پیشنهاد‌های مرجان میری لواسانی (٥٣٤)

بازدید
٤٥٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

That's that :همین!والسلام! نه یعنی نه ! والسلام : No is no! That's that

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

همین! والسلام! نه یعنی نه ! والسلام : No is no! That's that

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به رغم علیرغم علیرغم میل باطنیم بهت کمک کردم . Against my better judgment I helped you

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

میل against someone's better judgment : علیرغم میل باطنی ِ کسی علیرغم میل باطنیم بهت کمک کردم. Against my better judgement I helped you

پیشنهاد
٥

علیرغم میل باطنیِ کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مطلق powerful calm : آرامش مطلق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

auspicious coincidence : حسن تصادف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

حسن تصادف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٦

به احتمال زیاد حتما بدون شک / بی شک باید مجبور بودن/ مکلف بودن I am bound to say باید بگم She was bound to marry him مجبور بود ( مکلف بود ) با او از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٧

به احتمال زیاد حتما بدون شک / بی شک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

tune in to نسبت به کسی یا چیزی هشیاری داشتن نسبت به کسی یا چیزی هشیار بودن : Tune in to your breath نسبت به تنفس هشیار بودن - سراغ چیزی یا کسی رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

بسیار بسیار بد مزخرف ناگوار عامیانه : جِر زن He is so horrible. خیلی جِر می زنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

در این راه چنین به این وسیله بله/ چرا / آره به این ترتیب/ بدین ترتیب در این روش/ به این روش/ بدین روش در این صورت/ به این صورت/ بدین صورت از این طریق ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

زندگی را سپری کردن زندگی را گذراندن زندگی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

منشا . . . برگرفته از . . . سرچشمه ی . . . ناشی از . . . نشات گرفته از . . . ریشه گرفتن از . . . از چیزی برآمدن از روی چیزی . . . از . . . است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١٠

منشا . . . برگرفته از . . . سرچشمه ی . . . ناشی از . . . نشات گرفته از . . . ریشه گرفتن از . . . از چیزی برآمدن از روی چیزی . . . از . . . است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

روزی روزگاری یه زمانی زمانی یه وقتی روزگاری یه بار آنچه گذشت یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

keep to oneself : تنها به خودی خود به تنهایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تنها به خودی خود به تنهایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

همین لحظه همین جا همین نقطه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نقطه زمان لحظه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

نسبت به کسی یا چیزی هشیاری داشتن نسبت به کسی یا چیزی هشیار بودن : Tune in to your breath نسبت به تنفس هشیار بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اشتغال ذهنی ذهن مشغولی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

اشتغال ذهنی داشتن ( نسبت به کسی یا چیزی یا موضوعی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

علاقمندی پیدا کردن وابسته بودن ( به کسی یا چیزی ) وصل بودن وصل کردن ( الصاق ) در اصطلاح عامیانه : گیردادن ( به کسی یا چیزی ) قفلی زدن ( به کسی ی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

بی شمار بسیار زیاد بی نهایت کثیر فراوان بی پایان بی انتها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( آن چیز ، آن موضوع ) راجع به چه است؟ درباره ی چه است ؟ ( آن چیز ، آن موضوع ) چیست؟ ( آن چیز ، آن موضوع ) چه ارزشی دارد؟ ( آن چیز ، آن موضوع ) چه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

بیخیال ِ چیزی شدن گذر کردن ( از موضوعی ) رها کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ژرف شدید : میلی شدید deep seated wish

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

لگد زدن ضربه زدن عمل کردن خطور کردن ( به ذهن ) اثر کردن ( دارو )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

حوصله به خرج بده / حوصله کن وقت صرف کن ( برای کاری ) تامل کن / با تامل این کار را انجام بده از وقتت استفاده کن وقت بگذار ( برای کاری ) فرصت بده به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢٧

حوصله به خرج دادن وقت صرف کردن برای کاری / وقت گذاشتن برای کاری تامل کردن / با تامل کاری را انجام دادن از وقت استفاده کردن حوصله به خرج دادن/ حوصله ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حیث و بیث حیص و بیص ( هر دو نوشتار صحیح است منبع : لغت نامه ی دهخدا ! )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

منجمله از جمله شامل ِ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

اَخم و تَخم کردن بداخلاقی کردن ترشرویی بدخلقی کردن / کج خلقی کردن از دنده ی چپ بلند شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کار را راه انداختن . A homemade nicely decorated box can do the trick جعبه ی دست ساز ی که به زیبایی تزیین شده باشد کار را راه می اندازد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کلک کار را کندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

نباید دلیلی ندارد نیازی نیست لازم نیست احتیاجی نیست لزومی ندارد ضرورتی ندارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

نباید دلیلی ندارد نیازی نیست لازم نیست احتیاجی نیست لزومی ندارد ضرورتی ندارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

به نتیجه رسیدن به واقعیت پی بردن / به واقعیت رسیدن به حقیقت نایل شدن متوجه شدن فهمیدن پی بردن دریافتن درک کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

با گذشت زمان در طی زمان / طی ِ / طی گذشت زمان به مرور / به مرور زمان / با مرور زمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

رواداشتن ( as a verb ) باشه؟ ?Let me show you. okay فهمیدی ؟ ?Smoking is forbidden here! Okay خیلی خب / خب / بسیار خب / باشه : . Okay ! Stop it pl ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

رواداشتن ( as a verb ) باشه؟ ?Let me show you. OK فهمیدی ؟ ?Smoking is forbidden here! OK خیلی خب / خب / بسیار خب / باشه : . OK ! Stop it please خ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨١

دست و پنجه نرم کردن با چیزی رسیدگی کردن ( به کاری یا به مشکلی ) توافق کردن به توافق رسیدن معامله کردن : . You can make a deal with him می توانی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

نامردی . I feel betrayed احساس می کنم درحقم نامردی شده.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مهم این است که نکته این جاست که / نکته اش این است که شگرد ( ترفند ) این است که راهش این است که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

وقتی پای . . . به میان می آید،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بادا . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

show express ابراز کردن بیان کردن اظهار کردن اظهار داشتن بروز دادن . He registered his dissatisfaction with the chef

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

از خود بیخود شدن . It is possible to get completely carried away by both pleasant and unpleasant feelings این احتمال وجود دارد هم با احساسات خوشایند ...