تفسیر نورالثقلین

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] نور الثقلین تفسیری روایی و به زبان عربی تالیف عبد علی بن جمعة العروسی حویزی (یا هُوِیزی) از فقها و محدثان شیعه قرن دوازدهم است. در این مجموعه ۱۳۴۲۲ حدیث گرد آمده است. از آنجا که این کتاب دربرگیرنده آیات (ثقل اکبر) و روایات (ثقل اصغر) است، با اقتباسی از حدیث ثقلین که مورد قبول همه مسلمانان است، نورالثقلین نامیده شده است.
شیخ عبدعلی بن جمعه عروسی هویزی معروف به «ابن جمعه» (متوفای ۱۱۱۲ق) از علما و محدثان امامیه در قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم است که در شهر هویزه خوزستان به دنیا آمد. او بعدها ساکن شیراز شد و از استادان عصر خود، به ویژه سید نعمت الله جزائری شوشتری بسیار بهره برد و به سبک و سیاق اخباریون آن زمان، تألیفاتی را به نگارش درآورد.
شیخ حر عاملی درباره وی نوشته اند: « وی عالمی است فاضل، فقیه، محدث، معتمد، پارسا، ادیب، شاعر و جامع علوم و فنون».

[ویکی نور] تفسیر نور الثقلین تألیف شیخ عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی از علمای قرن یازدهم هجری می باشد، که به کوشش استاد سید هاشم رسولی محلاتی تصحیح شده و با مقدمه ای کوتاه از مرحوم علامه طباطبایی«ره» در 5 مجلد توسط المطبعة العلمیة قم در سال 1383ق به چاپ رسیده است، چاپی نیز از مؤسسۀ اسماعیلیان با همین مشخصات در قطع وزیری یافت می شود.طبق بیان سید محمد علی ایازی در «المفسرون حیاتهم و منهجهم»صفحۀ 730، چاپ جدیدی با مقدمۀ سید محمد باقر حکیم در حال آماده شدن می باشد.
مصحح محترم با تطبیق سه نسخه، مراجعه به مصادر، مقابله متن احادیث نقل شده با مصادر،ذکر بعضی موارد اختلاف نسخ، تصحیح،ذکر موارد اختلاف در پاورقی و شرحی از مجملات و بعضی لغات مشکله، موجبات استفادۀ بهینه از این اثر را فراهم نموده است.ایشان در چاپ دوم با ذکر آیات در ابتدای هر بحث امکان دستیابی محققین به روایات هر آیه را آسانتر کرده است.مؤلف در سال 1066 ه‍.ق تألیف جلد سوم را به پایان رسانده اند، تاریخ وفات مؤلف را بعضی 1097 می دانند.
تفسیر نور الثقلین در انتهاء هر جلد فهرستی ارائه کرده است که مبنای آن فرازهای آیات تفسیر شده می باشد.در نتیجه شیوۀ پیدا کردن مطالب از طریق موضوع نمی باشد، بلکه از طریق آیه یا فرازی از آیه می باشد. در بخش«شیوۀ مؤلف» به معرفی اثر و انگیزۀ آن اشاره ای شده است.
از جمله نسخ خطی این تفسیر، نسخۀ خطی در کتابخانۀ آستان قدس رضوی شماره 8055 و نسخه دیگر متعلق به کتابخانۀ شخصی آقای عبدالحسین شهید صالحی می باشد.
شیخ آغا بزرگ در الذریعة ج 24 صفحۀ 365 دربارۀ روش نور الثقلین می نویسد: «او قرآن را بر طبق روایاتی که از اهل بیت «علیهم السلام»صادر شده است تفسیر می کند، اهل بیتی که آگاه ترینند نسبت به تفسیر قرآن.روایات را از کتب معتبر مانند کافی، تفسیر قمی احتجاج، عیون الاخبار، علل الشرایع، اکمال الدین، توحید و...جمع آوری نموده، لکن سندهای روایات را حذف نموده است.و به جهت حذف آیات در ابتدای بحث، به روایات هر آیه مشکل شده است.بحثی در تفسیر الفاظ آیه، اعراب و قرائت آن ننموده است.»

