تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

پیش فعل، پیش فعل، پیشوند فعل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

واق واق کردن، پاس کردن نباید پارس کردن خوانده شود، اضافه کردن حرف �ر� در حقیقت یک اشتباه است. - از ریشه پاسبانی کردن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

پاس کردن ( از ریشه پاسبانی ) درست است؛ نباید پارس کردن خوانده شود، اضافه کردن حرف �ر� در حقیقت یک اشتباه است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کاباردی، قوم کاباردی، قومی قفقازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

مفعول ( دستورزبان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اوستیا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

حروف ربط جداساز - جمع Disjunctive

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به طور خر کردن، به طور نوازش کردن، چرب زبانی، ریشخندگری، ناز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

حروف ندا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فاعل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دیگور ( مربوط به قوم ایرانی" آسی یا اوستی" در قفقاز ) ، دیگوری، {گویش} دیگورون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کستا ختاگوروف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

امایی ( دستور زبان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رقص سیمد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

دوهجایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

دوان دوان آمدن ( فعل همراه اسم مصدر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

صدای کبوتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

واژه گردانی شده ( زبانشناسی - Lexicalization )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

واژه گردانی ( زبانشناسی ) گروهی از کلمات که از نظر معنای ساختاری با معنای منظوری متفاوتند، مثل کلمه �نامرد�، این کلمه از نظر ساختاری یعنی �کسی که مر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

عروس ( به معنی زن پسر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

واک دار ( زبانشناسی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

روان ( آواشناسی - زبانشناسی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

آسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

هم سر یا همسر ( هم اندازه، به گویش خراسانی ) یا همانند ( بجای "مانند یا مثل" بکار رود؛ یعنی از دو واژه "مثل" و "مانند" استفاده نشود ) دقیقاٌ، همچون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

می توان معنای �از� را نیز برای آن {در هنگام ترجمه به پارسی} در نظر گرفت. مثلا: �ill with malaria� - بیمار ( ناخوش ) از مالاریا ::: ( بیمار به خاطر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رو به رو، چشم تو چشم، دهن به دهن ( حرف اضافه، حرف اضافه مکان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

حرف اضافه پیشین ( به، از، در، با، بین، تا، جلو، میان و … )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حرف اضافه پسین ( مانند نقش نمای مفعول مستقیم - را )

پیشنهاد
١١

حرف اضافه، حرف اضافه پیشین و پسین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

عمیقا، عمیق به درون، توتر ( بیشتر به تو )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

خیلی بیرون، بیرون تر، خارج تر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دورتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نباشد، ایکاش نباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

صرف، صرف واژگان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

بخاطر، به سبب، برای ( دلیل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

جوشان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پرشی jumping horse اسب پرشی، اسب پرنده ( پرش کننده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

جیرینگ جرینگ کردن جیرینگ جرینگ کنان، جرنگان جرنگان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کوشا کوشش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پایین آورده lowering his head to his chest {به طور} سر بر سینه پایین آورده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

برو - بیا ( ماموریت، دستوربری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

دوستان نوشتن صرف کردن. . . این اشتباه است. . . باید گفت: � صرف نکردن� ، بکار نبردن، دریغ کردن، مضایقه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ارائه دادن، بخشیدن ( دهش یا دهنده بودن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

گذر کردن، گذشتن، گُذَردن، راه رفتن

پیشنهاد
٩

از گرسنگی {داشتم} می مُردم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

از نظر، از دید، از لحاظ و غیره. The concept of perfectivity is by nature alien to the present

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیشنهاد می کنم: گیتَوی {Gitavi} گیتی [و]ـی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تاثیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو هجایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دستور زبان: جهت فعل