پیشنهاد‌های امین جهانگرد (٢٦٤)

بازدید
١١٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

hook the door در و چفت کن

پیشنهاد
١٠

تا جایی که بهش مربوطه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تازیانه ( ضربه شلاق ) he cried out at each stroke of the whip

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

college admission test

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آزمون ورودی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 - great & sudden computer & internet had a dramatic impact on human life 2 - exciting or impressive what a dramatic comeback from Real Madrid!!! 3 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩١

1 - فیلم، سریال، نمایش New drama series, comedy drama 2 - نمایش ( رشته هنری ) drama school, drama teacher 3 - هیجان ( اتفاقات هیجان انگیز ) her lif ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

sb who behaves as if situations are worse than they really are غر غرو، کولی stop being a drama queen انقد غر نزن، کلی بازی در نیار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

محکوم کردن ( به مجازات ) he sentenced to death محکوم به مرگه the judge sentenced her to three years in prison قاضی اون رو به سه سال زندان محکوم کرد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

protocol car ماشین تشریفات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

۱ - مدرک ( که قطعیه و باعث اثبات جرم، واقعه، تیئوری و . . . میشه ) ولی evidence قطعی نیست و ممکنه رد بشه ۲ - پسوند: bulletproof ضد گلوله waterproof ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

محاکمه کردن، دادرسی کردن ( در دادگاه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

1 - هزینه، خرج، بها ( بابت خدمات و . . . ) there is a charge for using my car you cant provide food at no charge=free free of charge=free 2 - اتهام ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦١

1 - دادگاه court of law 2 - زمین ( تنیس، اسکوئاش، بکستکبال و . . . ) که از اطراف محصوره ( برای یادگیری بهتر تو گوگل امیجز سرچ کنید ) 3 - place where ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

1 - شک داشتن، حدس زدن، گمان کردن، حس کردن ( که یک موضوعی بدی رخ داده یا وجود داره ) no one suspect a thing she suspected that he was lying to her do ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تفاضل گل ( در فوتبال )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

tax evasion=tax fraud فرار مالیاتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

علاوه بر ضرب و شتم معنی تعدی هم میده indecent assaults on weman

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

recite

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

1 - شلیک کردن، زدن ( با تیر و تفنگ ) a woman was shot dead police has order to shoot to kill پلیس اجازه داره که به قصد کشت شلیک کنه 2 - شوت کردن، شو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

1 - summit=summit meeting اجلاس سران ( کشور ها و دولت ها ) nato summit, g20 summit 2 - top of the mountain قله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

نوعی قتل ک همیشه غیر قانونیه هیچ جای دفاعی در دادگاه نداره ولی homicide میتونه قابل دفاع باشه مث دفاع از خود در واقع murder حالت خاصی از homicide است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨١

homi=human cide= the act of killing قتل فرقش با murder اینه که murder همیشه غیر قانونیه ولی homicide ممکنه قانونی باشه مث دفاع از خود و . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

قتل نا موفق، اقدام به قتل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

در مدارس، دانشگاها، شرکت ها، کارخانجات، زندانها و . . . میتونه به عنوان سالن غذاخوری ترجمه بشه canteen ( BrE ) synonym self service restaurant

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

crime doesnt pay خلاف آخر عاقبت نداره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

جدا؟!جدی میگی؟! واقعا؟! اینجوریاس؟! هم میتونه جدی بیان بشه هم میتونه تمسخر آمیز باشه John's got the flu so he'll have to skip this week. " B: "Is tha ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

The Star Spangled Banner نام سرود ملی ایالات متحده آمریکا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

right first time or right the first time used to say that, in making a product, it is better to perform an operation correctly the first time, rather ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در ریاضیات monotonic monotonic function تابع یکنوا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - ساکت، کم حرف he is a silent boy 2 - ساکت، بی صدا ( برای خانه، محله. . . ) what a silent place to live!!! 3 - صامت، حرف بی صدا w is silent in wre ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

بلند، با صدای بلند، بلند بلند read it out loud so we can all hear she laughed out loud i was just thinking outloud

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

catching breath نفس گرفتن بعد دوییدن و کار های فیزیکی سنگی slow down i need to catch my breath take sb's breath away نفس کسی را بردن she took his bre ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

دَم exhale:بازدَم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

1 - لوله ( آب، گاز و . . . میتونه فلزی، شیشه ای، لاستیکی و . . . باشه ) 2 - long hollow object that is usually round pasta tubes, toilet roll tube 3 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

oh dear, dear oh dear ای وای ‘I think I’m getting a cold. ’ ‘Dear oh dear!’ فک کنم سرما خوردم، ای وای Oh dear, I’ve broken the lamp. ای وای، لامپ و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

شیر یا خط heads=obverse=شیر tails=reverse=خط وقتی سکه را برای شیر یا خط پرتاب میکنیم از افعال toss ( BrE ) flip ( Ame ) استفاده میکنیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

shade سایه - معمولا قسمت وسیعی از زمین که مستقیما مورد اصابت نور خورشید نیست مثل سایه درخت سایه ساختمان should we sit in the shade or sun? تو سایه بش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

draw کشیدن، رسم کردن، طراحی کردن ( با مداد و خودکار ) draw a picture, draw a circle 10 cms in diameter paint نقاشی کردن، کشیدن ( با رنگ و قلمو و . . ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

۱ - نادیده گرفتن، چشم پوشی کردن problems that we cant afford to ignore ۲ - اعتنا نکردن ( انگار نشیدی یا ندیدی ) i asked my question but the teacher ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٩

1 - exactly درست you are just like your father cup of tea is just what i need right now یه لیوان چایی درست همون چیزیه که میخوام just then he appeared ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

symmetrical

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

1 - پس زمینه in the background you can see my college friends 2 - پشینه، عقبه ( خانوادگی، تحصیلی، شغلی ) do you know anything from his background?! ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

abaya

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

با توجه به تعریف لانگ من و چیزی که گوگل ایمیجز میاره همون مانتو خودمونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

a story, event, action etc that shows the truth or existence of something very clearly ( معنی دوم در دیکشنری لانگمن ) حکایت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

1 - صحنه، سن ( تیاتر و سینما ) the opening scene, violent scenes 2 - عرصه، صحنه the drug scene, political scene 3 - صحنه ( ارتکاب جرم، رویداد حادثه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

1 - روشن کردن، توضیح دادن ( با کمک مثال ) let me give an example to illustrate the point 2 - be an example that shows sth نشان دادن this dispute ill ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

BrE کسی که در حال شنا کردن است، شناگر مایو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

۱ - مالیدن ( اعضای بدن، کرم ) she yawned and rubbed her eyes can you rub some sun cream on my back?! ۲ - مالیدن/ساییدن چیزی به چیز دیگر he rubbed hi ...