[ویکی فقه] تفسیر نورالثقلین (کتاب). تفسیر نور الثقلین تالیف شیخ عبد علی بن جمعه عروسی حویزی از علمای قرن یازدهم هجری می باشد.
تفسیر نور الثقلین به کوشش استاد سید هاشم رسولی محلاتی تصحیح شده و با مقدمه ای کوتاه از مرحوم علامه طباطبایی «ره» در ۵ مجلد توسط مطبعه العلمیة قم در سال۱۳۸۳ ق به چاپ رسیده است، چاپی نیز از مؤسسه اسماعیلیان با همین مشخصات در قطع وزیری یافت می شود. طبق بیان سید محمد علی ایازی در «المفسرون حیاتهم و منهجهم» صفحه ۷۳۰، چاپ جدیدی با مقدمه سید محمد باقر حکیم در حال آماده شدن می باشد.مصحح محترم با تطبیق سه نسخه، مراجعه به مصادر، مقابله متن احادیث نقل شده با مصادر، ذکر بعضی موارد اختلاف نسخ، تصحیح، ذکر موارد اختلاف در پاورقی و شرحی از مجملات و بعضی لغات مشکله، موجبات استفاده بهینه از این اثر را فراهم نموده است. ایشان در چاپ دوم با ذکر آیات در ابتدای هر بحث امکان دستیابی محققین به روایات هر آیه را آسانتر کرده است. مؤلف در سال ۱۰۶۶ ه. ق تالیف جلد سوم را به پایان رسانده اند، تاریخ وفات مؤلف را بعضی ۱۰۹۷ می دانند.تفسیر نور الثقلین در انتهاء هر جلد فهرستی ارائه کرده است که مبنای آن فرازهای آیات تفسیر شده می باشد. در نتیجه شیوه پیدا کردن مطالب از طریق موضوع نمی باشد، بلکه از طریق آیه یا فرازی از آیه می باشد. در بخش «شیوه مؤلف» به معرفی اثر و انگیزه آن اشاره ای شده است.از جمله نسخ خطی این تفسیر، نسخه خطی در کتابخانه آستان قدس رضوی شماره ۸۰۵۵ و نسخه دیگر متعلق به کتابخانه شخصی آقای عبد الحسین شهید صالحی می باشد.
ساختار و گزارش محتوا
شیخ آقا بزرگ در الذریعة درباره روش نور الثقلین می نویسد: «او قرآن را بر طبق روایاتی که از اهل بیت «علیهم السلام» صادر شده است تفسیر می کند، اهل بیتی که آگاه ترینند نسبت به تفسیر قرآن. روایات را از کتب معتبر مانند کافی ، تفسیر قمی ، احتجاج ، عیون الاخبار ، علل الشرایع ، اکمال الدین ، توحید و... جمع آوری نموده، لکن سندهای روایات را حذف نموده است. و به جهت حذف آیات در ابتدای بحث، به روایات هر آیه مشکل شده است. بحثی در تفسیر الفاظ آیه ، اعراب و قرائت آن ننموده است.» البته محقق محترم در چاپ دوم، به ذکر آیات در ابتدای هر بحث همت گماشته تا استفاده از روایات ذیل هر آیه مشخص گردد.مرحوم علامه طباطبایی «ره» صاحب تفسیر المیزان در مقدمه خود بر تفسیر نور الثقلین در این باره می فرماید: کتابی است ارزشمند که مؤلف آن تمام اخبار وارده در تفسیر آیات قرآن کریم (جز موارد اندکی از روایات) را جمع آوری نموده و در ضبط، چینش، ترتیب و تهذیب و تنقیح روایات، در ضمن اشاره به مصدر آنها، تلاشی وافر نموده است، و از بهترین تالیفات در این زمینه می باشد.آیت الله معرفت در « التفسیر و المفسرون »، ، راجع به روش مصنف در تفسیر نور الثقلین می فرماید: مصنف از بین احادیث منسوب به اهل بیت «علیهم السلام»، اقدام به جمع آوری روایاتی نموده که به نحوی، ارتباط با آیات قرآن کریم داشته باشند، اعم از اینکه این ارتباط، از باب تفسیر ، استشهاد و یا تایید آیه باشد.