تصدیر

لغت نامه دهخدا

تصدیر. [ ت َ ] ( ع مص ) نوشتن عنوان و صدر نامه را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). دیباچه نوشتن. ( غیاث اللغات ). سر نامه نوشتن. ( آنندراج ). نوشتن مؤلف صدر یعنی دیباچه کتاب را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || ظاهرکردن اسب سر خود را و درگذشتن و پیشی نمودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بازگردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). واگردانیدن. ( زوزنی ). || درگذشتن اسب در دویدن از اسبان دیگر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || در پیشگاه نشاندن کسی را. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || اول گردانیدن. ( دهار ). مقدم گردانیدن. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). || افتتاح کردن به عبارتی. ( از اقرب الموارد ). || پیشگاه نشستن. ( دهار ). || ( اِ ) آن رسن که بر سینه اشتر بندند. ( مهذب الاسماء ). || نزد علمای فن بدیع از محسنات شعر است و ردالعجز الی الصدر نیز نامیده میشود و آن در نثر چنان است که قرار داده شود یکی از دو لفظ مکرر یا متجانس یا ملحق به هر دو در اول فقره و لفظ دیگر در آخر فقره. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به همین کتاب و ردالعجز الی الصدر شود.

فرهنگ فارسی

بازگردانیدن، برگردانیدن، مقدم داشتن
۱ -( مصدر ) آغاز کردن.۲ - در صدر مجلس نشاندن بالا نشاندن . ۳ - در آغاز کتاب یا نوشته مطلبی را نوشتن دیباچه نوشتن . جمع : تصدیرات .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - آغاز کردن . ۲ - در صدر مجلس نشاندن . ۳ - در آغاز کتاب یا نامه مطلبی را نوشتن .

فرهنگ عمید

۱. (ادبی ) = ردالعجزعلی الصدر
۲. (اسم مصدر ) [قدیمی] صادر کردن.
۳. (اسم مصدر ) [قدیمی] نوشتن چیزی در صدر کتاب یا نامه.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تصدیر، از اصطلاحات علم منطق بوده و به مقدمه خطابه گفته می شود و متضمن اشاره به مباحث اصلی خطابه است.
ترتیب اقوال خطابی، یکی از مباحث توابع خطابه است. خطابه چهار بخش دارد: تصدیر، بیان مقصود، اقتصاص و خاتمه. تصدیر، آن بخش از خطابه است که پیشاپیشِ کلام قرار می گیرد و مقدمه سخنان خطیب واقع می شود. هدف از آوردن مقدمه، این است که هم اشاره ای به غرض و مقصود اصلی خطیب باشد و هم ذهن شنوندگان را برای توجه بیشتر به غرض خطیب آماده کند؛ مانند تنحنح مؤذن پیش از اذان.اکثر اقوال خطابی دارای تصدیر، اقتصاص و خاتمه است.
انواع تصدیر
تصدیر انواعی دارد:۱.تصدیر به ابیات، مثل شروع کردن با شعر « ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز».۲.تصدیر به احادیث، مثل شروع کردن با حدیث «طلب العلم فریضة علی کل مسلم».۳.تصدیر به امثال، مثل شروع کردن با جمله کوه به کوه نمی رسد، ولی آدم به آدم می رسد.۴.تصدیر به مدح، مثل شروع کردن با جمله تعظیم فضلا و اکرام علما از لوازم باشد.۵.تصدیر شکایت، مثل شروع کردن با جمله دیری است گفته اند: دشمن دانا به از نادان دوست.۶.تصدیر فتح نامه (خطابه یا نامه ای که بعد از پیروزی بر دشمن ایراد یا نوشته می شود)، مثل شروع کردن با جمله «الحمد لله معز اولیائه و قاهر اعدائه».
یادآوری
سزاوار است که خطیب دو امر را در تصدیر رعایت کند:۱.خطابه را با عباراتی شروع نکند که نفرت شنونده را بر می انگیزاند.۲.تصدیر در حد امکان، کوتاه باشد و در عین حال، مقصود خطیب را برساند.

