پیشنهادهای حسین رحیمی دستک (٣٤)
درجات رتبه بندی
اظهارات شفاهی
سفرهای شغلی
برنامهی کاری
بررسی متداول
درک مؤثر
اندامشناسی
گروه تمرکز گروه هدف معادل target group می باشد که ترجمهی درستی برای focus group نیست. ضمناً focus در اینجا اسم است و بهتر است صفت ترجمه نشود مانند " ...
هست تحت تأثیرِ
حجم کاری
فشار محدودیت زمان
تجربهی شخصی مستقیم - مشاهدهی شخصی مستقیم
ناشناسایی کردن
اضافهکاری اجباری
دید، دیدگاه مثلاً specific context دید خاص
مطالعات هدفدار
ادعا کردن
مجموعه برای مثال Elements Library که تو خیلی از نرم افزارهای مهندسی استفاده میشه به معنای مجموعهی عناصر است.
خویشقانونی
اقدام برای
کار داوطلبانه
جدایش
مؤثر مثل more invasive methods به معنی روشهای مؤثرتر
نام یک حیوان در تاسمانی هم هست Tasmanian devils
محسوس نبودن، قابل رؤیت نبودن
بر این اساس ( دوستان به نظرم این قسمت "پیشنهاد شما" برای ارائه ی پیشنهادهای جدید هست. مثلاً برای معنی so، "پس" و "بنابراین" هم تو معانی ارائه شده ت ...
افسر military generals=افسران نظامی ( دوستان به نظرم این قسمت "پیشنهاد شما" برای ارائه ی پیشنهادهای جدید هست. مثلاً برای معنی so، "پس" و "بنابراین" ...
گذراندن آزمون مثل sit the exam دوستان لطفاٌ تو قسمت پیشنهاد از معانی جدید استفاده بفرمائید. مثلاٌ معنی نشستن برای واژه ی sit همه جا هست.
قصد داشتن برای انجام دادن
سکونت گاههای مصنوعی
به انتخاب خود
برگشتن/بازگشتن به حالت/مشخصات اولیه
در . . . Discomfort increased with duration of driving for all three conditions ناراحتی با مدت زمان رانندگی برای/در هر سه حالت افزایش یافت.
از اونجاییکه یکی از معانی active میشه "معلوم"، پس میتونیم actively رو به "وضوح" ترجمه کنیم. by taking a break, drivers actively reduced the total di ...