ترجمه‌های امین جهانگرد (٧٤)

بازدید
٣٩
تاریخ
١ سال پیش
متن
The children were all agog with excitement at the circus.
دیدگاه
٠

بچه ها در سیرک از هیجان بی قرار یودند

تاریخ
١ سال پیش
متن
Paul was agog with curiosity.
دیدگاه
٠

پال از کنجکاوی بی قرار بود

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We spent in the neighborhood of a hundred dollars.
دیدگاه
٢

ما حول و حوش 100 دلار خرج کردیم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Cookery Editor Moyra Fraser takes you behind the scenes.
دیدگاه
٤

( اینجا ایدتور به معنی کسی است که اخبار خاصی را میگوید ) خبر گوی آشپزی، میرا فریزر شما را به پشت صحنه می برد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
A cube has six sides.
دیدگاه
٢٢

مکعب شش وجه دارد ( در ضمن مکعب هشت راس دارد! )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He was willing to bow and scrape for promotion.
دیدگاه
٥

مشتاق بود که برای ترفیع دلا راست بشه

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She expects everyone to bow and scrape to her.
دیدگاه
٤

انتظار داره همه جلوش دلا راست شن

تاریخ
٤ سال پیش
متن
You should look over your policy to see what kind of damage to your house you are covered for.
دیدگاه
٣

باید یه نگاه به بیمه نامت بندازی ببینی برای چه نوع اسیبی تحت پوشش قرار گرفته ای.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She's so innocent that she has no idea that they're taking advantage of her.
دیدگاه
٥

اون انقد سادس که نمیدونه دارن ازش امتیاز میگیرن

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The hotel charges for any extra services.
دیدگاه
٧

هتل برای هر سرویس اضافه پول میگیره

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The hotel charged them a hundred dollars extra for the damage they caused to the room.
دیدگاه
٦

هتل بابت صدمه ای که به اتاق زدند ازشون ۱۰۰ دلار بیشتر پول گرفت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The airlines charge passengers for alcoholic drinks but not for soft drinks.
دیدگاه
٧

شرکت های هواپیمایی بابت نوشیدنی های الکلی از مسافران پول میگیرند ولی برای نوشیدنی غیر الکی نه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The cafe charges a dollar for a cup of coffee.
دیدگاه
١١

کافه برا یه لیوان قهوه یه دلار پول میگیره

تاریخ
٤ سال پیش
متن
When the nurse saw the boy's bruises, she suspected child abuse.
دیدگاه
٤

وقتی که پرستار کبودی های پسر بچه را دید، گمان کرد که مورد سو استفاده قرار گرفته باشد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The entire building burned down, and the police suspect arson.
دیدگاه
٦

کل ساختمان در آتش سوخت و از بین رفت، و پلیس گمان میکند که ساختمان به عمد به آتش کشیده شده

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Let's take turns; you shoot first.
دیدگاه
٥

بیا نوبتی شوت کنیم، اول تو شوت بزن

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We hired someone to shoot the wedding.
دیدگاه
٤

به یکی پول دادیم از عروسی فیلم برداری کنه

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I'd like to shoot the models in front of the fountain now.
دیدگاه
٣

الان دوست دارم جلوی فواره از مدل ها عکس بگیرم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The rancher shot three bullets from his rifle.
دیدگاه
٣

گاوچران با تفنگش سه گلوله شلیک کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The pain made him cry aloud.
دیدگاه
٥

درد بقدری بود که بلند بلند گریه کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
"I'll buy a new car,"Tom thougt aloud.
دیدگاه
٦

تام داشت بلند بلند فکر میکرد که یک ماشین جدید میخرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
At last, I couldn't control myself and burst out laughing.
دیدگاه
١٠

آخرش دیگه نتونستم خودم و کنترل کنم و زدم زیر خنده

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The class burst out laughing.
دیدگاه
٥

کل کلاس زدن زیر خنده

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He burst out laughing .
دیدگاه
٥

زد زیر خنده

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The final scene of the movie was quite touching.
دیدگاه
١٠

صحنه آخر فیلم نسبتا سوزناک بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
As an illustration of this point, I'm going to tell you a true story.
دیدگاه
٤

برای روشن ساختن این نکته، میخوام براتون یه داستان واقعی بگم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Let me give an example to illustrate the point .
دیدگاه
٩

بزار یه مثال بزنم تا نکترو روشن کنم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Your last point isn't clear to me; could you please illustrate?
دیدگاه
٤

نکته آخرت برام واضح نیست، میشه با مثال روشنش کنی؟!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The artist illustrated the book with very detailed drawings.
دیدگاه
٧

تصویرگر کتاب را با نقاشی های بسیار دقیقی به تصویر کشیده است

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She groped in the dark for the light switch.
دیدگاه
٧

او در تاریکی کورکورانه به دنبال کلید برق گشت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Please keep in touch with the office through the week.
دیدگاه
١١

لطفا در طول هفته با دفتر در تماس باشید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The sign said, "Please don't touch."
دیدگاه
١٠

رو تابلو نوشته بود:لطفا دست نزنید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I just overheard it.
دیدگاه
٦

تصادفی شنیدمش!بگوشم خورد!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We talked quietly so as not to be overheard.
دیدگاه
٥

به آرامی حرف زدیم تا به گوش کسی نخورد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I overheard part of their conversation.
دیدگاه
٦

بخشی از مکالمشون و تصادفی شنیدم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The play received good notices from reviewers.
دیدگاه
١٢

نمایش نقد های خوبی از داوران دریافت کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She kept a close watch on their prisoner.
دیدگاه
٤

او زندانیشونو از نزدیک تحت نظر گرفت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The children's grandmother is watching them this afternoon.
دیدگاه
٨

مادر بزرگ بچه ها قراره بعد از ظهر ازشون مراقبت کنه ( پیششون باشه )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She watched carefully over her patient.
دیدگاه
٦

او به دقت از بیمارش مراقبت کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Watch that you don't cut yourself with that knife!
دیدگاه
١

مواظب باش دستت و با اون چاقو نبری

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Do you wish to examine this witness?
دیدگاه
٦

میخای این شاهد و بازجوئی کنی؟!

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I had a near collision with a lorry.
دیدگاه
٦

نزدیک بود با یک کامیون تصادف کنم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
If she carries on shoplifting, she'll end up in jail.
دیدگاه
٣٥

اگر او به دزدی از مغازه ها ادامه بده، سر از زندان در میاره

تاریخ
٥ سال پیش
متن
We can stop off half way to have our lunch.
دیدگاه
١٠

میتونیم وسط راه وایسیم ناهار بخوریم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
A gang of men held up the jewelry store.
دیدگاه
٧

گروهی از مرد ها به مغازه جواهر فروشی دستبرد زدند.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
No one knows what may turn up tomorrow.
دیدگاه
١٢

هیچ کس نمیدونه فردا چی پیش میاد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Don't worry about the letter-I'm sure it'll turn up.
دیدگاه
٤

نگران نامه نباش مطمین باش پیدا میشه.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
The archivist turned up a valuable manuscript.
دیدگاه
٦

مسئول بایگانی یک دست نوشته ارزشمند پیدا کرد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I turned up the volume on the TV.
دیدگاه
١٩

صدای تلویزیون و زیاد کردم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Only Sue and Mark bothered to turn up for the meeting.
دیدگاه
٩

فقط سو و مارک به خودشان زحمت دادند که برای جلسه حاضر بشن.

١