پیشنهادهای مریم رمضانی (٨٧)
شرکتهای هلدینگ ( یا گروه تولیدی ) که مالک چندین کسب وکار متفاوت و در حوزه های مختلف می شوند ( مثلا شرکت خودروسازی که شرکت زیرمجموعه تولید شکر داره و ...
ارتباط برقرار کردن، همکاری کردن
در نظر گرفتن، لحاظ کردن
کنترل و مهار شده که از سطح مشخصی بالا نزند
بالا بردن قیمت
( مثلا در خصوص اعمال محدودیت ) کم کردن، کاستن آن محدودیت
زین پس
تکرار شونده
تامین مالی
چندجانبه
بشدت
الساعه، بلافاصله
تامین شدن {منبع}
تعدیل و فروکش پیدا کردن اثر چیزی
بعدا ، حال پس از یک کار یا شرایطی که برای مدتی ادامه داشته
آشکارشونده، پدیدار
در خصوص سهام و بازار مالی انتشار سهام در عرضه اولیه است
در آمار متدی که نتیجه هر مرحله از نتیجه مرحله قبل بدست می آید.
تداوم پذیری
بازار خارج از بورس
انجمن یا گروهی از مردم در یک پلتفرم
نابخردی
faculty member
بلااستثناء
گیج کننده، سرسام آور
در نیمه راه توقف کردن
در خصوص بازار های مالی به بازاری گفته می شود که اثر مالیات نباشد یا تقارن اطلاعاتی کامل وجود داشته باشد
بازآموزی
به تبع، به پشتوانه
تاحدودی بحرانی یا نزدیک به وضعیت بحرانی
جابجایی و حرکت ( بسمت زیاد شدن ) افزایش
میانجی گری
به معنای تعامل است زمانیکه در صنعت رسانه engagement rate مطرح میشود که میشه نرخ تعامل یعنی اون پست در شبکه اجتماعی یا فلان ایمیل چند درصد افراد بینند ...
اقدامات مهم
در زبان مالی و فارکس وقتی سهم خریداری شده ( یا پوزیشن buy ) از سقفی که زده شروع به افت میکنه و در حال کم شدن سود شماست. آن نقطه ای که دیگه شما از افت ...
تار، تابدار، پیچ خورده
شرکت سرمایه گذاری
از شدت کاستن و تضعیف
بیکار پنهان، اونایی که سرکارهستن ولی عملا کار مفیدی که حتی بدرد خودشون بخوره هم نمیکنن
گواه
متحمل شدن ( فعل ناگذر است )
در حوزه بانک به معنای برنامه ریزی مجدد وام هست. وامی که مشتری قادر به بازپرداخت نیست، با برنامه ریزی مجدد این وام هم بلند مدت تر شده و هم اقساط آن کا ...
خرید اقساطی
اجاره به شرط تملیک
وارد کردن ( لحاظ کردن ) یک عامل در محاسبات
سوگیری رفتاری انسان در ترجیح نتایج کوچک امروز به نتایج بزرگتر آینده ( به نوعی فداکردن دست آوردهای آینده بواسطه بسنده کردن به نتایج کوچک امروز است )
اگر در حال صفت بیاد هفته ای دوبار اگر قید زمان باشه میشه دوهفته یکبار
مداوم
معاملات سهام ( یا دارایی های مالی ) بر پایه اطلاعات نهانی
خلاف گرایی ( کسی که برخلاف روند بازار خرید و فروش می کند - مثلا سهام شرکتی را می خرد که همه از آن رو گردانند )