تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The rumor was that I had invented him to perpetrate a hoax and had actually written the books myself.
دیدگاه
٢

بجای invented اصلاح شود Invited : دعوت کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The 05 percent attrition rate the agency had managed to maintain promised to go straight through the roof.
دیدگاه
١

نرخ تعدیل پنج درصدی که آژانس با مدیریت حفظ کرده تبود . وعده داده شده که سر به فلک بکشد

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Some City Council members favor saving money through attrition of older officers.
دیدگاه
١

بعضی از اعضا شورای شهر از تعدیل پرسنل مسن تر حمایت می کنند

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Staff reductions could be achieved through attrition and early retirements.
دیدگاه
١

از طریق تعدیل و بازنشستگی پیش از موعد کاهش کارکنان حاصل میشه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He sits up very late to the detriment of his health.
دیدگاه
١

او به ضرر سلامتیش تا دیر وقت بیدار میمونه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Henry's army returned loaded down with plunder.
دیدگاه
١

ارتش هنری با بار اموال غارتی برگشتند

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The army returned loaded down with plunder.
دیدگاه
١

لشکر با بار اموال غارتی برگشت

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Draw water with a sieve.
دیدگاه
١

کار بیهوده انجام دادن - برای کاری که محکوم به شکست است وقت و انرژی گذاشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The engine has been sold for scrap.
دیدگاه
١

موتور برای اوراق کردن فروخته شده است

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
As John approached at full tilt he saw a queue of traffic blocking the road.
دیدگاه
١

وقتی جان با سرعت تمام نزدیک شد صف ترافیک را که جاده را بسته بود دید

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The new recruits were put through their paces.
دیدگاه
٠

افراد تازه استخدام مورد ارزیابی مهارت قرار گرفتند

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
All the candidates were put through their paces during the television debate.
دیدگاه
٠

همه کاندیداها در مدت مناظره تلویزیونی مورد ارزیابی قرار گرفتند .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Your call has been put through.
دیدگاه
٠

ارتباط شما برقرار شده است

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Back in his office he put through a call to the colonel.
دیدگاه
٠

در برگشت به دفترش با سرهنگ تماس گرفت

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Both will capitalize on the beautiful assets already in place in Ventura -- the views, the ocean, the clean air.
دیدگاه
٠

ترجمه گوگل منتهی بجای فعل استفاده خواهند کرد درست است .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The opposition tried to capitalize on popular discontent over the new law.
دیدگاه
٠

گروه مخالف سعی کرد از نارضایتی مردم نسبت به قانون جدید

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The opposition tried to capitalize on popular discontent over the new law.
دیدگاه
٠

استفاده کنه .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They should be ashamed of trying to capitalize on this tragedy.
دیدگاه
٠

آنها باید از تلاش برای بهره برداری از این فاجعه خجالت بکشند

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Our company will be capitalizing the costs of this new venture.
دیدگاه
٠

شرکت ما هزینه های این ریسک جدید را تهیه یا فراهم می کند .

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Well, she would play it by ear.
دیدگاه
٠

خب اون درجا تصمیم می گیره

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
If push comes to shove, we can always sell the car.
دیدگاه
٠

اگر شرایط بحرانی بشه همیشه می تونیم ماشینمون را بفروشیم

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
If push comes to shove, we can always sell the car.
دیدگاه
٠

یعنی اگه شرایطمون سخت بشه پول ماشین هست

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Shove off and leave me alone!
دیدگاه
٠

راهی شو - برو . و من را تنها بگذار

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It is another nail in the coffin of deterrence even if the first generation of cruise will be slow for such a role.
دیدگاه
٠

حتی اگه نسل اول کشتی برای این کار کند باشه فاتحه دفاع خونده است

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It is another nail in the coffin of deterrence even if the first generation of cruise will be slow for such a role.
دیدگاه
٠

در صورتیکه نسل اول کشتی برای این کار کند باشه فاتحه دفاع خونده است

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
There's not a scrap of truth in the claim.
دیدگاه
٠

در این ادعا ذره ای حقیقت وجود نداره

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Even the big shot has to carry his wife's purse.
دیدگاه
٠

