مفهوم کنایی عبارت انگلیسی "A fish out of water." چی میشه ؟
معادل فارسی برای " Paying through the nose"
معادل فارسی برای اصطلاح بازاریابی " Selling like hotcakes"
اصطلاح ploughed furrows
انگار نگاهم رو از آیینه میدزدیدم . نمیدونم اصطلاح هست یا ترجمه مشخصی داره ممنون میشم راهنمایی کنید .
برای مثال اگر بخواهیم بگیم (نمیکار نگذار اون کار رو)یا(نمیه تموم نکن کار رو )
اصطلاح " Snake oil salesman" تو فارسی چی میشه ؟
You're too busy jerking off
معادل فارسی اصطلاح انگلیسی " It's a dog-eat-dog world" چی میشه ؟
He gazed upon her six feet. A wonderful girl, all six feet of her.