تشکیل سازمان مجاهدین خلق

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] محمد حنیف نژاد، سعید محسن و حسن نیک بین معروف به عبدی از دانشجویان دانشگاه تهران در یک جمع بندی از وضعیت سیاسی موجود کشور و بررسی دلایل شکست نهضت آزادی اقدام به تشکیل سازمان مجاهدین خلق کردند، و گروه های کارگری، روحانیون، گروه سیاسی و گروه مطالعات روستایی را در ابتدا با مبنا و ایدئولوژیک اسلامی سپس مبنا و ایدئولوژیک متفاوت از اسلام را تشکیل دادند، و در آن مسائل ۴ گانه ایدئولوژی، اقتصاد، سیاست و تشکیلات آموزش داده می شد و درباره آنها بحث به عمل می آمد.
محمد حنیف نژاد، سعید محسن و حسن نیک بین (معروف به عبدی) از دانشجویان دانشگاه تهران در طی سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۳۴ بودند.دو نفر اول از اعضای برجسته ی انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و هم چنین از اعضای نهضت آزادی ایران و از فعالین بخش دانشجویی آن بودند. فرد سوم از اعضای نهضت آزادی بود که در سال ۱۳۴۱ و در رابطه با فعالیت های سیاسی، دانشکده را رها کرد و با دو نفر فوق همکاری داشت. این ۳ تن که اساسا در بخش دانشجویی نهضت آزادی و در محیط دانشگاه و دانشجویان فعالیت می کردند، از همان ابتدای تشکیل نهضت مرتبا رهبران نهضت آزادی را برای سازش کاری و عدم قاطعیت در برخورد به رژیم شاه مورد انتقاد قرار دادند. این انتقادات به خصوص در مقطع ۶ بهمن ۱۳۴۱ بالا گرفت و در مدت زندان و یا پیش آمدن ۱۵خرداد عمق بیشتری یافت و موجب گردید تا پس از آزادی محمد حنیف نژاد و سعید محسن در شهریور ۱۳۴۲ از زندان این دو تن به همراه نفر سوم جمع بندی از وضعیت سیاسی موجود و دلایل شکست نهضت آزادی را به عمل آورند و به این صورت به تشکیل سازمان مجاهدین خلق مبادرت کردند.
فعالیت سازمان در دوره ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۰
به دنبال بنیان گذاری سازمان و به عنوان اولین اقدام کلاس های آموزشی از سوی محمد حنیف نژاد و سعید محسن در تهران تشکیل گردید که به توصیه آن ها و از طریق مسئولین انجمن های اسلامی و یا نهضت آزادی جلسات به صورت هفتگی برگزار می شد و در آن مسائل ۴ گانه ایدئولوژی، اقتصاد، سیاست و تشکیلات آموزش داده می شد و درباره آنها بحث به عمل می آمد. در کنار این جلسات آموزشی برنامه کوهنوردی و یا جامعه گردی در رفتن به مناطق فقیرنشین شهر و صحبت با مردم درباره وضعیت زندگی آن ها و عقاید سیاسی و مذهبی شان و جمع بندی از این بازدیدها و استفاده از آن در مباحث کلاس های آموزشی و نوشتن مقاله و..) نیز مرتبا توسط افراد کلاس، با حضور و چه بدون حضور او انجام می گردید. پس از گذشت چند ماه کلاس های آموزشی گسترش بیشتری یافت به طوری که محمد حنیف نژاد و سعید محسن به تنهایی قادر به اداره همه آن ها نبودند. از این رو به تدریج از افراد تحت آموزش دوره اول برای اداره حوزه ها و کلاس های جدید که عموما افراد شرکت کننده در آن ها در سطح پایین تری قرار داشتند، استفاده به عمل می آمد.
مرکزیت سازمان و روند عضوگیری
از جمله وظایف اعضاء و به خصوص اعضای اولیه سازمان عضوگیری افراد قابل اعتماد پس از گذراندن دوره آموزشی و تحت نظر مسائل مربوطه بود. روند عضوگیری از همان ابتدا به طور جدی دنبال می شد به طوری که تعداد حوزه های سازمان که در بدو بنیان گذاری آن از حدود ۵ حوزه تجاوز نمی کرد، پس از گذشت حدود ۱.۵ سال تقریبا به ۳ برابر میزان اولیه رسید. پس از تهران به فعالیت سازمان در برخی از شهرستان ها نظیر تبریز و شیراز نیز شروع گردید و به خصوص در این دو شهرستان فعالیت سازمان به تدریج رشد و گسترش زیادی یافت. در اوایل سال ۴۶ عبدی از سازمان کناره گیری کرد.در سال ۱۳۴۸، به تدریج بر تعداد اعضای مرکزیت افزوده شد و افراد زیر نیز به عضویت مرکزیت درآمدند: علی باکری، بهمن بازرگانی، حسین روحانی، علی میهن دوست، محمود عسگری زاده، ناصر صادق و نصرالله اسماعیل زاده.در بهار سال ۱۳۵۰، ۴ نفر دیگر به نامه ای زیر به مرکزیت راه پیدا کردند: رضا رضایی، محمد بازرگانی، مسعود رجوی و کریم تسلیمی.
برنامه آموزشی سازمان
...

پیشنهاد کاربران

بپرس