تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Never deter till tomorrow that which you can do today.
دیدگاه

هرگز کاری را که امروز می تونید انجام بدید به فردا موکول نکنید

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I have long since abandoned the notion that higher education is essential to either success or happiness. Hot houses of learning do not always grow anything edible.
دیدگاه

Long since مدتهاست . خیلی وقته.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
An employee sold him on the notion that cable was the medium of the future.
دیدگاه

: cable tv :Cable : تلویزیون کابلی

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
I find gentle persuasion is the best tack.
دیدگاه
٠

من فکر می کنم نرم ترغیب کردن بهترین رویه است . مثلا بجای دستور دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Dad had long since divested himself of anything valuable.
دیدگاه
٠

پدر مدتهاست خودش را از هر چیز ارزشمند محروم کرده است .

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Against all the odds, Frederick II was ultimately victorious.
دیدگاه
٠

برخلاف انتظار فردریک دوم در نهایت پیروز شد

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
One thorn of experience is worth a whole wilderness of warning.
دیدگاه
٠

یه خار ( سرسوزن ) تجربه ازرزش یه صحرا ( یه عالم ) تجربه بیشتره

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
One thorn of experience is worth a whole wilderness of warning.
دیدگاه
٠

یه خار ( سرسوزن ) تجربه ارزش یه صحرا ( یه عالم ) هشدار و اخطار را داره

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Their sobering conversation brought home to everyone present the serious and worthwhile work the Red Cross does.
دیدگاه
٠

گفتگوی هشیارانه آنها کار ارزشمند و جدی صلیب سرخ را به همه حاضرین فهماند. Bring home فهماندن - شیرفهم کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
They demanded that the agreement be written in black and white.
دیدگاه
٠

آنها خواستار این شدند که توافقنامه بصورت شفاف نوشته شود

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The houses in this area are liable to subsidence.
دیدگاه
٠

خونه های این منطقه در معرض نشست هستند

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
the firm's bread-and-butter housing contracts
دیدگاه
٠

قراردادهای مسکن نان و آبدار شرکت

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
These houses were strung along the thoroughfare.
دیدگاه
٠

این خانه ها در امتداد شاهراه بودند . گذشته string along

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
His courage and skill compel our admiration.
دیدگاه
٠

شجاعت و مهارت او ما را وادار به تحسین می کند

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I didn't expect to be given the red carpet treatment !
دیدگاه
٠

من انتظار پذیرائی مجلل نداشتم

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The minister was given the red carpet treatment.
دیدگاه
٠

از وزیر پذیرائی مجلل شد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
If we lose, perish the thought, Watford will take first place.
دیدگاه
٠

اگه ما ببازیم فکرش را هم نکن که واتفورد اول بشه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It's difficult to wean an addict off cocaine once they're hooked.
دیدگاه
٠

وقتی معتادین به کوکائین به دام افتاده اند ترک آنها سخت است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
A quart is so called because it is a quarter of a gallon.
دیدگاه
٠

به این علت یک چهارم نامیده میشه که یک چهارم گالن چهار لیتریه .

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Pick up a quart of milk or a loaf of bread.
دیدگاه
٠

یه لیتر شیر یا یه قرص نان بردارید

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
There are two pints in a quart and four quarts in a gallon.
دیدگاه
٠

هر کورت معادل دو پینت و هر گالن معادل چهار کورت ( لیتر ) است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
It will hold another quart.
دیدگاه
٠

یه کورت دیگه جا می گیره

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The applicant sought judicial review to quash the bin - dover order.
دیدگاه
٠

تصحیح :bind - over

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The applicant sought judicial review to quash the bin - dover order.
دیدگاه
٠

متقاضی به دنبال بررسی قضایی برای لغو حکم الزام آور بود

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The car's manufacturers are taking it on the chin.
دیدگاه
٠

تولیدکنندگان اتومبیل با شجاعت، ناملایمات و شرایط سخت را تحمل می کنند

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
But you've got to take it on the chin.
دیدگاه
٠

اما شما باید با شجاعت ناملایمات و سختی ها را تحمل کنید

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The truth is that Britain is simply going take it on the chin for a while.
دیدگاه
٠

حقیقت اینه که انگلیس با شهامت در حال تحمل سختی ها بدون شکایت است

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
When he lost that money he said he would have to take it on the chin .
دیدگاه
٠

وقتی اون پول را گم کرد گفت :با شهامت سختی آن را بدون شکایت تحمل می کنم

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The foundry was allowed to go to pot in the seventies and Pringle's started purchasing from outside suppliers.
دیدگاه
٠