در اغلب موارد، احادیث ذکر شده، در مقام تفسیر مفهوم یا دلالت آیه نیستند، بلکه به سبب اغراضی از جمله استشهاد و مانند آن، متعرض آیه شده اند و هنر مصنف فقط مرتب کردن روایات بنابر ترتیب آیات و سوره های قرآن بوده است، به همین جهت تمام آیات قرآن را دربرنمی گیرد. و نیز در صدد نقد روایات یا علاج تعارض آنها نبوده است. اضافه بر اینکه در جمع آوری، توجهی به اسانید و قوت احادیث نداشته، روایات ضعیف السند و مرسل فراوانی در این تفسیر مشاهده می شود».سید محمد علی ایازی در کتاب «المفسرون حیاتهم و منهجهم» می فرماید: تفسیر حویزی شامل، بسیاری از روایات اهل بیت «علیهم السلام» می شود که در تفسیر، تطبیق و جری آیات قرآن کریم، به روش ائمه «علیهم السلام» استوار است. این روایات را از مصادر مختلف جمع آوری نموده است. در این تفسیر بحثی از الفاظ، اعراب و قرائت آیات نمی شود. و چون در بخشی از آیات روایت تفسیری، وارد نشده است، شامل کل آیات قرآن نمی شود. با وجود توجه ایشان به عدم استفاده، از روایات ضعیف، اما از مصادری مانند تفسیر قمی که براحتی نمی توان تسلیم روایات آن شد، اخباری را نقل کرده است.دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی در جلد دوم صفحه ۱۴۵۱ در سبک نور الثقلین می نویسد: او صاحب یکی از برجسته ترین تفسیرهای روایی یا ماثور شیعه است. تفسیری که از آثار قدما به تفسیر فرات و قمی و عیاشی شباهت دارد و از تفاسیر متاخر به تفسیر البرهان اثر هاشم بحرانی.مصنف در انگیزه خود برای تالیف در مقدمه کوتاهی می فرماید: «وقتی مشاهده کردم که مفسران مختلف هر کدام بخشی از وجوه قرآن را مورد نظر قرار داده اند، عده ای تفسیر لغوی و اشتقاق، عده ای نحوی، عده ای صرفی، عده ای تجزیه و ترکیب، عده ای مباحث کلامی و عده ای نیز جنبه های مختلف آن را بررسی کرده اند، مشتاق شدم که بخشی از بیانات اهل ذکر قرآن یعنی ائمه «علیهم السلام» را که کاشف معانی قرآن و در بردارنده اسرار تاویل بود، در ذیل آیات قرآن بیاورم و به تناسب نام آن را «نور الثقلین» نامیدم.همچنانکه از نقل نظرهای بزرگان مشهور شد، روشی که مرحوم «شیخ عبد علی عروسی حویزی ، از ابتدای تفسیر در پیش گرفته است، حاکی از این حقیقت است که وی در صدد تالیف و فراهم آوردن یک دوره از تفسیر قرآن کریم منطبق با روایات رسیده از ناحیه پیامبر گرامی « صلی الله علیه و آله وسلّم » و اهل بیت عصمت «علیهم السلام» بوده است. نشان دادن شیوه تفسیری اهل بیت - علیهم السلام- جز با بیان و نقل روایات تفسیری آنان میسر نمی باشد.این شیوه و انگیزه، تفسیر مذکور را در دسته تفاسیر منقولی قرار داده و بطور طبیعی از فضای نظرات اجتهادی ، تطبیق با مسائل علمی، بحثهای استدلالی و برهانی، بیرون خواهد رفت.در مقابل بیان وجوه مختلف برای یک آیه، اشاره به معانی بطنی، مطرح کردن معانی تاویلی ، جری و تطبیق و اعتقاد به ساری بودن آیات قرآن در هر زمان، در آن به وفور مشاهده خواهد شد.