نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
alive: To be alive زنده بودن ، جان داشتن، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at the expense of: به خرج ِ . . . به قیمت ِ . . . به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dejavu: آشناپنداری حالت ِ پیش دیده ( حالت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
renascence: نوزایی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vulnerability: شکنندگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
handle: از عهده ی چیزی یا کاری برآمدن از پس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reap: بهره بردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
both and: چه . . . چه مثال : both inwardly ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
both and: چه . . . چه مثال : both inwardly ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
applicant: خواهان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
applicant: خواهان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
boundless: بی شمار وسیع ( به معنی بی حد و حصر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boundless: بی شمار وسیع ( به معنی بی حد و حصر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
seemingly: به نظر به نظر می رسد به نظر می آید
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
seemingly: به نظر به نظر می رسد به نظر می آید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when it comes to it: زمانی که وقت آن برسد وقتی زمانش برس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
when it comes to it: زمانی که وقت آن برسد وقتی زمانش برس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tap: به کارگرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deepen: افزایش یافتن عمیق شدن بیشتر شدن افز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
definitely: یقیناً مسلماً مطمیناً واقعاً به طور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
creative: خلاقانه ( as an adjective ) نوآورا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it all starts: همه چیز با . . . شروع می شود: . . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it all starts: همه چیز با . . . شروع می شود: . . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
all the same: در همین حال در عین حال در هر حال با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all the same: در همین حال در عین حال در هر حال با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
guided: راهبردی هدایت شونده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
attentiveness: اعتنا دقت توجه ملاحظه لحاظ مواظبت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
life span: طول زندگی گذر عمر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring: کشانده شدن بُرده شدن : Nowadays ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with the idea of: با این عقیده ( با این اعتقاد ) با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in keeping with: مطابق با . . . مطابقت داشتن با . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buffer: جلوگیری کردن ( as verb )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
serve: به کار گرفتن به کار گرفته شدن به ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
perspective taking: تغییر دیدگاه دگر اندیشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
perspective taking: تغییر دیدگاه دگر اندیشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unremitting: دایمی ابدی لاینقطع
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
degrade: تحقیر و تضعیف کردن انحطاط پیداکردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to say: در اول جمله to say به معنی : بیان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to say: در اول جمله to say به معنی : بیان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a sense of: حسی از . . . یک جور . . . شامل ِ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a sense of: حسی از . . . یک جور . . . شامل ِ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
preoccupied: مشغولیت ذهنی داشتن ( بخصوص در موردی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
growing: رو به رشد رو به فزونی افزاینده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
optimize: رسیدن به حد ِ مطلوب چیزی یا کاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
optimize: رسیدن به حد ِ مطلوب چیزی یا کاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
visionary: باهوش خلاق دوراندیش بصیر آگاه روش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with this in mind: با در نظر گرفتن این موضوع با نظر دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
with this in mind: با در نظر گرفتن این موضوع با نظر دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as noted: همان طور که ذکر شد همان طور که اشار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as noted: همان طور که ذکر شد همان طور که اشار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
touch: اشاره ( as noun )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
add on: افزوده افزودنی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
exhausted: لِه و لَوَرده ( عامیانه ) خُرد و خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
keep: مدوامت در انجام کاری مدام ( کاری ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
churn: چرخیدن The crazy thoughts that wer ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
although: البته اما با این که ولی درحالی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
consiousness: آگاهی اطلاع دانش بصیرت شعور ذهن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consiousness: آگاهی اطلاع دانش بصیرت شعور ذهن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
meet need: رفع نیاز کرددن کفاف نیاز کردن جواب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
meet need: رفع نیاز کرددن کفاف نیاز کردن جواب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a total of: در جمع سرجمع مجموعاً کلاً روی هم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
root: مستقر شدن استقرر یافتن . By medita ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consolidate: جاافتادن ( The book helps consolida ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
apply: تخصیص دادن اطلاق کردن درخواست کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
from time to time: هر از گاهی گاه به گاه گهگاه هر چن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it helps: بهتر است که . . . این ( کار ، موضو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it helps: بهتر است که . . . این ( کار ، موضو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