کارخانه ریخته گری در دهه هفتاد از بین رفت

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The foundry was allowed to go to pot in the seventies and Pringle's started purchasing from outside suppliers.
دیدگاه
٠

ادامه :و پریگلز شروع به خرید از تهیه کنندگان خارجی کرد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Some African healers blame illness on witchcraft, which can lead to ostracism of those accused.
دیدگاه
٠

بعضی از درمانگران آفریقایی علی بیماری را جادوگران می دانند که باعث طرد اجتماعی آنها می شود . مثل تخم مرغ شکستن ما برای نظرخوردن که عمه طرد میشه .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The seniors hurried in and preempted the seats in the front rows.
دیدگاه
٠

سال آخری ها با عجله وارد شدند و در گرفتن صندلی های ردیف جلو پیش دستی کردند .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The local people fenced the land to preempt it against other claimants.
دیدگاه
٠

مردم محلی زمین را حصار کشیدند تا در مقابل سایر مدعیان پیش دستی کنند

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Better preempt to keep the opponents from bidding.
دیدگاه
٠

بهتره پیش دستی کنید تا مخالفان را از مناقصه دور نگهدارید

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Love with no need to preempt grievance.
دیدگاه
٠

بدون نیاز عشق بورزید تا به رنج پیشی بگیرید . ( اگر بخاطر رفع نیازهامون با کسی دوستی نکنیم از رنج اجتناب کرده ایم )

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Shoppers snatched up goods at bargain prices during the clearance sale.
دیدگاه
٠

خریداران کالاهای ارزان را در حراجی ربودند

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He was anxious to mend the rift between the two men.
دیدگاه
٠

او مضطرب بود که اختلاف بین دو مرد را اصلاح کند

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Don't let these people live rent free in your head.
دیدگاه
٠

اجازه نده ذهنت مدام مَشغول این مردم باشه

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He turned back to the chessboard and picked up the white knight again.
دیدگاه
٠

او به سمت صفحه شطرنج برگشت و اسب سفید را برداشت

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Where is the justice of political power if it executes the murderer and jails the plunderer, and then itself marches upon neighboring lands, killing thousands and pillaging the very hills?
دیدگاه
٠

اگه قدرت سیاسی روی زمین همسایه ها رژه میره و هزاران نفر را می کشه و تپه های فراوانی را غارت می کنه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The counterpart to discrimination against women in society is sexism in sociology.
دیدگاه
٠

( کلمه معادل ) تبعیض جنسیتی در جامعه شناسی همتای تبعیض علیه زنان در جامعه

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Others sought the Holy Grail, Dad stalked the earth in pursuit of the perfect pyjama.
دیدگاه
٠

دیگران اهداف دست نیافتنی جستجو میکنند . پدر دور زمین دنبال پیژامه عالی می گردد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The Amazon basin is in Brazil.
دیدگاه
٠

حوضه رود آمازون در برزیل است

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
No procurement agency may fish for unlawful interests by offering bribes to the purchaser or by any other unfair means.
دیدگاه
٠

Fish :دنبال گشتن . هیچ آژانس تدارکاتی با پیشنهاد رشوه به خریدار یا هر وسیله غیر قانونی دیگر

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
No procurement agency may fish for unlawful interests by offering bribes to the purchaser or by any other unfair means.
دیدگاه
٠

هیچ آژانس تدارکاتی نمی تواند با پیشنهاد رشوه به خریدار یا هر وسیله غیرمنصفانه دیگر ، دنبال منافع غیرقانونی باشد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Edwards was a dangerously volatile character.
دیدگاه
٠

ادوارد بصورت خطرناکی شخصیتی دمدمی بود

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He had a rather volatile temper and can't have been easy to live with.
دیدگاه
٠

او خلق و خوی نسبتا دمدمی داشت و زندگی باهاش نمی تونست آسون باشه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
People are more relaxed, more volatile.
دیدگاه
٠

کسانی که خونسردترند ، بی ثبات ترند .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
A portfolio of more volatile securities is more likely to generate capital losses than a portfolio composed of less volatile securities.
دیدگاه
٠

احتمال اینکه سبدمالی اوراق بهادار بی ثبات تر ضرر بیشتری بده از سبدمالی تشکیل شده از اوراق بهادار با ثبات تر

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Romance is making a comeback. Reality is out.
دیدگاه
٠

عشق و عاشقی که برمی گردد واقعیت بیرون می رود .