خروج امام حسین از مکه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امام حسین (علیه السّلام) که در معرض بازداشت و ترور ماموران امنیتی بنی امیه در شهر مقدس مکه بود، در روز سه شنبه هشتم ذی الحجه سال شصت هجری از آنجا خارج شد و به سوی عراق حرکت کرد.
مورخان درباره روز خروج امام حسین (علیه السّلام) اختلاف نظر دارند؛ ابوحنیفه دینوری و سیدبن طاووس سوم ذی الحجه را روز خروج امام از مکه می دانند. ابن قولویه و سبط ابن جوزی روز هفتم ذی الحجه را ذکر کرده اند. ابن سعد و ابن عساکر دهم ذی الحجه را روز خارج شدن امام حسین (علیه السّلام) از مکه گزارش کرده اند. اما اکثر مورخان، هشتم ذی الحجه را روز خروج امام ذکر کرده اند؛ به ویژه اینکه در نامه دوم امام که از راه عراق به مردم کوفه فرستاد، آمده است: «... وقد شخصت الیکم من مکة یوم الثلاثاء لثمان مضین من ذی الحجة یوم الترویة... ؛ ... من سه شنبه هشتم ذی الحجه، روز ترویه از مکه بیرون آمده، به سوی شما روانه شدم.
آخرین حج امام
چنانکه ابومخنف می گوید: حسین (علیه السّلام) خانه خدا را طواف کرد و سعی بین صفا و مروه را انجام داد و مویش را کوتاه کرد و از احرام عمره خارج شد. شیخ مفید میگوید: وقتی امام حسین (علیه السّلام) خواست به سوی عراق روانه شود، طواف کعبه کرد و سعی بین صفا و مروه را انجام داد و از احرامش خارج شد و آن را عمره قرار داد؛ چون قادر به انجام حج کامل نبود. زیرا می ترسید توسط ماموران بنی امیه دستگیر و به نزد یزید فرستاده شود؛ لذا عمره به جا آورد و همراه اعضای خاندان، فرزندان و شیعیانش که به او پیوسته بودند، از مکه خارج شد.
تهدید امام در مکه
تهدیدهایی که بر جان امام در مکه وجود داشت، در سخنان آن حضرت فراوان منعکس شده است؛ همچنین امام حسین (علیه السّلام) درباره بنی امیه فرمود: «به خدا سوگند آنان مرا رها نخواهند کرد، تا اینکه روحم را از بدنم جدا کنند و آنگاه که این کار را کردند، خدای تعالی کسی را بر آنان مسلط کند که آنان را ذلیل و خوار کند و آنگاه بی ارزش تر از کهنه پارچه حیض زنان گردند». (این سخنان امام حسین (علیه السّلام) در واقع پیشگویی از شکست و نابودی حکومت امویان است که عملا در مدتی نه چندان دور بعد از حادثه عاشورا تحقق یافت و این سلسله فاسد و پلید در سال ۱۳۲ق با خفت و خواری شکست خورد و نابود شد، و در انقراض آن، شهادت امام حسین (علیه السّلام) و مظلومیت خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) مهمترین نقش را داشت که در جای خود به اثبات رسیده است.) امام به برادرش محمد بن حنفیه نیز فرمود: «ای برادر می ترسم که یزید بن معاویه مرا در حرم غافلگیر کند و من کسی باشم که احترام حرم با کشتن او از بین میرود. بعدها ابن عباس در نامه ای که در جواب یزید نوشت، از این حقیقت پرده برداشت. او خطاب به یزید نوشت: «من فراموش نمی کنم که چگونه حسین را از حرم رسول (صلی الله علیه و آله وسلّم) به حرم خدا راندی و اینکه به مامورانت دستور دادی تا او را در حرم به قتل برسانند».
دستور قتل امام
...

پیشنهاد کاربران

بپرس