already: دیگر دیگه ( محاوره ) - اگر فعل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disposal: موجود بدردبخور حاضر و آماده قابل حص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rear: سر و کله ی چیزی پیدا شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rear: سر و کله ی چیزی پیدا شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
carry away: آشفته شدن برآشفتن برانگیخته شدن ته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set the right example: الگو و سرمشق خوبی بودن ( برای کسی )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
example: سرمشق/ الگو / نمونه Set the right ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
example: سرمشق/ الگو / نمونه Set the right ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
acknowledge: متوجه چیزی شدن ( make notice of )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come to grips with: موضوع و یا کسی را درک کردن و پذیرفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
provide: به وجودآوردن ایجادکردن مهیا ساختن ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
manipulate: _ درمورد کاری یا احساسی، چیزی تدبیر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
powerful: مفید، مؤثر، کاری، کارگر ( effective ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
leave behind: جا گذاشتن پشت سرگذاشتن رها کردن کن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
freely: بی هیچ قید و شرطی داوطلبانه راحت م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
carry away: کنترل از دست دادن شیفته شدن / هاله ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
far from: دور هیچ بهیچ وجه نَه فاصله
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep: keep ing verb : مدام، دایما: He k ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep something at bay: محدود کردن چیزی متوقف کردن چیزی دور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep something at bay: محدود کردن چیزی متوقف کردن چیزی دور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jabber: یاوه گویی چرت و پرت وراجی سخن نامف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
after all: گذشته از این ها بعد از همه ی این ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
it comes to: در میان بودنِ چیزی قضیه سر چیزی بود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come: : it comes to در میان بودنِ چیزی قض ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
above all: بیش از همه ی این ها به خصوص بیش از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crop up: اتفاق افتادن پیش آمدن سربرآوردن پدی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
crop up: اتفاق افتادن پیش آمدن سربرآوردن پدی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
root in: ریشه دواندن استقرار یافتن آرام و قر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
root in: ریشه دواندن استقرار یافتن آرام و قر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
root: ریشه دواندن استقرار یافتن آرام و قر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
weather: اوضاع و احوال حس و حال
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brew: در موردطوفان : به پا شدن ( طوفانی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
carry away: از خود بیخود شدن . It is possible t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
register: show express ابراز کردن بیان کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when it comes: وقتی پای . . . به میان می آید،
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
when it comes: وقتی پای . . . به میان می آید،
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the trick is to: مهم این است که نکته این جاست که / ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the trick is to: مهم این است که نکته این جاست که / ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
betrayed: نامردی . I feel betrayed احساس می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
deal with: دست و پنجه نرم کردن با چیزی رسیدگی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
OK: رواداشتن ( as a verb ) باشه؟ ?Let ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
okay: رواداشتن ( as a verb ) باشه؟ ?Let ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overtime: با گذشت زمان در طی زمان / طی ِ / طی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to realize: به نتیجه رسیدن به واقعیت پی بردن / ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come to realize: به نتیجه رسیدن به واقعیت پی بردن / ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no need: نباید دلیلی ندارد نیازی نیست لازم ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no need: نباید دلیلی ندارد نیازی نیست لازم ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
there is no need: نباید دلیلی ندارد نیازی نیست لازم ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
there is no need: نباید دلیلی ندارد نیازی نیست لازم ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do the trick: کلک کار را کندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do the trick: کار را راه انداختن . A homemade ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get moody: اَخم و تَخم کردن بداخلاقی کردن ترش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get moody: اَخم و تَخم کردن بداخلاقی کردن ترش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
included: منجمله از جمله شامل ِ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
take time: حوصله به خرج دادن وقت صرف کردن برای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
take your time: حوصله به خرج بده / حوصله کن وقت صرف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kick in: لگد زدن ضربه زدن عمل کردن خطور کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deep seated: ژرف شدید : میلی شدید deep seated ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
move on: بیخیال ِ چیزی شدن گذر کردن ( از مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is it about: ( آن چیز ، آن موضوع ) راجع به چه اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what is it about: ( آن چیز ، آن موضوع ) راجع به چه اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
immense: بی شمار بسیار زیاد بی نهایت کثیر ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
attach: علاقمندی پیدا کردن وابسته بودن ( به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
obsess: اشتغال ذهنی داشتن ( نسبت به کسی یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ionobsess: اشتغال ذهنی ذهن مشغولی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tune in to: نسبت به کسی یا چیزی هشیاری داشتن نس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tune in to: نسبت به کسی یا چیزی هشیاری داشتن نس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spot: نقطه زمان لحظه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
