تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

آیند = حاصل، نتیجه، بازده، آنچه بدست می آید، آنچه خواهد رسید، عاقبت، واکنش، آنچه در پایان می آید یا می شود.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اِند : آخر، آخرین، آخرش، پایان، ته، تهش، بهترین، بالاترین، اول ( اول جدول، نفر اول رقابت ) ، استاد بودن در چیزی - اِند خوشگلا: بهترین در بین خوشگل ه ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کاربر مهرگان! شما مدرکی برای ادعای خود بیاورید. . . در زبان فارسی به روشنی واژگانی چون پاسبانی، پاسدار، سپاس وجود دارد که نشان می دهد ستاک �پاس� به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مندن ( فعل قدیمی ) : داشتن، در خود داشتن، در اختیار داشتن، گمان داشتن، اندیشیدن، فکر داشتن، درون رفتار داشتن ( برخلاف رفتار که می تواند صادقانه نباشد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مندن ( فعل قدیمی ) : داشتن، در خود داشتن، در اختیار داشتن، گمان داشتن، اندیشیدن، فکر داشتن، درون رفتار داشتن ( برخلاف رفتار که می تواند صادقانه نباشد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منش : خصلت ذاتی، رفتار صادقانه، اندیشه، طرز رفتار و فکر درونی، طرز رفتار که از عمق جان بیرون آمده و از سر چاپلوسی و فریب نیست، خو، خوی، شخصیت، طبع، ط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

دوستان کرد لطفا توهم زبان کردی و فارسی و لری و . . . رو بگذارید کنار. این ها صرفا اسم هستند برای شناختن زبان ها و حتی ناشیانه و شاید با مرض گسترش پید ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

کاربر مهرگان زبانشناسی آسمان و ریسمان بافتن به هم نیست. باید با دقت پژوهش کنید. مثلا: شیر که مثال می زنید و می گید دو معنا داره، دلیل داره: شیر در ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زابان از زاباندن : وجه وصفی ( دستورزبان ) - Participle

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زابان از زاباندن: وجه وصفی ( دستورزبان ) - Participle

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وجه وصفی ( دستورزبان ) - Participle

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گردیدن، تبدیل شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیر ( Seyr ) یا سی ( Sey ) - در معنی دیدن، تماشا و نگاه. این واژگان با چرخش معنا به معنی سفر، گردش نیز بکار می روند. افعال سیر کردن ( Seyr kardan ) و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیر ( Seyr ) یا سی ( Sey ) - در معنی دیدن، تماشا و نگاه. این واژگان با چرخش معنا به معنی سفر، گردش نیز بکار می روند. افعال سیر کردن ( Seyr kardan ) و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیر کردن ( Seyr ) ، سی کردن ( Sey ) - در معنی دیدن و تماشا/نگاه کردن. این واژگان با چرخش معنا به معنی سفر کردن و گردش نیز بکار می روند. فکر میکنم م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیر کردن ( Seyr ) ، سی کردن ( Sey ) - در معنی دیدن و تماشا/نگاه کردن. این واژگان با چرخش معنا به معنی سفر کردن و گردش نیز بکار می روند. فکر میکنم م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرزان که ریشه واژۀ فرزانه است از این ترکیب ساخته شده است: فر زان فر یا فرا به معنی دور، بسیار، بسی، فراتر از اندیشه و تصور معنی میدهد در واژگانی چون ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

میتونه معنای محل "محل مهر، جا و مکان مهر" باشد. یا به عبارت دیگر "منبع و سرچشمۀ مهر"

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

درآ : بیرون بیا در به معنی بیرون بعنوان پیشفعل ( پیشوند فعل ها ) استفاده شده است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مات شدن : زمانی که کاربرد بعنوان بی حرکت ماندن، خشک زدن دارد. البته در معنای واژگانی که به معنای یخ زدن هست این واژه انگلیسی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

همان� لانه� به معنی خانه است. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دگر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مسند ( زبانشناسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Predicate Nominative زبانشناسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تشدید افزا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ریخته کننده، ریخته شونده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

همان قدر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

در گویش خراسانی ( قاینات ) خُفّه یعنی سرفه خُفّه کردن یعنی سرفه کردن Khoffe

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دستور زبان: جهت فعل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو هجایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تاثیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیشنهاد می کنم: گیتَوی {Gitavi} گیتی [و]ـی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

از نظر، از دید، از لحاظ و غیره. The concept of perfectivity is by nature alien to the present

پیشنهاد
٩

از گرسنگی {داشتم} می مُردم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

گذر کردن، گذشتن، گُذَردن، راه رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ارائه دادن، بخشیدن ( دهش یا دهنده بودن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

دوستان نوشتن صرف کردن. . . این اشتباه است. . . باید گفت: � صرف نکردن� ، بکار نبردن، دریغ کردن، مضایقه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

برو - بیا ( ماموریت، دستوربری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پایین آورده lowering his head to his chest {به طور} سر بر سینه پایین آورده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کوشا کوشش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

جیرینگ جرینگ کردن جیرینگ جرینگ کنان، جرنگان جرنگان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پرشی jumping horse اسب پرشی، اسب پرنده ( پرش کننده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

جوشان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

بخاطر، به سبب، برای ( دلیل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

صرف، صرف واژگان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نباشد، ایکاش نباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دورتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

خیلی بیرون، بیرون تر، خارج تر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

عمیقا، عمیق به درون، توتر ( بیشتر به تو )

پیشنهاد
١١

حرف اضافه، حرف اضافه پیشین و پسین

١