر کننده احساسات ) ، احساسی، عاطفی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

( زباله های جامد ) پالایش کردن، ( فاضلاب ) تصفیه کردن، ( پسماند ) پردازش کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

( با هم ) تضاد/مغایرت پیدا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٦

پسماند، فضولات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

منکوب کننده، مقهور کننده، غافلگیر کننده، بسیار شدید، تاثیرگذار، ( مجازی - به دلیل تاثیر شدید ) در خود غرق کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٤

دست به کار شدن ( در مورد چیزی ) ، به فکر افتادن ( در مورد چیزی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

آمادگی جسمانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩١

تا حدی، تا اندازه ای، تا درجه ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٩

دفترچه راهنما، کتابچه راهنما

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

برانگیختن، تهییج کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

حق به جانب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

نور چشمی، آقا زاده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

محافظت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

چینش، چیدمان، آرایش، ترتیب، تنظیم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٢

گستردگی، وسعت، بزرگی، بازه - سطح، پایه - نرخ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٩

دوست پسر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

محدود، متناهی، کران دار، دارای حد و مرز - مقید، وابسته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

در حال رشد - شکوفا - آباد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

وجه رایج

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

( آگهی روزنامه و . . . ) گرفتن، رزرو کردن، به خود اختصاص دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

تقدیم کردن، ارائه دادن یا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

تند، شدید - خروشان، مواج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

مهیج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

روشن گر، آگاهی دهنده، آموزنده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧١

مبحث، بحث، حوزه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧١

شناسایی کردن - پی بردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧١

( زخم و جراحت و غیره ) ترمیم شدن، بهبود یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

به هیچ عنوان، به هیچ نحوی، اصلا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

جنبه منفی - روی بد - نیمه تاریک