پیشنهادهای فواد بهشتی (٣٣٧)
ضربه مغزی شده
موتورسوار
شدید، سخت، محکم، سفت
سنجیده، حساب شده
از لحاظ چشم اندازی
ریخته گر
کلیسایی، کشیشی
حرکات آکروباتیک
مفروض
پرتو افکن
اصطکاک، زد و خورد، مبارزه
عامل/فاکتور بودن
روح گرا، روح باور، مربوط به روح گرایی/باوری
فتوسنتز کردن
ضبط کردن ( صدا ) بر روی نوار صوتی
کار کردن، دایر بودن
تفکر، خردورزی، اندیشیدن
ارزش
قابلیت پذیرش
رویه، سطح
جلو زن، پیشی گیرنده
سد سلولی
غافلگیر شدن، سورپرایز شدن، شوکه شدن
نیکو کار، نیکو کارانه
کم عمقی، سطحی بودن - بی مایگی، ضعف
[فوتبال] ستاپر، جلوگیری کننده ( معادل دفاع وسط )
بازسازی کننده، باز تولید کننده
سنت گرا، پیرو سبک های قدیمی
شیفته، دلباخته
بهاری
از بیخ درآوردن
تردید در وجود خدا
گرداننده، چرخنده
به کسی در یک زمینه ( تخصصی ) آموزش دادن، کسی را در حوزه ای متخصص کردن
مکانیزه
از پشت کوه آمده
( commit yourself ( to sb ) / ( to ( doing ) sthذیرفتن ( ( انجام ) چیزی ) ، موافقت کردن ( با ( انجام ) چیزی ) ا - تصمصیم ( به رابطه با کسی ) گرفتن - ...
تبدیل شونده، تغییر کننده
بی فعالیتی
پیدا، مشخص
احضار روح، فراخوانی ( شیاطین و اجنه و غیره ) - جادوگری، تردستی، شعبده بازی
گلایدر ( هواپیمای بدون موتور ) ، بادپر
وخیم تر کننده، تشدید کننده
خسته کنندگی - رنگ و رو رفتگی
دور انداختن
( موسیقی و آلبوم و کنسرت و غیره ) اجرا، ارائه
( مجازی ) وزن
با متد معین
اهمیت
برابر، مساوی، متعادل، متوازن