very spot: همین لحظه همین جا همین نقطه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep to oneself: تنها به خودی خود به تنهایی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep: keep to oneself : تنها به خودی خو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
once upon a time: روزی روزگاری یه زمانی زمانی یه وقت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
stem: منشا . . . برگرفته از . . . سرچشم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
stem from: منشا . . . برگرفته از . . . سرچشم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live life: زندگی را سپری کردن زندگی را گذراندن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
live life: زندگی را سپری کردن زندگی را گذراندن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
in this way: در این راه چنین به این وسیله بله/ چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
horrible: بسیار بسیار بد مزخرف ناگوار عامیان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tune in: tune in to نسبت به کسی یا چیزی هشیا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bound: به احتمال زیاد حتما بدون شک / بی شک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bound to: به احتمال زیاد حتما بدون شک / بی شک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
auspicious coincidence: حسن تصادف
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coincidence: auspicious coincidence : حسن تصادف
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
powerful: مطلق powerful calm : آرامش مطلق
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
against someone's better judgment: علیرغم میل باطنیِ کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
judgment: میل against someone's better judgm ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
against: به رغم علیرغم علیرغم میل باطنیم به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
that's that: همین! والسلام! نه یعنی نه ! والسلام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's that: همین! والسلام! نه یعنی نه ! والسلام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that: That's that :همین!والسلام! نه یعنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push oneself to the limit: نهایت سعی و تلاش خود را کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push oneself to the limit: نهایت سعی و تلاش خود را کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
push: push oneself to the limit : نهایت س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
caring: مراقب و مواظب Adj: She is caring ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prison: محل حبس محل بازداشت قید و بند بند
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring: اشاعه دادن گسترش دادن کشاندن / بردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
examine: با دقت نگاه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring out: ظاهر شدن / نمایان شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vulnerable: شکننده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come to grips: با چیزی ( مشکلی ) کنار آمدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work: work on = پرداختن به کاری یا چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
manipulated: رودست خورده ! I felt manipulate باز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sever: شکستن : . Her leg had not been seve ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in the brink of something: در آستانه ی چیزی بودن نزدیک به چیزی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brink: در آستانه ی ( چیزی ) نزدیک به ( چی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impulsive: بی فکر بی احتیاط عجول
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thoughtfulness: تأمل ژرف اندیشی تعمق
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wonder: مونده ( ام ) : I wonder if she migh ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work on: به چیزی پرداختن به کاری پرداختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whether: نمی دونم آیا . . . ببینم . . . آی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work up: به هیجان آوردن / هیجان زده کردن تحر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uncover: از چیزی پرده برداشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in no man's land: در وضعیتی نامعلوم بودن پادرهوا بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have an influence on something: بر چیزی ( اوضاع، رفتار، تفکر ) تغیی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
influence: to have influence on something بر چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm speechless: زبانم قاصره .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speechless: I'm speechless : زبانم قاصره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
walk over: مغلوب کردن/ پیروز شدن/بردن/ شکست دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walk: walk over : مغلوب کردن/ پیروز شدن/ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
surface: به منصه ی ظهور رسیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come up: پیش امدن /پیشامد کردن پدیدار شدن A ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set up: پیاده کردن برنامه / اجراکردن برنامه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set up a program: پیاده کردن برنامه/اجراکردن برنامه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
agitation: انگولک خروش ناآرامی دل آشوبگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mess with: سر به سر ( کسی ) گذاشتن دارم سر به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take time: حوصله به خرج دادن/ حوصله کردن وقت ص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tune into: Tune into someone or something : ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tune: Tune into someone or something : ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tune into someone or something: Tune into someone or something : ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tune into someone or something: Tune into someone or something : ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
train: improve : بهبود بخشیدن بهترکردن بی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
timeout: مکث/ توقف/ وقفه/ درنگ گوشه نشانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
observe: مورد توجه قرار دادن
٤ ماه پیش