ترجمه‌های مریم سالک زمانی (٤٩٧)

بازدید
٢٢٦
تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The opposition's newspapers assail the government each day.
دیدگاه

جراید مخالف موی دماغ دولت شده اند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
A cigar after dinner is my only indulgence.
دیدگاه

تنها ناپرهیزی ام کشیدن سیگاری پس از صرف شام است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He was criticized for his inept handling of the problem.
دیدگاه

رفع و رجوع نامناسب مشکل، انتقاد از او را برانگیخت.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The charity is totally dependent on the Church's bounty.
دیدگاه

بخشش های کلیسا این خیریه را سرپا نگه داشته است.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
They paid a $ 5 bounty for dogs.
دیدگاه
٠

پاداش پنج دلاری بابت سگ ها پرداختند.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Laugh often, long and loud. Laugh until you gasp for breath.
دیدگاه
٠

تا به نفس نفس افتادن، هر قدر که تونستی با صدای بلند بخند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
An audible gasp went round the court as the jury announced the verdict.
دیدگاه
٠

با اعلام رای هیئت منصفه در دادگاه، نفس ها در سینه ها حبس شد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
She gave a gasp of surprise.
دیدگاه
٠

از تعجب نفسش بند آمد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The enemy are at their last gasp.
دیدگاه
٠

دشمن در شرف اضمحلال است.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
She managed to gasp out her name.
دیدگاه
٠

بریده بریده نامش را گفت.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The team were at their last gasp.
دیدگاه
٠

تیم کاملا از پا افتاده بود ( رمقی برای تیم نمانده بود )

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Today, we no longer gasp when we hear a teenage girl is pregnant or whisper about unmarried couples who live together.
دیدگاه
٠

در این روزگار، ازدواج سفید یا بارداری دختری نوجوان، دیگر مایۀ بهت و حیرت کسی نیست.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
"No!" she managed to gasp.
دیدگاه
٠

بریده بریده گفت: نه

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The whole region is in turmoil.
دیدگاه
٠

ناآرامی بر همه منطقه حاکم است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The country is in a state of political turmoil.
دیدگاه
٠

ناآرامی های سیاسی کشور را دربرگرفته است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
My emotional turmoil had drained me.
دیدگاه
٠

ناراحتی های عاطفی توش و توانی برام باقی نگذاشته است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
His statement threw the court into turmoil.
دیدگاه
٠

در پی اظهاراتش، در دادگاه بلوایی به پا شد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
They have arrived at some erroneous conclusions.
دیدگاه
٠

نتیجه گیری های آنها پر از اشتباه و نادرست بوده است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
They argued, but he remained obdurate.
دیدگاه
٠

با وجود استدلال آنها، او ذره ای انعطاف نشان نداد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He remained obdurate, refusing to alter his decision.
دیدگاه
٠

با یکدندگی تمام، از تصمیم خود منصرف نشد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The last point is particularly pertinent to today's discussion.
دیدگاه
٠

آخرین نکته ای که عنوان شد، ارتباط کاملی با بحث امروز دارد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
For we repudiate war and violence.
دیدگاه
٠

ما با خشونت و جنگ سر سازگاری نداریم ( با خشونت و جنگ مخالف هستیم )

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
WORD OF THE DAY - repudiate : to reject ; to deny. The gangsters repudiated all accusations of unlawful activity.
دیدگاه
٠

تبه کاران از قبول تمامی اتهامات مرتبط با فعالیت های غیرقانونی ، امتناع ورزیدند.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
His frivolity annoys the other people in the office.
دیدگاه
٠

همۀ اداره از کارهای احمقانه و سطحی او به ستوه آمده است.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
I don't think such frivolity helps the organization's public image.
دیدگاه
٠

با این کارهای سطحی نمی توان جلوه سازمان را نزد افکار عمومی بهبود بخشید.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
A wave of frivolity has overtaken the election campaign.
دیدگاه
٠

موجی از یاوه گویی ها در کارزار انتخاباتی بلند شده است.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Your frivolity is out of place on such a solemn occasion.
دیدگاه
٠

در چنین مراسمی جدی، خل بازی های شما محلی از اعراب ندارد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The new library building is an atrocity.
دیدگاه
٠

ساختمان جدید کتابخانه افتضاح بزرگی است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
In the United States, a complex wrangle is taking place over a range of possible standards.
دیدگاه
٠

در ایالات متحده راجع به گروهی از استانداردهای احتمالی، جر و بحث زیادی انجام می شود.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
They finally arrived home, hot and frazzled.
دیدگاه
٠

خسته و له ولورده بالاخره به خانه رسیدند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The meeting left me feeling completely frazzled.
دیدگاه
٠

گردهمایی اعصابم را حسابی داغون کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Ostensibly he was on a business trip, but he spent most of the time on the beach.
دیدگاه
٠

قصدش به ظاهر سفری کاری بود، ولی در واقع بیشتر در ساحل وقت گذرانی می کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
He did it ostensibly for love, but really for money.
دیدگاه
٠

کار او به ظاهر عاشقانه اما در واقع با انگیزه های مادی همراه بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Should we bring back the birch as a punishment?
دیدگاه
٠

آیا باید ترکه زدن ( تنبیه بدنی ) دوباره باب شود؟

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The economic abyss between developed and undeveloped countries is widening.
دیدگاه
٠

شکاف اقتصادی بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته در حال گسترش است.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
This little stream can become a deluge when it rains heavily.
دیدگاه
٠

بارش های سنگین باعث راه افتادن سیل از این رود کوچک می شود.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
About a dozen homes were damaged in the deluge.
دیدگاه
٠

نزدیک به دوازده خانه در این سیل تخریب شد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
This has brought a deluge of criticism.
دیدگاه
٠

پیامد این امر، سیلی از انتقادات بود.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
He was lauded for his courage.
دیدگاه
٠

از او به خاطر شجاعتش تمجید شد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Dickens was lauded for his social and moral sensitivity.
دیدگاه
٠

حساسیت دیکنز به مسائل اخلاقی و اجتماعی، تحسین و تمجید او را به دنبال داشت.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
They lauded the former president as a hero.
دیدگاه
٠

آنان رئیس جمهور سابق خود را به منزلۀ قهرمانی ستودند.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Nutrition studies laud its low-fat content and suggest it as a healthy alternative to red meat.
دیدگاه
٠

این مادۀ غذایی جایگزینۀ سالمی برای گوشت قرمز است، چون در تحقیقات تغذیه ای، کم چربی بودن آن اثبات شد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The book's theme is the conflict between love and duty.
دیدگاه
٠

تعارض بین عشق و وظیفه، درون مایۀ این کتاب است.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The basic theme of these stories never varies.
دیدگاه
٠

درون مایه همه این داستان ها، یکسان است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Local councillors have reacted with dismay and indignation.
دیدگاه
٠

واکنش مشاوران محلی تواٌم با دلهره و انزجار بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The news has been greeted with dismay by local business leaders.
دیدگاه
٠

اخبار مذکور، موجب یاٌس و هراس رهبران کسب و کارهای محلی شده است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He had a good rummage inside the sofa.
دیدگاه
٠

داخل کاناپه را حسابی گشت.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
She is unsparing in her criticism.
دیدگاه
٠

او صریح و بی گذشت، انتقاد می کند.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Here is a rough and ready measure-ment.
دیدگاه
٠

یک محاسبۀ سرانگشتی

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The accommodation is rather rough and ready, I'm afraid.
دیدگاه
٠

متاسفم که اتاق ساده و بی تجمل است.