تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

دغل کار، باهوش، زیرک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در لهجه عرب خمسه به معنای آروغ کردن است. داغِر یعنی آروغ کرد. یا باد گلویش بیرون آمد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیبا روی و عربی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مِرَکبین = در لهجه ایل عرب خمسه استان فارس به معنی پختن استفاده می کنند. ایش مِرَکبین؟ چه پخته اند؟ الیوم رِز مِرَکبین یعنی امروز برنج پختند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلمه خُضَّ به معنی به هم زدن و زدن مشک هم کاربرد دارد. خضَّ خضَضْتُ، یَخُضّ، اخْضُضْ/ خُضَّ، خضًّا، فهو خاضّ، والمفعول مخضوض المعنى: • خضَّ السَّائل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مونث خَضَّ یا خُضَّ به معنی به هم زدن چیزی و برای مشک زدن هم از این کلمه استفاده می شود. خُضّی = تو یک خانم مشک بزن برای تبدیل ماست به دوغ و استخراج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع خَضَّ به معنی زدن مشک مورد استفاده قرار میکیرد و برای به هم زدن و تکان دادن و حرکت دادن هر چیز دیگری هم مثل به هم زدن شربت قبل از مصرف. خُضوا = ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

باردان = ظرفی برای قرار دادن بار در داخل آن. محل نگهداری و حمل بار را گویند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دِمِّه = زیر خاک بکن، زیر خاک پنهان کن، به زیر خاک کردن، دِمِّه فی تحت التراب یعنی زیر خاک مدعون کن. به لهجه ایل عرب خمسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در لهجه ایل عرب خمسه استان فارس؛ لاعَفَِر فیهِ یعنی با دشواری و سختی با ایشان برخورد نکن. یعفر یعنی با دشواری و سختی با ایشان درگیر است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَهَزَّأ هـزأ، تَهَزَّأْتُ، أتَهَزَّأُ، تَهَزَّأْ، ( تَهَزُّؤٌ ) . "تَهَزّأَ بِهِ": سَخِرَ مِنْهُ، هَزَأ بِهِ. یعنی استهزاء و به سخره گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به لهجه عرب خمسه به معنی " می شود " به کار می رود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذشته از معانی مختلفی که در خصوص جبت در آبادیس و . . . ذکر شده است، در لهجه شامی و نیز لهجه عرب خمسه استان فارس، " جِبت" به معنی "آوردن" استعمال می ش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کُرِنج = در لهجه عرب خمسه استان فارس به معنای چین و چروک خوردن است. ثوبک کرنج صار یعنی پیراهنت چین و چرک شد. البته این کلمه" کرنج" عربی نیست اما از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در لهجه عرب خمسه استان فارس " وُدِک" به معنی چربی و پیه گویند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش ایل عرب خمسه به معنای دیگر و دوباره بکار می رود. لاخِه جِئت ( جیت ) دوباره آمدی؟ لاخِه ماریدک = دیگر تو را نمی خواهم، دیگر تو را دوست ندارم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

مُشَّ، یَمُشُّ در لهجه ایل عرب خمسه به معنی بو کردن چیزی است. نزدیک بینی بردن چیزی و استشمام کردن آن. بعضا هم در گویش عامه به شکل ماشَّ و یَامُشُّ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر مطالب ذکر شده، یکی از معانی یُسَوّی در عربی برابر و مساوی و ارزش چیزی است. یسوی عل هذه الثمن ، که در لهجه عرب خمسه هم رواج دارد یعنی آیا به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

گریه کودک به حدی که به انتهای گریه برسد و از صدا و گریه بیفتد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ازلجی الماعون = ظرفها را طوری بشویید که براق و ملس شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در لهجه عرب خمسه، گِرِه انداختن توی صورت که از روی ناراحتی باشد، حالتی که چهره انسان را غمگین و عصبانی نشان دهد را گویند. لا کارمِش ( لَدکارمِش ) وَ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در لهجه عربهای فارس به معنای بر زمین افکندن به حالتی که با صورت به زمین برخورد کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در لهجه ایل عرب خمسه استان فارس، گاها به جای کلمه صَغیر ، از کلمه زَغیر، زِغیر به معنی کوچک و کوچکتر استفاده می کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

( مصدر شَمَّ ) إدراکُ الرَّوائح بحِسِّ الأنف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

ضمن تایید مطالب دکتر فرزام در لهجه عرب خمسه استان فارس هم کلمه عفریت کاربرد دارد. برای تحقیر یک نفر از کلمه عِفریتِه یا عِفریتِ استفاده می کنند. بر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی ذکر شده "فی" به معنی "همراه " نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتش گرفتن چیزی را هَبّ گویند. هَبّ اَمس سیارتی = دیروز ماشینم آتش گرفت.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

