نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vulnerability: شکنندگی
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trick: Do the trick کار را راه انداختن کا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
push oneself to the limit: نهایت سعی و تلاش خود را کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
there is no need: نباید دلیلی ندارد نیازی نیست لازم ن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dissolve: زایل شدن از میان رفتن/ از میان بردا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
help: I can't help it دست خودم نیست. نمی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
what is it about: ( آن چیز ، آن موضوع ) راجع به چه اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fruit: ثمره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
consolidate: جاافتادن ( The book helps consolida ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
enlighten: روشن بینی به بینش روشن رسیدن به روش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
enlightened: به روشن بینی رسیده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
including: منجمله
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
relax: آرام و قرار گرفتن وانهادن ( به عنوا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
workability: کارآمدی کارآیی انجام پذیری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work with: به کار گرفتن به کار بستن پرداختن به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesnt work: دیگر تاثیر ندارد/ اثری ندارد این را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
it doesnt work: دیگر تاثیر ندارد/ اثری ندارد این را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
everything: هر چیز هر چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
undesireable: نامطلوب/ ناخواستنی/ ناخوشایند/ ناخو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
encourage: پروراندن پرورانیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gentleness: نرمی/ ملاطفت/ نجابت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall apart: فروپاشیدن/ فروپاچیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
within the reach: در اختیار بودن در دست بودن در دسترس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
right: حق با کسی بودن : حق با اوست . He's ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch up in: گرفتار ِ چیزی شدن به دام ِ چیزی یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catch up in: گرفتار ِ چیزی شدن به دام ِ چیزی یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a matter of something: منوط به چیزی بودن ربط داشتن به چیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a matter of something: منوط به چیزی بودن ربط داشتن به چیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
perspective: روشن بینی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bottom: ته چیزی درآمدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fell out the bottom: از بیخ و بن فروریختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fell out: فروریختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
magic: شگفتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
namely: به این معنا که . . . به این معنی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overwhelming: به شدت تحت تاثیرقرار گرفته غرق شده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bog down: گیرانداختن/ گیر افتادن مسدود کردن/ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intervention: دخالت پا درمیانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
about: قرار است که . . . نزدیک است که . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be about: قرار است که . . . نزدیک است که . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trigger: نشانه قرار داده شدن مورد نشانه قرار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sensation: شور و شوق
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall away: جدا شدن به کناری افتادن دور انداخت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
magic: اعجاز معجزه خِرق عادت کاری خارقِ عا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
entertain: راضی کردن دل مشغولی ایجاد کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
alternative: دگر گزینش گزینشی دیگر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no matter what: فارغ از . . . علیرغم . . . صرف نظ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a matter of: ربط داشتن به . . . منوط به کسی یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
agree: کنار آمدن با چیزی ، ساختن با چیزی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trick: شیوه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
human being: موجود ذی شعور آدم، آدمی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
magical: شگفت آور شگفت انگیزنده اعجاب انگیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
confine: منحصر به چیزی بودن منحصر به چیزی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
recklessly: بی گدار به آب زدن از بی فکری کاری ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
embody: صرف کردن به کار بستن دربر گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wholeheartedly: از صمیم قلب از ته دل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wholeheartedly: از جان و دل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
longing: طلب ( در عرفان ) خواسته ی دل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
qualified: حایز شرایط
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
making friend: دوستی کردن با کسی دوست شدن با کسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
thoroughly: بسیار به شدّت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bare bones: اصل ِ مطلب
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in no mans land: در وضعیتی نامعلوم بودن پادرهوا بود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
raw: بِکر دست نخورده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to step in no mans land: دچار ابهام شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make friends with: دوستی کردن با کسی دوست شدن با کسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insult: خوار کردن ِ کسی حقیر کردن ِ کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chug chug: صدای لوکوموتیو : چاگ چاگ ، ( در فار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in that sense: از این لحاظ از این جهت در این راستا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in that sense: از این لحاظ از این جهت در این راستا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gang up: بر ضد کسی ( یا سازمانی یا گروهی ) ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