بعد از بیان روش کلی مصنف، با بررسی بیشتر بخشهای مختلف تفسیر، می توان به جزئیات شیوه کار مصنف اشاره کرد، از جمله اینکه:تفسیر هر سوره با نقل روایات فضیلت ، خواص ، آثار و ثواب قرائت آن آغاز می شود.روایات شان نزول در مرحله بعد مطرح می شود و با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از شان نزولهای منقول شیعی در تفسیر قمی می باشند، بطور طبیعی ، روایات این بخش بیشتر از این تفسیر است، البته مقداری نیز از احتجاج ، کافی ، تفسیر عیاشی و... نقل می نمایند.پس از آن روایاتی که ارتباط نسبتا مستقیمی با آیه دارند و می توانند تفسیری به معنای خاص می باشند، نقل می شود. روایاتی که در بیان تاویل، مصداق یا تطبیق هستند در مرحله بعد ذکر می شوند و در نهایت احادیثی که بیشتر موضوع متناسب با آیه را بیان می کنند، نقل شده است.
← نمونهای از روایات تفسیری خاص
از مجموع روایاتی که در معانی حروف مقطعه نقل می کند، هفت قول را می توان استنباط کرد:۱- رمز بودن: برای نمونه، در معنای «الم» ج۱ صفحه ۲۶ حدیث ۴ معانی الاخبار از امام صادق علیه السّلام «الم» فی اول البقرة: فمعناه انا الله الملک.۲- اسم اعظم الهی: در معنای «الم» ج۱ صفحه ۲۶ حدیث ۵zwnj;کند، این بیانات ممکن است در جلسه درس ایشان در مقام بیان فقهی مسئله مطرح شده باشد، اما الآن می طبری نیز در تفسیر خود جلد ۱ ذیل آیه ۱۰۲ سوره بقره آن روایات را از حضرت علی معانی الاخبار از امام صادق«علیه السلام» قال: «الم» هو حرف من حروف اسم الله الاعظم المقطع فی القرآن. الذی یؤلفه النبی « صلی الله علیه و آله وسلّم»، فاذا دعی به اجیب.از امام صادق «علیه السلام» نقل می شود که: «الم» حرفی است از حروف مقطع اسم اعظم خداوند در قرآن می باشد که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم با آن آشناست، و اگر با آن دعا شود، به استجابت خواهد رسید.۳- اشاره به بقاء امتها و عمر اقوام (با استفاده از حساب ابجد): مانند ج۱ صفحه ۲۶ به نقل از معانی الاخبار از امام باقر علیه السّلام حدیث ۶۴- اعجاز قرآن : جلد ۱ صفحه ۲۷، معانی الاخبار از امام علی علیه السلام: یا محمد صلی الله علیه و آله وسلّم هذا الکتاب الذی انزلناه علیک هو الحروف المقطعة التی منها «الف، لام، میم» و هی بلغتکم و حروف هجائکم، فاتوا بمثله ان کنتم صادقین.از حضرت علی «علیه السلام» نقل می کند که خداوند می فرماید: ای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم قرآنی که بر تو نازل کردیم از همین حروف مقطعه ای است که «الف، لام و میم» جزو آن می باشند، همین لغت شماست که متشکل از حروف الفبای زبان شماست، اگر مخالفان می توانند و راست می گویند، مانندی برای آن بیاورند.۵- از متشابهات است و علم آن نزد ائمه «علیه السلام» می باشد. ج۱ صفحه ۳۰ حدیث ۸ به نقل از مجمع البیان از حضرت امام علی «علیه السلام:» لکل کتاب صفوة و صفوة هذا الکتاب حروف التهجی.