پیشنهاد‌های اکبر روشنی (١,١٢٧)

آبگذر در ربان مُلکی گالی ( زبان بومیان بَشکَرد در جنوب شرقی هرمزگان - قوم کوچ ، ساکنین رشته کوه مکران )

زخم در ربان مُلکی گالی ( زبان بومیان بَشکَرد در جنوب شرقی هرمزگان - قوم کوچ ، ساکنین رشته کوه مکران )

آتش در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان بَشکَرد در جنوب شرقی هرمزگان - قوم کوچ ، ساکنین رشته کوه مکران )

سندهای دست نویس قدیمی در زبان ملکی گالی بشکرد

کوه بلند در زبان ملکی گالی بشکرد

دمل چرکین در زبان ملکی گالی

سوزاندن در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان بَشکَرد در جنوب شرقی هرمزگان - قوم کوچ ، ساکنین رشته کوه مکران )

کوچولو، ریزه پیزه در زبان ملکی گالی بشکرد

کهنه و بدرد نخور در زبان ملکی گالی بشکرد

ظرف غذا در زبان ملکی گالی بشکرد

بزرگ یک قبیله و گروه، معتمد محل در زبان ملکی گالی بشکرد

طناب در زبان ملکی گالی بشکرد

دیدن در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )

گریه در زبان ملکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )

تکه تکه، قطعه قطعه در زبان ملکی گالی بشکرد

نیم نگاه در زبان ملکی گالی بشکرد

رگ در زبان ملکی گالی بشکرد

قطعه قطعه، شکسته، تکه تکه در زبان ملکی گالی بشکرد

پرتاب در زبان ملکی گالی بشکرد

تپه در زبان ملکی گالی بشکرد

خواب آلو در زبان ملکی گالی بشکرد

تنها در زبان ملکی گالی بشکرد

کنایه از ضرب و شتم در زبان ملکی گالی بشکرد

کنایه از ضرب و شتم شدید در زبان ملکی گالی بشکرد

طعم و مزه در زبان ملکی گالی بشکرد

قدرت فهم ، درک در زبان ملکی گالی بشکرد

قدرت فهم، ادراک در زبان ملکی گالی بشکرد

تنبیه، مکافات در زبان ملکی گالی بشکرد

خسارت، خسران، ضرر در زبان ملکی گالی بشکرد

سرک کشیدن در زبان ملکی گالی بشکرد

سیلی در زبان ملکی گالی بشکرد

سیلی در زبان ملکی گالی بشکرد

فرزند اول خانواده در زبان ملکی گالی بشکرد

مطمئن ، خاطر جمع در زبان ملکی گالی بشکرد

فلاخن در زبان ملکی گالی بشکرد قلاب سنگ

فلاخن در زبان ملکی گالی بشکرد قلاب سنگ

کهنه و دور ریختنی، اوراقی در زبان ملکی گالی بشکرد

نویسنده و منشی در زبان ملکی گالی بشکرد

قباله و سند در زبان ملکی گالی بشکرد

زلال در زبان ملکی گالی بشکرد

تکرار تمسخر آمیز کلمات در زبان مُلکی گالی ، معادل دَه پَندی در زبان مُلکی گالی

آتش در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )

مکرر در زبان ملکی گالی بشکرد

جوان مغرور در زبان ملکی گالی بشکرد

حوصله انجام کار در زبان ملکی گالی بشکرد

خربزه در زبان ملکی گالی بشکرد

میرشکار، شکارچی در زبان بشکردی

باران در زبان مُلکی گالی

نَر در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )

قطعه قطعه، استخوان های شکسته در زبان ملکی گالی بشکرد