پیشنهادهای ستایش قربانی (٣١)
بابی به انگلیسی به معنای بچه ی احمق و بی عرضه است
detective ( کاراگاه )
چسباندن ، فشار دادن، درست کردن،
ابداع کردن، بوجود آوردن ، ساختن
دسر ، چاشنی، پیش غذا
دستگاه مخلوط مواد بستنی
گوشت کامل پخته شده ، نمره کامل ، عالی، آفرین
گوشت نه پخته، رقیق
دست خط افراد مشهور و معروف autograph ودست خط افراد عادی sign
به افراد مشهور و معروف میگن. توضیح اش هم dn نوشته از کانون زبا ایران البته معنی ضربه هم میده
اگر به کتاب فارسی سال هفتم رجوع کنیم به زبان کردی به معنای فرزند میشه
درمانده، بیچاره، فقیر، مستمند، ندار، تهیدست،
کژال به معنای دختر زیبا و رعنا، دارای چشمان درشت و زیبا مانند آهو
در زبان کردی به معنای کبوتر
به معنی خواب زمستانی حیواناتی که در زمستان شرایط فراهم کردن غدا را ندارند.
قندیل یخ
پاروی برف در زمان مسدود شدن راه
دانه برف
سورتمه
برف روب
تگرگ :زمانی که دمای هوا بالای صفر درجه ی سلسیوس باشد بارش به صورت باران رخ می دهد اگر قطرات باران در زمان پایین آمدن از توده ی هوای سرد عبور کنند تبد ...
کولاک با بد های شدید و باران
تحریک کردن اغوا کردن
خیلی جیگره
جل الخالق، یا ابو الفضل ی ا خدا
بزنم به تخته چشم نخوری
آب زیر کاه و بلا
مزخرف نگو
تند. فرز. چابک. سریع
جور در زبان گیلکی به معنای بالا است
جیر به معنای پایین هست به گویش گیلکی اما ما به بالا میگیم جور نه جورده