پیشنهادهای احمد احمدی (١٣٢)
مثل چی در گل ماندن
چرخیدن یا چرخان روی محوری
with a scrunched - up face با صورتی در هم کشیده
از دست دادن توانایی و مزایایی که قبلا داشتیم رو به افول رفتن گذشتن دوران خوشی
قلمِ کنده کاری
مِن مِن کردن دست دست کردن
مخفف کلمه: miscellaneous به معنای متفرقه
با tie up اشتباه گرفته نشه! به صندلی های گفته میشه که تو سینماها هست. قسمت نشیمنگاه زمانی که کسی روی صندلی ننشسته به سمت بالا تا میشه تا ملت بتونن ر ...
به پلکی گفته میشه که چین نداره
= truly I'm positively famished واقعاً که گشنمه. راستی راستی. . . خداییش. . .
شاید بشه به وفور نعمت هم ترجمه ش کرد It leads you to huge success and abundance شما را به سمت موفقیت و وفور نعمت هدایت می کند
توی برنامه نویسی بنظرم معادل همون loop میشه مجموعه ای از دستورات و فرامین که به دفعات تکرار می شن. حلقه تکرار چرخه تکرار
کارمندان یک شرکت که کارشون فروش محصولات شرکتشونه معمولا با تلفن زدن یا فروش حضوری
بر عهده کسی بودن بر گردن کسی بودن
در حالت فعل همراه بودن با کمی از چیزی مخلوط بودن با کمی از چیزی Her joy was tinged with sadness شادیش با کمی غم همراه بود a mass of white blossom ti ...
به موهای ژولیده هم می گن مثل وقتی که یکی سوار موتور میشه و موهاش توی باد به هم میریزه
حالا حالاها
مبل دو نفره
آدم مهربان و خوش خلق لحظات شیرین و دوستانه
=more than a few =A lot of تحت الفظی میشه بیشتر از کمی =خیلی زیاد، بسیار
رک و راست و بدون مخفیکاری یا دوز و کلک
اشکال مختلف از چیزی
وقتی کاری کنیم که کسی نسبت به کاری که میخواد انجام بده یواش یواش و کم کمک دو به شک بشه متزلزل بشه مردد بشه
با بسیاری از افراد صحبت کردن با همه صحبت کردن
سریع و کوتاه
یکی بخر دوتا ببر
وقتی یه سخنی، نوشته ای یا اثری labored هستش یعنی معلومه خیلی روش کار شده ولی آخر سر مصنوعی، غیرطبیعی و ناجور از کار در آمده
مصنوعی، تصنعی، غیرطبیعی، ناجور
درجه یک
اگر تو متنی که میخونید معنی مرغ ماهیخوار نمیده شاید به این معنی باشه ( در انگلستان ) همون خط عابر پیاده است، با این تفاوت که عابر پیاده میتونه با ...
( در انگلستان ) همون خط عابر پیاده است، با این تفاوت که عابر پیاده میتونه با زدن یک دکمه، چراغ سبز چراغ راهنما رو به قرمز تغییر بده و بعد با ایستادن ...
رنگ باختن
سرگرمی تفریح
The phrase "just for kicks" means to do something for fun or enjoyment rather than for any practical or serious reason فقط از سر خوشی کاری کردن تنها ...
کسی که نافش رو با دروغ بریدن یه دروغگوی مادرزاد کسی که نمیتونه راست بگه
با جزییات چیزی را توضیح دادن
راز دل گفتن به کسی که محرم رازته
شعاع ای از نور باریکه ای از نور فکر کنم a shaft of light رو توی گوگل جست وجو کنیدو تصاویر رو ببینید بهتر متوجه بشید
قال گذاشتن کسی
با کلمه pluck به معنی کندن ناگهانی چیزی اشتباه نشود
لوند
to treat plant or animal products by drying, smoking, salting, etc. , to preserve it from decay ( برای جلوگیری از فساد ) دودی کردن، نمک زدن و خشک کر ...
سر به فلک کشیدن
زمین تخت گرا کسی که معتقد است زمین تخت است نه گرد
هفتاد سالگی هفتادمین توی سالگردها ازش استفاده میشه 25th anniversary: silver 40th anniversary: ruby 50th anniversary: gold 60th anniversary: dia ...
شاید بشه اینطور هم ترجمه ش کرد بخش جدایی ناپذیر/جدانشدنی
سر دسته
تحمل ناپذیر
Press someone If you press someone, you try hard to persuade them to do something تمنا کردن از یا التماس کردن کسی برای انجام کاری