[ویکی فقه] تصدیر (ابهام زدایی). واژه تصدیر ممکن است در معانی ذیل بکار رفته باشد. • تصدیر (علوم قرآنی)، موافقت آخرین لفظ فاصله با یکی از الفاظ صدر آیه• تصدیر (منطق)، از اصطلاحات علم منطق و مقدمه خطابه و متضمن اشاره به مباحث اصلی خطابه• تصدیر (علم بدیع)، از اصطلاحات علم بدیع به معنای تکرار کلمه آخر بیت در اول، در حشو یا در آخر مصراع اول همان بیت و یا در اول مصراع دوم یا در اول بیت و در نثر نیز، تکرار لفظ اول یک جمله در آخر آن
...

[ویکی فقه] تصدیر (علم بدیع). تَصْدیر، در علم بدیع به تکرار کلمۀ آخر بیت در اول، در حشو یا در آخر مصراع اول همان بیت و یا در اول مصراع دوم یا در اول بیت بعد گفته می شود. در نثر نیز، تکرار لفظ اول یک جمله در آخر آن است.در شکل گیری این صنعت سه دیدگاه صوری، معنایی و صوری-معنایی وجود دارد. برخی از اشکال تصدیر مورد اتفاق تمام علمای بلاغت است اما در برخی از اشکال اختلاف نظر وجود دارد.
مشتمل بر دو صنعت رد العجز علی الصدر و رد الصدر علی العجز است که مطابق، مطابقه و مصدَّر نیز خوانده شده است.
رادویانی، محمد، ترجمان البلاغه، ج۱، ص۲۷، به کوشش احمد آتش، استانبول، ۱۹۴۹م.
در نثر، تصدیر چنان است که یکی از دو واژۀ مکرر، دو واژۀ دارای صنعت جناس تام، یا ملحق به جناس (= جناس غیرتام)، و یا دو لفظ مشتق از یک ریشه، در اول و آخر یک جمله (= یک فقرۀ نثر) تکرار شود،
خطیب قزوینی، محمد، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۹۹-۴۰۰، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱) ابن معتز، عبدالله، البدیع، به کوشش محمد عبدالمنعم خفاحی، قاهره، ۱۹۴۵م.(۲) تاج الحلاوی، علی، دقایق الشعر، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.(۳) تفتازانی، مسعود، شرح المختصر، به کوشش خطیب قزوینی، کتاب فروشی نجفی.(۴) تفتازانی، مسعود، المطول، قم، مکتبة الداوری.(۵) خطیب قزوینی، محمد، الایضاح فی علوم البلاغة، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.(۶) خطیب قزوینی، محمد، التلخیص فی علوم البلاغة، به کوشش عبدالرحمان برقومی، قاهره، ۱۳۵۰ق.(۷) رادویانی، محمد، ترجمان البلاغه، به کوشش احمد آتش، استانبول، ۱۹۴۹م.(۸) رامی تبریزی، حسن، حقایق الحدائق، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.(۹) رجایی، محمد خلیل، معالم البلاغه، شیراز، ۱۳۴۰ش.(۱۰) رشید وطواط، محمد، حدایق السحر فی دقایق الشعر، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.(۱۱) سکاکی، یوسف، مفتاح العلوم، بیروت، دارالکتب العلمیه.(۱۲) شمس العلماء گرکانی، محمدحسین، ابدع البدایع، تبریز، ۱۳۷۷ش.(۱۳) شمس قیس رازی، محمد، المعجم، تهران، ۱۳۸۸ش.(۱۴) معزی، نجفقلی، درۀ نجفی، به کوشش حسین آهی، تهران، ۱۳۶۲ش.(۱۵) همایی، جلال الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، ۱۳۶۱ش.(۱۶)مازندرانی، محمدهادی، انوارالبلاغه، به کوشش محمدعلی غلامی نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.

