پیشنهادهای رسول امینی (٨٦)
پیش فعل، پیش فعل، پیشوند فعل
واق واق کردن، پاس کردن نباید پارس کردن خوانده شود، اضافه کردن حرف �ر� در حقیقت یک اشتباه است. - از ریشه پاسبانی کردن.
پاس کردن ( از ریشه پاسبانی ) درست است؛ نباید پارس کردن خوانده شود، اضافه کردن حرف �ر� در حقیقت یک اشتباه است.
کاباردی، قوم کاباردی، قومی قفقازی
مفعول ( دستورزبان )
اوستیا
حروف ربط جداساز - جمع Disjunctive
به طور خر کردن، به طور نوازش کردن، چرب زبانی، ریشخندگری، ناز
حروف ندا
فاعل
دیگور ( مربوط به قوم ایرانی" آسی یا اوستی" در قفقاز ) ، دیگوری، {گویش} دیگورون
کستا ختاگوروف
امایی ( دستور زبان )
رقص سیمد
دوهجایی
دوان دوان آمدن ( فعل همراه اسم مصدر )
صدای کبوتر
واژه گردانی شده ( زبانشناسی - Lexicalization )
واژه گردانی ( زبانشناسی ) گروهی از کلمات که از نظر معنای ساختاری با معنای منظوری متفاوتند، مثل کلمه �نامرد�، این کلمه از نظر ساختاری یعنی �کسی که مر ...
عروس ( به معنی زن پسر )
واک دار ( زبانشناسی )
روان ( آواشناسی - زبانشناسی )
آسی
هم سر یا همسر ( هم اندازه، به گویش خراسانی ) یا همانند ( بجای "مانند یا مثل" بکار رود؛ یعنی از دو واژه "مثل" و "مانند" استفاده نشود ) دقیقاٌ، همچون
می توان معنای �از� را نیز برای آن {در هنگام ترجمه به پارسی} در نظر گرفت. مثلا: �ill with malaria� - بیمار ( ناخوش ) از مالاریا ::: ( بیمار به خاطر ...
رو به رو، چشم تو چشم، دهن به دهن ( حرف اضافه، حرف اضافه مکان )
حرف اضافه پیشین ( به، از، در، با، بین، تا، جلو، میان و … )
حرف اضافه پسین ( مانند نقش نمای مفعول مستقیم - را )
حرف اضافه، حرف اضافه پیشین و پسین
عمیقا، عمیق به درون، توتر ( بیشتر به تو )
خیلی بیرون، بیرون تر، خارج تر
دورتر
نباشد، ایکاش نباشد
صرف، صرف واژگان
بخاطر، به سبب، برای ( دلیل )
جوشان
پرشی jumping horse اسب پرشی، اسب پرنده ( پرش کننده )
جیرینگ جرینگ کردن جیرینگ جرینگ کنان، جرنگان جرنگان
کوشا کوشش
پایین آورده lowering his head to his chest {به طور} سر بر سینه پایین آورده
برو - بیا ( ماموریت، دستوربری )
دوستان نوشتن صرف کردن. . . این اشتباه است. . . باید گفت: � صرف نکردن� ، بکار نبردن، دریغ کردن، مضایقه کردن
ارائه دادن، بخشیدن ( دهش یا دهنده بودن )
گذر کردن، گذشتن، گُذَردن، راه رفتن
از گرسنگی {داشتم} می مُردم
از نظر، از دید، از لحاظ و غیره. The concept of perfectivity is by nature alien to the present
پیشنهاد می کنم: گیتَوی {Gitavi} گیتی [و]ـی
تاثیر
دو هجایی
دستور زبان: جهت فعل