breaking bad: از راه به در شدن افسارگسیختگی قانو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at the expense of: به خرج ِ . . . به قیمت ِ . . . به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dejavu: آشناپنداری حالت ِ پیش دیده ( حالت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reap: بهره بردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
applicant: خواهان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
seemingly: به نظر به نظر می رسد به نظر می آید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when it comes to it: زمانی که وقت آن برسد وقتی زمانش برس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tap: به کارگرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deepen: افزایش یافتن عمیق شدن بیشتر شدن افز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
creative: خلاقانه ( as an adjective ) نوآورا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it all starts: همه چیز با . . . شروع می شود: . . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all the same: در همین حال در عین حال در هر حال با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
guided: راهبردی هدایت شونده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
life span: طول زندگی گذر عمر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring: کشانده شدن بُرده شدن : Nowadays ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with the idea of: با این عقیده ( با این اعتقاد ) با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in keeping with: مطابق با . . . مطابقت داشتن با . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buffer: جلوگیری کردن ( as verb )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
perspective taking: تغییر دیدگاه دگر اندیشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
perspective taking: تغییر دیدگاه دگر اندیشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
degrade: تحقیر و تضعیف کردن انحطاط پیداکردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to say: در اول جمله to say به معنی : بیان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to say: در اول جمله to say به معنی : بیان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a sense of: حسی از . . . یک جور . . . شامل ِ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a sense of: حسی از . . . یک جور . . . شامل ِ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
optimize: رسیدن به حد ِ مطلوب چیزی یا کاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with this in mind: با در نظر گرفتن این موضوع با نظر دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
with this in mind: با در نظر گرفتن این موضوع با نظر دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as noted: همان طور که ذکر شد همان طور که اشار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
meet need: رفع نیاز کرددن کفاف نیاز کردن جواب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a total of: در جمع سرجمع مجموعاً کلاً روی هم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it helps: بهتر است که . . . این ( کار ، موضو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rear: سر و کله ی چیزی پیدا شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
carry away: آشفته شدن برآشفتن برانگیخته شدن ته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set the right example: الگو و سرمشق خوبی بودن ( برای کسی )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
example: سرمشق/ الگو / نمونه Set the right ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come to grips with: موضوع و یا کسی را درک کردن و پذیرفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
manipulate: _ درمورد کاری یا احساسی، چیزی تدبیر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
freely: بی هیچ قید و شرطی داوطلبانه راحت م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
far from: دور هیچ بهیچ وجه نَه فاصله
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep: keep ing verb : مدام، دایما: He k ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep something at bay: محدود کردن چیزی متوقف کردن چیزی دور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep something at bay: محدود کردن چیزی متوقف کردن چیزی دور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jabber: یاوه گویی چرت و پرت وراجی سخن نامف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
it comes to: در میان بودنِ چیزی قضیه سر چیزی بود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come: : it comes to در میان بودنِ چیزی قض ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
root in: ریشه دواندن استقرار یافتن آرام و قر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
root: ریشه دواندن استقرار یافتن آرام و قر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
weather: اوضاع و احوال حس و حال
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brew: در موردطوفان : به پا شدن ( طوفانی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
carry away: از خود بیخود شدن . It is possible t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when it comes: وقتی پای . . . به میان می آید،
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
when it comes: وقتی پای . . . به میان می آید،
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the trick is to: مهم این است که نکته این جاست که / ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the trick is to: مهم این است که نکته این جاست که / ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
betrayed: نامردی . I feel betrayed احساس می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
OK: رواداشتن ( as a verb ) باشه؟ ?Let ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
okay: رواداشتن ( as a verb ) باشه؟ ?Let ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overtime: با گذشت زمان در طی زمان / طی ِ / طی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to realize: به نتیجه رسیدن به واقعیت پی بردن / ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come to realize: به نتیجه رسیدن به واقعیت پی بردن / ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no need: نباید دلیلی ندارد نیازی نیست لازم ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no need: نباید دلیلی ندارد نیازی نیست لازم ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do the trick: کار را راه انداختن . A homemade ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get moody: اَخم و تَخم کردن بداخلاقی کردن ترش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kick in: لگد زدن ضربه زدن عمل کردن خطور کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
