دولت مرابطین شمال افریقا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دولت مرابطین شمال آفریقا. در نیمه دوم قرن پنجم هجری در شمال آفریقا و اندلس دولتی بنام «مرابطین» ظهور کرد. در قرن سوم هجری به اسلام ایمان آوردند که هدف آنان گسترش اسلام و جنگ با کفار بود. دولت مرابطین کمتر از یک قرن در مغرب و اندلس دوام آورد و در کنار فساد اقتصادی و رفاه زدگی، اتخاذ سیاست نادرست مذهبی و فرهنگی یکی از عوامل سقوط آنان به شمار می آید. در ۵۴۱ ه.ق. توسط پیروان ابن تومرت سقوط کردند.
در نیمه دوم قرن پنجم هجری در شمال آفریقا و اندلس دولتی بنام «مرابطین» ظهور کرد. مرابطین متشکل از شعبه هایی از قبایل «صنهاجه» از بزرگترین قبایل بربر آفریقا بودند و به «ملثمین» یعنی نقاب داران نیز معروف بودند. در وجه تسمیه آنان به ملثمین "ابن خلدون" می گوید چون نقاب بر چهره می انداختند بدین نام خوانده شدند. و برخی دیگر معتقدند هنگامی که آنان به اسلام ایمان آوردند به علت اینکه در اقلیت بودند ناچار بر فرار شدند و برای در امان بودن از دست کافران نقاب می زدند و اسلام آوردن آنان در قرن سوم هجری بوده است. آنان در جنوب مغرب الاقصی، پس از اسلام آوردن، با طعام اندک و پوشاک ضخیم و خشن که نشان پارسیان بود به گسترش اسلام و جنگ با کفار پرداختند. هدف آنان عبارت بود از بازگشت به عقاید اسلام بدوی، همراه با اصلاحات اجتماعی و خراج هایی که بوسیله حکومت های معاصر تحمیل شده بود. بنیانگذاران این نهضت در آغاز کار توفیق چندانی بدست نیاوردند و ناچار به خانقاه مستحکمی در یک جزیره در رودخانه سنگال عقب نشینی کردند؛ چون لفظ عربی که برای این گونه خانقاه معمول بود «رباط» نام داشت، آنها «المرابطین» خوانده شدند.
حرکت سیاسی مذهبی مرابطین
آغاز حرکت سیاسی مذهبی آنان توسط فردی بنام "محمد یتفاوت" برمی گردد که همه قبایل را متحد ساخت. داماد او بنام "یحیی بن ابراهیم کدالی" فعالیت های او را ادامه داد و به تبلیغ احکام اسلام در بین قبیله خود پرداخت. وی از فقیه جوانی به نام "عبدالله بن یاسمین" کمک گرفت و برای او رباطی ساخت، تا در آن جا به تبلیغ و هدایت افراد این قبایل بپردازد. بعد از مدتی گروهی شکل گرفت، که از هر حیث به عبدالله سر سپرده بودند.اتخاذ سایت رباطها، در حقیت نوعی حرکت تعصب آمیز سیاسی عقیدتی بود که از سوی "یحیی بن ابراهیم" و "عبدالله بن یاسین" برای پاسداری از «فقه مالکی» شکل گرفت.مؤسس اصلی دولت مرابطین فردی بنام "یوسف بن تاشفین" بود. وی شهر «مراکش» را در ۱۰۶۲ ه.ق. بنیاد کرد و در حدود ۱۰۸۲ ه.ق. تمام سرزمین کنونی مراکش و الجزیره را تصرف کرد. دسته های دیگری از مرابطین نیز به طرف جنوب به حرکت درآمدند تا اسلام را در بین سپاهیان غربی انتشار دهند. یوسف برای به ثبت رساندن مشروعیت خلافت خود یکی را نزد "المستظهر بالله" فرزند "المقتدی" خلیفه عباسی رساند و آن پیک همراه منشور امارت یوسف که توسط خلیفه صادر شده بود، بازگشت. خلیفه در این فرمان او را بر همه سرزمین هایی که به تصرف درآورده بود، امارت داد.
فتوای امام غزالی
"امام غزالی" نیز فتوایی بدین مضمون صادر کرد:«یوسف در اظهار شعار امامت خلیفه المستظهر بر حق است و این بر هر پادشاهی که به یکی از اقطار مسلمانان مستولی شود، واجب است و چون آن پادشاه که مشمول حکم خلافت است به شعار خلافت عباسی ندا در داد، اطاعت او بر همه رعایا و روسا واجب است و مخالفت با او مخالفت با امام است و هر که تمرد کند و عصیان ورزد حکم او حکم یاغی است و حق امیر است که او را به نیروی شمشیر از تمرد و عصیان باز دارد.»
اقدامات یوسف بن تاشقین
...

پیشنهاد کاربران

بپرس