پیشنهادهای راضیه موسوی خورشیدی (١٨٨)
خویشتنداری، مدارا، خودداری
کاربست، پیاده سازی در شرایط واقعی ( با همه عدم قطعیت ها و نامعلومی های آن که ممکن است منجر به پیامدهای ناخواسته ای نیز شود )
مبادله، کنش بینابینی
کارگزاری سازی، بنگاه سازی، واحدسازی agencification
جاری، متداوم، برقرار
در نوشتارهای اجتماعی، به معنی �نهادینه شدن/ نهادینه سازی� نیز به کار می رود.
در نوشتارهای اجتماعی به معنای �نهادینه شدن/ نهادینه سازی� نیز به کار می رود.
تعمیمی، عام نگر بودن
احتمالاتی بودن، امکانی بودن، احتمال وقوع، پیشایندی بودن
( یک امر انتزاعی را ) به صورت نمونه عینی درآوردن
پیامدگرایی
شهرانگی
همبندی
interdisciplinary بین رشته ای transdisciplinary ورا رشته ای، فرا رشته ای cross disciplinary چند رشته ای* تلاقی چند رشته
تخصصی سازی، تخصص گرایی
تخصصی شدن
دو جنبه ی متضاد/متقابلِ یک چیز opposition or contrast between two concepts or two aspects of something
گسترده درطول زمان، جاری، مستمر
فروبسته
در کنارهم قرار گرفتن
صورت گرفتن ( چیزی ) به واسطه ی ( چیز دیگری ) ، انجام شدن ( چیزی ) به واسطه ی ( چیز دیگری )
گفتمان مندی، گفتمانی بودن
دو شقگی، دوپارگی duality طبقه بندی یک چیز به دو زیرمجموعه یا دو بخش متمایزاست dichotomy تمایز بین دو چیز رقیب یا مخالف یکدیگر است
شکل گیری، تشکیل
سلیقه ای
باز ساخت یابی
مردود شمردن، مردود دانستن
انباره
در برابر امر مطلق ( در فلسفه کانت )
نقش آفرینی
به کار گرفتن
پیامد ناخواسته
به صورت اسم، به معنای �موجودیت منحصربه فرد� یا �عنصر منحصربه فرد� است
تنانگی، بدنمندی
فرهنگ پذیری
گاهی به معنای دستاورد و ماحصل نیز هست
داننده، شناسا
انتساب، نسبت دادن
واساخت، ساخت شکنی، ساخت زدایی
نامتناسب تفکر یا عملی که تناسبی با شرایط/موقعیت ندارد
یک سر معلق
دَهِش، بخشیدن
چندآوایی، چندتفسیری، چندوجهی
ابژه ی توضیح، مورد توضیح، چیزی که باید توضیح داده شود
یکپارچگی کژکارد اجتماعی: social malintegration این اصطلاح، عموما در نوشتارهای ساختارگرایان به کار می رود و اشاره به ساختارهای بازتولیدکننده و تثبیت ک ...
بازگشت پذیری، بازگشتی بودن، تکرارپذیری
پس کاوی، پس بینی
زمینه مندی، ریشه مندی
جزمیت، جبرگرایی
دوگانه انگاری، �یا این یا آن� انگاری Either/or thinking