پیشنهادهای سید حمیدرضا عباسی (٦٢)
کارآشنا
و قس علی هذا
سفته بازی
پسابینی
گیرندۀ نظر، جالب توجه
مشورت، ادراک و هشیاری دهد / عقل ها مر عقل را یاری دهد ( مولوی )
دودخور شدن
حوصله سربَر His conversation was so dull. مکالمه اش بسیار حوصله سربَر بود.
advancer
تارلرزه بَر، الکتروشوک، دفیبریلاتور
دل نگران، دل واپس، به هوش
واپُرسِش
شرح ما وقع
تابع دوسویی: تابعی که هم پوشا ( Surjective ) و هم یک - به - یک ( Injective ) باشد، تابع دوسویی یا متناظر یک به یک ( One - to - One Correspondence ) ن ...
سهم: فاصله عمودی مرکز یک چندضلعی منتظم تا یکی از ضلع های آن
صریح اللهجه مثال: he had been outspoken in his criticism در انتقادش صریح اللهجه بوده است.
نظرگیر، معتنابه
از هم پاشیده شدن، وا رفتن Her marriage fell apart after about ten years ازدواجش پس از ده سال از هم پاشید. Cook the tomatoes until they begin to ...
نخود هر آش
برش مکعبی ریز ( گوجه فرنگی، فلفل و. . . ) ، تاس بُری Diced pepper, Diced tomato
فخرفروشی، تفاخر
narrator
آخر مثال: Prisoners should be treated with respect – they are human beings after all. باید با زندانیان به احترام رفتار کرد؛ آخر آن ها هم انسانند.
- لحظه شماری کردن برای چیزی - چشم انتظار چیزی بودن
🔸 On behalf of everyone here, may I wish you a very happy retirement به نیابت از همه حضار، برای شما ایام بازنشستگی بسیار شادی را آرزو دارم.
Commutativity, Commutative property تعویض پذیری، خاصیت جابه جایی ( برای مثال، عملیات ضرب یا جمع تعویض پذیر/جابه جایی پذیر است زیرا: A�B=B�A و A B=B ...
هجمه ( زبانی ) � a diatribe against consumerism � هجمه ای علیه مصرف گرایی
🔸 Trains leave the station every hour on the hour 🟢 قطار ایستگاه را ساعت به ساعت ترک می کند. 🟢 قطار ایستگاه را هر ساعت، سر ساعت ترک می کند.
فسادپذیر، ضایع شدنی
خِرِفت مثال: What a selfish old curmudgeon he had been, always thinking of himself and his own likes and dislikes! چه پیر خودخواه خرفتی بوده است؛ هم ...
تمایلات شهوانی، خواسته های نفسانی
Diagnostic ابزار عارضه یابی EFQM: EFQM Diagnostic Tool
بر فرض که، بالفرض، گیرم . . . ( مانند �گیرم� پدر تو بود فاضل )
instruction manual
سنجش پذیر
عوض و بدل کردن، تاخت زدن ( به اشتباه طاق زدن گفته می شود. ) ✅ You start on the windows and I’ll do the walls, then we can swap over after an hour o ...
وا داشتن ✅ It was an article in the local newspaper which finally spurred him into action. ◽یک مقاله در روزنامه محلی بود که نهایتاً او را به کنش و ...
بررسی علت یک موضوع ( خصوصاً فوت )
استصناع از عقود اسلامی است و در مراجع غربی هم به همین صورت نوشته می شود: Istisna'
عجالتاً، علی الحساب
آمبودزمان، دادآور، تظلم خواه، امین المظالم
آزمون سخت امتحان دشوار رما The Ordeal of Gilbert Pinfold ( امتحان دشوار گیلبرت پینفولد )
Multiple Sclerosis مولتیپل اسکلروزیس یا به صورت مخفف MS که در فارس به بیماری �ام اس� شناخته می شود.
Oh what an adorable little baby! اوه؛ چه نی نی کوچولوی نازی!
state of siege
فاش کردن، بر ملا کردن Doctors are not allowed to reveal confidential information. پزشکان اجازه فاش کردن اطلاعات محرمانه را ندارند. He may be pr ...
یک دنده و لج باز
بازاِجرا
بازتوانی، توان بخشی ﺩﺭ ﻋﻠﻮﻡ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ، ﺗﻮﺍﻧﺒﺨﺸﯽ ﯾﺎ ﺑﺎﺯﺗﻮﺍﻧﯽ ( Rehabilitation ) ﻓﺮﺁﯾﻨﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ بهﻓﺮﺩ ﺗﻮﺍﻧﺨﻮﺍﻩ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﺧ ...
هزینه بَردار بودن