پیشنهادهای محمد بکام (١١٠)
زیبایی شناسی [اسم] / زیبایی شناسانه [صفت] / ( این کلمه هم اسمه هم صفت )
بر عکس
نسبت به
به کار گرفتن، به کار بردن
بیشتر شدن
الان نه
{در تئاتر و سینما} چیدمان/جایگیری/استقرارِ [عوامل]
انگار، به ظاهر
جعبه، صندوقچه
second leg: پای دیگر
امکان نداشتن، امکانِ استفاده از چیزی را نداشتن
چرخش، تغییر جهت، تغییر موضع
دستور صحنه
نقطه [در معنای جا و مکان]
اجرایی
گاهی این معنی رو می ده: to behave fairly انجام بازی جوانمردانه
رویکرد، روش
پایه / مرجع The Major Plays: نمایش نامه های پایه / مرجع
شرم نیابتی
[در فوتبال] تمام ضربات شروع مجدد بازی، شامل: ضربهٔ ایستگاهی، پنالتی، کرنر، اوت و شروع از خط دروازه
متمایز کردن
فشرده
مدیریت میان رده
شفیق، بامحبت
کالا، جنس، محصول
۱. گزارش دادن ۲. مراجعه کردن / حاضر شدن
خیالت راحت
ویراستار، سردبیر، تدوینگر، گردآورنده ( گزینشگر مجموعهٔ مقالات در کتاب هایی که چنین ساختاری دارن )
دلیل مضاعفـی است برای. . .
بی حاصل
خانه به دوش
سرواژه
جدل [در جایگاه اسم] / این کلمه هم اسمه، هم صفت، هم فعل
absolute silence: سکوت مطلق
خوردن مشروب تا هر اندازه [کم یا زیاد] که اثرات منفی اون در رفتار نمایان نشه. در کل یعنی طرف {{حد خودش رو می دونه}}
[در جایگاه فعل] مستقر کردن
one last thing = آخرین چیز
کاش بشه، خدا کنه. . . در جواب صحبتی می آد و معنی امیدوار بودن می ده؛ اما برعکس hope so، قدری تردید توش وجود داره.
با نیت دوستانه آمدن
به نوعی، یه جورایی
منطبق شدن بر
نشان دادن مسیر درست
مدیریت صحنه
مشمولِ. . .
جُربزه
catch unprepared غافلگیر کردن
خودقوم نگاری
کاراکتر ( شخصیت ) ِ دارندۀ عنوان اثر
چراغ دیوارکوب
بازتولید [نمایشنامه]