بقول پیران خردمند حتی رئیس جمهور هم به حرف زنش گوش میده

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It's a good habit to wash up before a meal.
دیدگاه
٠

شستن دستها قبل از غذا عادتوخوبیه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Then wash up, change your clothes, and come greet your future in-laws.
دیدگاه
٠

دست و صورتت را بشور ، لباسهات را عوض کن و به خانواده همسر آینده ات سلام کن

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I must say, pace the distinguished senator, that his conclusions are entirely in error.
دیدگاه
٠

با اجازه سناتور محترم باید بگم نتیجه گیری او کاملا اشتباهه

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
A dodge behind a tree kept her from being run over.
دیدگاه
٠

رفتن پشت درخت باعث شد زیر ماشین نره

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
She was sharp-witted enough to dodge her attacker.
دیدگاه
٠

او اینقدر تیزهوش بود که ضاربینش را قال بگذاره

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
But when he con fronts her, she is crying for fear of not seeing him again and must be comforted.
دیدگاه
٠

Confronts her با او روبرو میشه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
This is a wicked of police corruption, media con tricks and celebrity scandals.
دیدگاه
٠

Wicked : اینجا به معنی ماهرانه ، con trick : نیرنگ محرمانه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Your proposal is out of the question.
دیدگاه
٠

پیشنهاد شما عملی نیست . شدنی نیست .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
First of all, batch processing is out of the question.
دیدگاه
٠

اول از همه , پردازش دسته ای غیرممکنه . یعنی پردازش فقط آنلاینه یا برخطه .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Defending yourself was out of the question.
دیدگاه
٠

دفاع شخصی غیرممکن بود

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
That's out of the question.
دیدگاه
٠

آن محاله . آن غیرممکنه .

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
These shots were not sufficient to fetch the bear down.
دیدگاه
٠

این گلوله ها برای انداختن خرس کافی نبودند

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
She nursed her drink for an hour.
دیدگاه
٠

او کم کم نوشیدنی اش را برای یک ساعت نوشید

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The children nursed their allowance so it lasted the whole vacation.
دیدگاه
٠

بچه ها پول توجیبی اشان را کم کم مصرف کردند بطوری که تمام تعطیلات طول کشید

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The nurse wheeled the dinner up.
دیدگاه
٠

Wheel up : take off از زمین بلند شدن چرخ هواپیما پرستار شام را جمع کرد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Staff must stay behind after hours to catch up on their work.
دیدگاه
٠

After hours : بعد از ساعت مقرر اداری یا مدرسه . Stay behind :ماندن در جایی وقتی بقیه رفته اند . معنی جمله : کارکنان باید بعد از ساعت اداری برای جبران ...

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Staff must stay behind after hours to catch up on their work.
دیدگاه
٠

After hours : بعد از ساعت مقرر اداری یا مدرسه Stay behind :ماندن در جایی وقتی بقیه رفته اند . معنی جمله : کارکنان باید بعد از ساعت اداری برای جبران ع ...

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
What time do you go off duty?
دیدگاه
٠

Off duty : مرخص شدن چه موقع مرخص می شوی ؟

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Mom went off when I told her I needed fifty dollars for the trip.
دیدگاه
٠

وقتی به مادرم گفتم ۵۰ دلار میخواهم عصبانی شد و غرغر کرد .

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
He is a fool that makes a wedge of his fist.
دیدگاه
٠

او احمقیه که از مشتش گوه درست می کنه . یعنی مشتش را مثل گوه به بقیه میزنه - کتک کاری می کنه

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
He hammered the wedge into the crack in the stone.
دیدگاه
٠

او گوه را در شکاف سنگ کوبید

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Push a wedge under the door to keep it open while we're carrying the boxes in.
دیدگاه
٠

زیر در گوه بگذار تا وقتی ما جعبه ها را داخل میاریم در باز بمونه باز بماند

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Push a wedge under the door to keep it open while we're carrying the boxes in.
دیدگاه
٠

زیر در گوه بگذار تا وقتی ما جعبه ها را داخل میاریم در باز بمونه