تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

اسم 1. اوراق قرضه 2. پیوند 3. قید، بند 4. اتصال 5. قرارداد 6. وثیقه 7. ضمانتنامه فعل 1. به هم چسبیدن 2. رابطه یا پیوند برقرار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مشوق، انگیزه، ایده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٩

1. به دنبال 2. تعقیب 3. سرگرمی و فعالیت های شخصی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

1. بستن دائمی مکانی ( تعطیلی ) 2. بستن جاده ( موقت ) 3. پایان، خاتمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

مقرر شده ( توسط قانون ) تجویز شده ( توسط پزشک )

پیشنهاد
١

دمش رو رو کولش گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

رک و بی پرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1. تسلیم شدن 2. از پای در پامدن، هلاک شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شوکه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

پرهیز کردن، امتناع کردن، خودداری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

جدل برانگیز، جنجالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در شرایط برابر یا یکسان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در شرایط برابر یا یکسان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

( زبان فرانسه ) حس بیهودگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نازایی، عقیمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

1. نازا، عقیم 2. سترون شده، ضدعفونی شده، گندزدایی شده 3. بی حاصل 4. بی روح، ملال انگیز 5. ( زمین ) نابارور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تصور کردن، انگاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بیهوده، بی فایده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

1. به کسی بستگی داشتن 2. به عهده کسی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

شروع کردن ( از جای متوقف شده ) ، از سر گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

دوپینگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٧

اسم 1. وضعیت، وضع 2. دولت 3. کشور، کشوری 4. ایالت 5. the States ایالات متحده آمریکا فعل بیان کردن، ذکر کردن، نوشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1. هدف 2. مقصد 3. واقعی، بر اساس حقیقت، واقع بین 4. عینی، قابل مشاهده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

1. تمرین 2. in practice در عمل 3. فعالیت، عمل 4. کار 5. be common/standard/normal practice روش متداول/استاندارد/معمول 6. good/best/bad practice کار خ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تمرین یا تکرار عالی می کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

تمرین نداشتن

پیشنهاد
١

به اجرا گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥١

1. کوبیدن، خوردن به 2. ضربه زدن، زدن 3. خطور کردن یا به نظر رسیدن 4. اعتصاب کردن 5. حمله کردن ( به کسی ) 6. صدمه ( یا ضربه ) زدن ( به کسی یا چیزی ) ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

( جرقه یا کبریت ) زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیدا کردن طلا ( منظور ثروتمند شدن به خاطر چیزی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشف کردن ( طلا یا نفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع کردن کمپ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به یک اندازه اهمیت دادن ( به دو چیز ) ، توازن برقرار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

صفت 1. اوایل، اولیه 2. زود 3. آغازین 4. نخستین 5. the early hours نیمه شب ( بین ساعت 12 شب و صبح ) 6. an early start شروع در صبح زود 7. at/from an e ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مهمترین، بیشترین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. کلیت 2. اکثریت، عموم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مهمترین، اصلی ترین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

فعل 1. انجام دادن 2. رهبری کردن ( ارکستر و غیره ) 3. conduct yourself مواظب رفتار خود بودن، به طریقی رفتار کردن 4. انتقال دادن ( گرما یا جریان ) 5. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

1. مرخص کردن، عزل کردن، بیرون کردن 2. تخلیه کردن 3. شلیک کردن، تیر انداختن 4. انجام دادن یا ادا کردن ( وظیفه یا دین یا تعهد . . . ) 5. تخلیه کردن ال ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

شروع ناگهانی، شیوع، وقوع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

رایج، متداول، غالب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

1. پریز 2. سرپیچ، سوکت 3. سوراخ یا حفره یا چاله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. آب انبار، دریاچه مصنوعی برای ذخیره آب برای استفاده مردم 2. ذخیره 3. مخزن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

1. گذاشتن 2. lay bricks/carpet/concrete/cables etc چیدن آجرها، پهن کردن فرش ( روی کف ) ، خواباندن لوله روی زمین و . . . 3. تخم گذاشتن 4. چیدن میز ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

1. گذاشتن 2. lay bricks/carpet/concrete/cables etc چیدن آجرها، پهن کردن فرش ( روی کف ) ، خواباندن لوله روی زمین و . . . 3. تخم گذاشتن 4. چیدن میز ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بنای چیزی را گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بنای چیزی را گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

عابر پیاده، معمولی، پیش پا افتاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خشمگین شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. معمول 2. رایج، شایع 3. مشترک 4. عمومی 5. معمولی