لِمّ، لِمَّ، لِمَّه = در لهجه ایل عرب خمسه به معنای پنهان و مخفی کردن چیزی گویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به زبان عربی به غَبِیر ، غبیراء معروف است و در لهجه ایل عرب خمسه استان فارس و ورامین، قرچک و عربخانه بیرجند نیز به همین نام معروف است و در بین عربها ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شون، اِشون در لهجه ایل عرب خمسه استان فارس عَین شون ماشوفه؟ نگاه کن ببین نمی بینی؟ شون اَو اِشون، ایش یَقول یعنی اجازه بده ببینم چه می گوید. شون و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

این لفظ هم اکنون هم در بین عربهای استان فارس کاربرد دارد و معنی داماد را می دهد. داماد من یعنی شوهر دختر من می شود صهر من. صهری = یعنی دامادم ، داما ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اَسِّه = به لهجه ایل عرب خمسه استان فارس به معنی اَلآن و هم اکنون است. اَسِّه اَقول لَک = هم اکنون به تو می گویم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در لهجه عربهای خمسه " اَدمی" به معنای " آدَمی " و انسان است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در لهجه عرب خمسه استان فارس، عربهای ورامین، دماوند، قرچک تهران و . . . گاها به محلاج ، وسیله ای که نان را روی تابه می اندازد، مِصَندِر می گویند و اصا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شامل ایلات عرب که از دو ایل جباره و شیبانی و طوایف مستقل عرب تشکیل شده که اکثرا در استان فارس ( شیراز، خرامه، فسا، سروستان، داراب، مرودشت، جهرم، دهبی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

یِلِمِّه= به معنی مخفی می کند، پنهان می کند. در لهجه ایل عرب خمسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی ذکر شده، خَورِ با سکون ( و ) در لهجه ایل عرب خمسه به معنای حرکت دادن گوسفندان و شتران و . . . است. مثال ؛ خَورِ الغَنَم = یعنی گوسفند ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سَر علاوه بر معانی گفته شده به عربی به معنای راه رفتن و از سیر هست.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

هِلِیّ یا هِلِیّ کردن = در لهجه روستاهای شیراز و نیز در لهجه عرب خمسه به معنای کوبیدن چیزی با پا هست . مانند هِلِیّ کردن خرمن گندم و یا جو برای جدا ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

علاوه بر معانی ذکر شده، در لهجه عرب خمسه استان فارس رَقَّ که به رَگَّ تبدیل شده است به نازک کردن نان محلی که بوسیله تیره نان و محلاج پخته می شود، می ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اضافه کردن هیزم در آتشی که در اجاق است و شعله ور کردن آتش را نیز ، لَهَبُ ، یَلهَبُ گویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مَلِّه = در لهجه ایل عرب خمسه به معنی خاکستر و مختصر آتشی با جَمر ( خُلگ ) که در آخر اوجاق باقی می ماند گویند. جُمِر، جَامِر = خلگ های درشتر از آتش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

در یک مثل هست که میگن؛ وصلت با خودی ، سودا با غریب یعنی ازدواج با اقوام و معامله و داد و ستد با غریبه ها پس سودا به معنی معامله و داد و ستد هم هست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گفتار، کلام، قرار و وعده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در ایل عرب خمسه به معنای ظرف مورد استفاده است و به ظروف موجود در منزل ماعون می گویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی که ذکر شده و یا عزیزان عنوان کردند؛ در لهجه عربهای خمسه، بَلبِل، بَلبِلِه به معنی تکان دادن، حرکت دادن و به هم زدن چیزی است. مثال: طع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ایل عرب خمسه برای دویدن از کلمه عَدوُ استفاده می کنند. اَیَعِد = می دوم عِدیت = دویدم عِدِّه= دوید عِدو = دویدند ِیِیَعِد = می دود یِیَعدون = می ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

لَرد یا لَردی = به معنی بیرون ، بیرون از خانه ، در فضای بیرون ، توی خیابان ، توی صحرا و کلا معنی نبرون و خارج از یک مجموعه میدهد. این کلمه فارسی است ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کرایه = الکِرِه، کِرِه، گرفته شده از �کراء� عربی. مزد، اجرت. مترادف کلمات؛ اجرة, ایجار, تاجیر, شحن است در عربی. این کلمه در لهجه عامیانه عراقی و همچن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلمه قرض دارای معانی مختلف است بستگی به این دارد که حرکاتِ حروفِ این کلمه چه شکلی باشد ( فتحه، ضمه و کسره ) روی کدام حرف از این کلمه قرار گیرد؛ قَرض ...

١