move on: بیخیال ِ چیزی شدن گذر کردن ( از مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is it about: ( آن چیز ، آن موضوع ) راجع به چه اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
immense: بی شمار بسیار زیاد بی نهایت کثیر ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
attach: علاقمندی پیدا کردن وابسته بودن ( به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ionobsess: اشتغال ذهنی ذهن مشغولی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tune in to: نسبت به کسی یا چیزی هشیاری داشتن نس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tune in to: نسبت به کسی یا چیزی هشیاری داشتن نس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
very spot: همین لحظه همین جا همین نقطه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
once upon a time: روزی روزگاری یه زمانی زمانی یه وقت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live life: زندگی را سپری کردن زندگی را گذراندن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
live life: زندگی را سپری کردن زندگی را گذراندن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
horrible: بسیار بسیار بد مزخرف ناگوار عامیان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tune in: tune in to نسبت به کسی یا چیزی هشیا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
auspicious coincidence: حسن تصادف
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coincidence: auspicious coincidence : حسن تصادف
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
powerful: مطلق powerful calm : آرامش مطلق
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
against someone's better judgment: علیرغم میل باطنیِ کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push oneself to the limit: نهایت سعی و تلاش خود را کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
push: push oneself to the limit : نهایت س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring: اشاعه دادن گسترش دادن کشاندن / بردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
examine: با دقت نگاه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vulnerable: شکننده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work: work on = پرداختن به کاری یا چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in the brink of something: در آستانه ی چیزی بودن نزدیک به چیزی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wonder: مونده ( ام ) : I wonder if she migh ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work on: به چیزی پرداختن به کاری پرداختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work up: به هیجان آوردن / هیجان زده کردن تحر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uncover: از چیزی پرده برداشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in no man's land: در وضعیتی نامعلوم بودن پادرهوا بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have an influence on something: بر چیزی ( اوضاع، رفتار، تفکر ) تغیی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm speechless: زبانم قاصره .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
walk over: مغلوب کردن/ پیروز شدن/بردن/ شکست دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set up a program: پیاده کردن برنامه/اجراکردن برنامه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mess with: سر به سر ( کسی ) گذاشتن دارم سر به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take time: حوصله به خرج دادن/ حوصله کردن وقت ص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tune into: Tune into someone or something : ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tune into someone or something: Tune into someone or something : ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
train: improve : بهبود بخشیدن بهترکردن بی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ensure: باعث ِ چیزی شدن It ensures that ba ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
what if: اومدیم اُ What if you couldn't pay ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
growing up: بچه که بودم . . . Growing up we we ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prominent: مشهود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are better off: برایت بهتر است که . . . محاوره : ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be comfortable in one's own skin: خیال کسی از چیزی راحت بودن دل کسی ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be relevant for: مهم ( بودن ) : I'm sorry but your ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push someone to the limit: نهایت سعی و تلاش خود را کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be too much: از توان ( کسی ) خارج بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be anchored: پابرجا بودن / استوار بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
concern yourself with about something: concern yourself with/about somethi ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep up with sb sth: پابه پای کسی رفتن ( در صحنه ی رقابت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull up socks: برای بهبود اوضاع و شرایط سخت تلاش ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at some point: روزی / یک وقتی / یک زمانی / چندصباح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dwell on something: مدام در مورد چیزی فکر کردن یا صحبت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at some stage: سرانجام / عاقبت / بالاخره بعد از م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be to: قرار بر چیزی بودن . . . If we are ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if we are to: To be to : قرار بر چیزی بودن . . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
descipline: دستورالعمل نظم و انضباط
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get all work up: خیلی عصبانی شدن از چیزی تحریک شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tend: معمولاً/ غالباً وقتی فاعل جمله شخص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whatever takes: به هر قیمتی شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it out your mind: ول کن بابا بی خیال
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
interesting enough: جالب اینه که جالب اینجاست که جالب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep ing verb: پی در پی، دائما ، مدام کاری را انجا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make wrong: اشتباه قلمداد کردن
٤ ماه پیش
١