تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

تا حدودی نمونه قدیمی تر Damn، که به معنی لعنتی میشه. What bloody players, what a bloody team

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

جارو برقی کشیدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥١

شانه بالا انداخت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

دست کم گرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

کسل کننده، بدون ابتکار، مبتذل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

تشویق کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رگ ها ( رگ خونی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

پاداش ( در قراردادهای ورزشی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بد جلوه داده می شود - اشتباه شمرده می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آماده سازی برای چیزی. مثلا یه بازی مهمی قراره انجام بشه، از یه ساعت قبلش تو تلویزیون برنامه ای دارن و توش راجع به بازی صحبت می کنن، آمار میدن یا تصاو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

match programme - برنامه بازی ( برگه ای که هواداران در کنار بلیت مسابقات فوتبال دریافت می کردند که حاوی یک عکس، اسم دو تیم و تاریخ بازی بود ) https: ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دزدیدن چیزی ( بریتانیایی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوره تمرین سبک برای ورزشکار بعد از مصدومیت یا بعد از جراحی. به دست آوردن آهسته قدرت سابق.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

شارژ روحی شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

بشقاب ها - نعلبکی ها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

عصبی، با استرس

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

محافظه کارها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

با پای پیاده رفتن، قدم زنان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

بیرون زدن، سری زدن، یک چرخ کوتاهی زدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

به طور مداوم در مورد چیزی صحبت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اختلاف. فاصله دو چیز. اختلاف گل دو تیم مثلا. حتی تفاضل گل تو جدول.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

جز معنی معمولش، میتونه تو مایه های بالاخره ( با طعنه ) به کار بره. مثلا این جمله رو در نظر بگیرید: سال تا سال اسم ما رو نمیاره طرف و بعد یکهو، یاد ما ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

غرغر کردن، گلایه ها، ایردگرفتن های دائم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رقصیدن، رقص اسب هم میشه. مثل نماد لامبورگینی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

وسیله ای که هواداران فوتبال تکان می دهند و صدا می دهد. https://www. tarafdari. com/sites/default/files/users/user7024/2017/12/24/rattle. jpg

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

سکنی گزیدن، جاگیر شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

متقاعد کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

به شکلی عجیب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

فردی که وسواسی جنون آمیز نسبت به چیزی دارد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

سخت گیری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

پزوتا، واحد پول سابق اسپانیا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

نارنجی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتفاقات، رویداد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

پایه محکم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

آموزش بیش از حد، تمرین زیادی، افراط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسب اصیل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعداد زیاد. یک عالمه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

استحکام بخشیدن. مثلا صدرنشین یه بردی میاره که صدرنشینی رو استحام میده. همینطور قوی تر شدن هم معنی میده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

هیپنوتیزم شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوچ - چپ چپ نگاه کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

خانه موقت، سربازخانه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که ارزش های خود را بزرگ نمایی کند - کسی که مرتب از وضعیت گلایه کند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

دفترچه خاطرات، دفترچه ثبت وقایع و عکس ها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم خیرخواه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جوان سرکش، بی مسئولیت، مخرب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خرد کردن، بردن با اختلاف. زدن ضربه محکم به توپ هم میشه. البته غیرورزشی هم زیاد داره. مثلا چرمی. سیاه مست.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در جمعی بودن و توسط دیگرانی همراهی شدن. یا حتی موردنظارت قرار داشتن توسط دیگرانی. مثلا دختری که با خانواده بیرون اومده و خانواده حواسشون به اعمالش هس ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

ناله کنندگان، گلایه کنندگان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به سرعت به جایی رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

http://www. footyblog. net/wp - content/uploads/2012/05/Florent - Malouda - haircut. jpg موهای رشته ای، به این شکل

١