پیشنهادهای علی امیری فر (٧٤)
رگ ها ( رگ خونی )
نارنجی
شانه بالا انداخت
بد جلوه داده می شود - اشتباه شمرده می شود
ایجاد سوراخ در زمین، تونل زدن، حفر چاه
عاقل ترین
دست کم گرفتن
اتفاقات، رویداد
محافظه کارها
بیرون زدن، سری زدن، یک چرخ کوتاهی زدن
سکنی گزیدن، جاگیر شدن
جارو زدن
جارو برقی کشیدن
بشقاب ها - نعلبکی ها
match programme - برنامه بازی ( برگه ای که هواداران در کنار بلیت مسابقات فوتبال دریافت می کردند که حاوی یک عکس، اسم دو تیم و تاریخ بازی بود ) https: ...
بازنده ها، آن ها که همواره در تلاشند، کسانی که همیشه تا انتها تلاش می کنند اما شکست می خورند.
دفترچه خاطرات، دفترچه ثبت وقایع و عکس ها
آدم خیرخواه
تا حدودی نمونه قدیمی تر Damn، که به معنی لعنتی میشه. What bloody players, what a bloody team
کسی که ارزش های خود را بزرگ نمایی کند - کسی که مرتب از وضعیت گلایه کند
عصبی، با استرس
کسل کننده، بدون ابتکار، مبتذل
آموزش بیش از حد، تمرین زیادی، افراط
افراطی در معنای مثبت، مثل هوادار فوتبال
تشویق کردن
با پای پیاده رفتن، قدم زنان
متقاعد کردن
هیپنوتیزم شده
شهر کوچکی در جنوب غرب انگلستان.
مسخره بازی در آوردن، نقش بازی کردن
وسیله ای که هواداران فوتبال تکان می دهند و صدا می دهد. https://www. tarafdari. com/sites/default/files/users/user7024/2017/12/24/rattle. jpg
پایه محکم
سخت گیری
لوچ - چپ چپ نگاه کردن
خانه موقت، سربازخانه
پزوتا، واحد پول سابق اسپانیا
چرم جیر
به طور مداوم در مورد چیزی صحبت کردن
شارژ روحی شدن
پاداش ( در قراردادهای ورزشی )
دزدیدن چیزی ( بریتانیایی )
ناله کنندگان، گلایه کنندگان
غرغر کردن، گلایه ها، ایردگرفتن های دائم
به شکلی عجیب
http://www. footyblog. net/wp - content/uploads/2012/05/Florent - Malouda - haircut. jpg موهای رشته ای، به این شکل
پیشرو، مولف، تاسیس کننده
فردی که وسواسی جنون آمیز نسبت به چیزی دارد
آدمی که به لحاظ روانی حالش بده. افسردگی نه، درد فیزیکی هم نه؛ حالش به دلیلی گرفته ست، بابت اتفاقی ضدحال خورده.
آماده سازی برای چیزی. مثلا یه بازی مهمی قراره انجام بشه، از یه ساعت قبلش تو تلویزیون برنامه ای دارن و توش راجع به بازی صحبت می کنن، آمار میدن یا تصاو ...
باتجربه، کارکشته. مثلا تو ورزش و در مورد بازیکن هایی که سنشون بالا رفته اما هنوز بازی می کنن کاربرد داره.