[ویکی فقه] تصدیر (علوم قرآنی). موافقت آخرین لفظ فاصله با یکی از الفاظ صدر آیه را تصدیر گویند.
یکی از اسلوب های بدیعی قرآن «تصدیر» است که به آن در علم بدیع «رد العجز علی الصدر» نیز می گویند؛ به این صورت که شاعر کلمه ای را که در اول بیت آورده، در آخر بیت نیز بیاورد، یا کلمه ای را که در آخر مصرع اول آورده، در آخر مصرع دوم هم تکرار کند.ابن ابی الاصبع می گوید: فواصل قرآن از چهار صورت بیرون نیست: تمکین ، تصدیر، توشیح و ایغال .
تصدیر در اصطلاح علوم قرآنی
«تصدیر» در اصطلاح علوم قرآنی، آن است که لفظی که فاصله آیات شمرده می شود، در اول آیه نیز آمده باشد.
اقسام تصدیر
ابن معتز تصدیر را سه قسم می داند:۱. آخرین لفظ فاصله با آخرین کلمه صدر آیه موافق باشد؛ مانند: (... انزله بعلمه والملآئکة یشهدون وکفی بالله شهیدا). در این آیه «شهیدا»، آخرین فاصله با «یشهدون» آخرین کلمه در صدر آیه، موافق است.۲. آخرین لفظ فاصله با اولین کلمه صدر آیه موافق باشد؛ مانند: (... وهب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب). در این آیه، «هب» که در صدر آیه آمده با «الوهاب»، آخرین کلمه فاصله، هماهنگ است.۳. بعضی از کلمات صدر آیه، با آخرین کلمه فاصله موافق باشد؛ مانند: (ولقد استهزیء برسل من قبلک فحاق بالذین سخروا منهم ما کانوا به یستهزؤون). در این آیه ، «استهزئ» با «یستهزءون» موافق است.
تعریف دیگر تصدیر
...

[ویکی فقه] تصدیر (منطق). تصدیر، از اصطلاحات علم منطق بوده و به مقدمه خطابه گفته می شود و متضمن اشاره به مباحث اصلی خطابه است.
ترتیب اقوال خطابی، یکی از مباحث توابع خطابه است. خطابه چهار بخش دارد: تصدیر، بیان مقصود، اقتصاص و خاتمه. تصدیر، آن بخش از خطابه است که پیشاپیشِ کلام قرار می گیرد و مقدمه سخنان خطیب واقع می شود. هدف از آوردن مقدمه، این است که هم اشاره ای به غرض و مقصود اصلی خطیب باشد و هم ذهن شنوندگان را برای توجه بیشتر به غرض خطیب آماده کند؛ مانند تنحنح مؤذن پیش از اذان.اکثر اقوال خطابی دارای تصدیر، اقتصاص و خاتمه است.
انواع تصدیر
تصدیر انواعی دارد:۱.تصدیر به ابیات، مثل شروع کردن با شعر « ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز».۲.تصدیر به احادیث، مثل شروع کردن با حدیث «طلب العلم فریضة علی کل مسلم».۳.تصدیر به امثال، مثل شروع کردن با جمله کوه به کوه نمی رسد، ولی آدم به آدم می رسد.۴.تصدیر به مدح، مثل شروع کردن با جمله تعظیم فضلا و اکرام علما از لوازم باشد.۵.تصدیر شکایت، مثل شروع کردن با جمله دیری است گفته اند: دشمن دانا به از نادان دوست.۶.تصدیر فتح نامه (خطابه یا نامه ای که بعد از پیروزی بر دشمن ایراد یا نوشته می شود)، مثل شروع کردن با جمله «الحمد لله معز اولیائه و قاهر اعدائه».
یادآوری
سزاوار است که خطیب دو امر را در تصدیر رعایت کند:۱.خطابه را با عباراتی شروع نکند که نفرت شنونده را بر می انگیزاند.۲.تصدیر در حد امکان، کوتاه باشد و در عین حال، مقصود خطیب را برساند.
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۵۷۹.
...

پیشنهاد کاربران

واژه ای که در اول وهم اخر بیت ویاید به ان بیت تصدیر میگویند.
ادمی در عالم خاکی نمی اید بدست/عالمی دیگر بباید ساخت و از نو ادمی

بپرس