۶- از خبرهای غیب : جلد ۳ ص۳۱۹ حدیث ۳ از کمال الدین و تمام النعمة از امام عصر «عج» قال: هذه الحروف من انباء الغیب اطلع الله عبده زکریا علیها ثم قصها علی محمد صلی الله علیه و آله وسلّم این حروف از خبرهای غیبی است که خداوند (در مورد کهیعص) به حضرت زکریا علیه السّلام آموخت سپس برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم قصه آن را برگفت.۷- اسم خاص در معنای «طه:» جلد سوم صفحه ۳۶۷ حدیث ۸ از معانی الاخبار از امام صادق«علیه السلام» و اما «طه» فاسم من اسماء النبی صلی الله علیه و آله وسلّم و معناه یا طالب الحق الهادی الیه.در معنای «ق:» جلد ۵ صفحه ۱۰۴ حدیث ۳ از معانی الاخبار از امام صادق علیه السلام: و اما «ق» فهو الجبل المحیط بالارض.در معنای «ن» جلد ۵ ص۳۸۷ حدیث ۴ از خصال به نقل از امام باقر علیه السلام: ان «یس» لرسول الله صلی الله علیه و آله وسلّم عشرة اسماء، خمسة فی القرآن و خمسة لیست فی القرآن، فاما التی فی القرآن، محمد، احمد، عبدالله، یس و ن.و جلد ۵ صفحه ۳۸۷ حدیث ۵ از علل الشرایع از امام صادق علیه السلام: ... و اما «ان» فکان نهرا فی الجنة».البته مفسرین معانی بیشماری را برای حروف مقطعه ذکر کرده اند، اقوال فوق، معانی استفاده شده از روایات منقول در تفسیر نور الثقلین می باشد.
← علوم قرآن در تفسیر نور الثقلین
...

[ویکی فقه] تفسیر نور الثقلین (کتاب). تفسیر نور الثقلین تالیف شیخ عبد علی بن جمعه عروسی حویزی از علمای قرن یازدهم هجری می باشد.
تفسیر نور الثقلین به کوشش استاد سید هاشم رسولی محلاتی تصحیح شده و با مقدمه ای کوتاه از مرحوم علامه طباطبایی «ره» در ۵ مجلد توسط مطبعه العلمیة قم در سال۱۳۸۳ ق به چاپ رسیده است، چاپی نیز از مؤسسه اسماعیلیان با همین مشخصات در قطع وزیری یافت می شود. طبق بیان سید محمد علی ایازی در «المفسرون حیاتهم و منهجهم» صفحه ۷۳۰، چاپ جدیدی با مقدمه سید محمد باقر حکیم در حال آماده شدن می باشد.مصحح محترم با تطبیق سه نسخه، مراجعه به مصادر، مقابله متن احادیث نقل شده با مصادر، ذکر بعضی موارد اختلاف نسخ، تصحیح، ذکر موارد اختلاف در پاورقی و شرحی از مجملات و بعضی لغات مشکله، موجبات استفاده بهینه از این اثر را فراهم نموده است. ایشان در چاپ دوم با ذکر آیات در ابتدای هر بحث امکان دستیابی محققین به روایات هر آیه را آسانتر کرده است. مؤلف در سال ۱۰۶۶ ه. ق تالیف جلد سوم را به پایان رسانده اند، تاریخ وفات مؤلف را بعضی ۱۰۹۷ می دانند.تفسیر نور الثقلین در انتهاء هر جلد فهرستی ارائه کرده است که مبنای آن فرازهای آیات تفسیر شده می باشد. در نتیجه شیوه پیدا کردن مطالب از طریق موضوع نمی باشد، بلکه از طریق آیه یا فرازی از آیه می باشد. در بخش «شیوه مؤلف» به معرفی اثر و انگیزه آن اشاره ای شده است.از جمله نسخ خطی این تفسیر، نسخه خطی در کتابخانه آستان قدس رضوی شماره ۸۰۵۵ و نسخه دیگر متعلق به کتابخانه شخصی آقای عبد الحسین شهید صالحی می باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس