سده هفدهم میلادی

دانشنامه عمومی

سدهٔ ۱۷ میلادی به فاصلهٔ بین سال های ۱۶۰۱ تا ۱۷۰۰ در گاهشماری گریگوری گفته می شود. این دوره برابر با سال های بین ۹۷۹ تا ۱۰۷۸ در گاهشماری هجری خورشیدی است. قرن هفدهم را می توان مرحله ابتدایی ورود اروپا به دوران جدید با گذر از قرون وسطی دانست. این دوره را با شاخصه هایی چون عصر طلایی هلند، جنبش فرهنگی باروک، لویی چهاردهم، انقلاب علمی و بحران عمومی در اروپا می شناسند. اصطلاح بحران عمومی از این جهت برای این دوره در نظر گرفته شده که در اروپا جنگ سی ساله، [ ۲] جنگ های عثمانی، پایان قیام هلند، تجزیه کشور همسود لهستان - لیتوانی و جنگ داخلی انگلستان رخ دادند.
برخی مورخان گستره بحران عمومی در سده ۱۷ میلادی را به کل جهان تعمیم می دهند. چین با سقوط امپراتوری مینگ ۳۰٪ جمعیت خود را از دست داد. در همین سده بود که اروپا شروع به استعمار قاره آمریکا کرد. کشف ذخایر افسانه ای نقره در پوتوسی پرو علیا و مکزیک باعث شد تورم در اروپا به شدت افزایش یابد زیرا ثروت انبوهی از سایر نقاط جهان وارد این قاره می شد. [ ۳]
در میان این بحران عمومی در جهان، پیروزی هایی نیز به چشم می خورد: در خاور نزدیک امپراتوری های عثمانی، صفوی و مغول قدرتمندتر می شدند و سیک ها در پنجاب به قدرت می رسیدند. کمی دورتر در ژاپن، توکوگاوا ایه یاسو آغازگر عصر ادو شد و سیاست انزواگرانه ساکوکو را که تا سده ۱۹ میلادی ادامه یافت در پیش گرفت. در چین سلسله مینگ با پیروزی های سردار منچویی به نام نورهاسی به چالش کشیده شد و پس از او توسط فرزندش هونگ تایجی ادامه یافت و سپس توسط نوه اش، امپراتور شونزی مؤسس دودمان چینگ به پایان رسید.
سیاست اروپا در طول بحران عمومی متأثر از فرانسه تحت فرمان لویی چهاردهم بود. طی حکومت وی قدرت پادشاهی در طول جنگ داخلی فروند به واسطهٔ تضعیف طبقه نیمه فئودال نجیب زادگان فرانسه متمرکزتر شد و این طبقه منکوب قدرت مطلق سلطنت شدند. حکومت این کار را با تغییر کاربری کاخ ورسای از یک منزلگاه شکاری به یک زندان مطلا که در آن دادگاه پادشاهی گسترش یافته را بسیار ساده تر می شد تحت نظارت داشت انجام داد. لویی چهاردهم با اطمینان از آرامش در داخل کشور مرزهای کشور را گسترده تر کرد به شکلی که مناطق روسیون، آرتوا، دانکرک، فرانش - کنته، استراسبورگ، آلزاس و لورین ضمیمه خاک فرانسه شدند.
در نیمه اول این سده قدرت در امپراطوری قدرتمند عثمانی عملاً در دست کوسم سلطان بود زنی که در پشت پرده پادشاهی هفت تن از سلاطین عثمانی عملاً قدرت و سپاه را در چنگ خود داشت و حتی دستور اعدام برخی از پادشاهان امپراطوری عثمانی را نیز صادر کرد. پس از مرگ کوسم سلطان نوبت به کوپولوزاده پاشاها رسید که نبض قدرت را در عثمانی به وسیله مقام صدارت در دست بگیرند و عملاً حکومت را اداره کنند.
عکس سده هفدهم میلادیعکس سده هفدهم میلادیعکس سده هفدهم میلادیعکس سده هفدهم میلادیعکس سده هفدهم میلادیعکس سده هفدهم میلادی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس