ایمان حضرت ابوطالب

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حضرت ابو طالب یکی از شخصیت های بزرگ صدر اسلام و عموی پیامبر بعنوان فردی که حامی پیامبر بود، ایمان خود را به خاطر پاره ای مسائل کتمان کرد؛ لذا ایمان و اسلام وی محل بحث میان شیعه و سنی می باشد.
ابوطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، عمو و حامی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و پدر حضرت علی (علیه السلام)، حدود هشتاد و چند سال قبل از هجرت متولد شد. نام وی عبدمناف و به نقلی عمران ـ، و به جهت فرزند بزرگش طالب به «ابوطالب» مشهور شد. ابوطالب رئیس خاندان بنی هاشم و وارث دو منصب مهم رفادت (مهمانداری حاجیان) و سقایت (آب رساندن به حاجیان) بود.بعد از نبوت برادر زاده اش محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) با تمام وجود به حمایت از وی پرداخت و در محاصره اجتماعی و اقتصادی بنی هاشم توسط قریش با مسلمانان به «شعب ابوطالب» رفت و کمی پس از پایان یافتن محاصره در اثر رنج و سختی، در ماه ذی القعده یا شوال سال دهم (سه سال قبل از هجرت) وفات یافت. ابوطالب در میان قریش مشهور به سخاوت بود، و به سبب درایت و عدالت و نفوذ کلام، قبایل عرب در مکه وی را به داوری اختیار می کردند. در عصر جاهلیت نخستین کسی بود که سوگند در شهادت برای اولیای دم را بنا نهاد و بعدها اسلام نیز این امر را امضا کرد. وی در عصر جاهلیت از پلیدی ها دوری می گزید و به شیوه پدرش شراب را بر خود حرام کرده بود.
اختلاف در ایمان ابوطالب
در حمایت های بی دریغ ابوطالب از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) تردیدی نیست، ولی در ایمان آوردن او به آیین اسلام اختلاف شده است.شیعیان اثناعشری بر ایمان آوردن او به آیین اسلام پای فشرده اند و این مطلب مورد اجماع اهل بیت (علیهم السلام) و علمای امامیه می باشد. اکثر زیدیه، برخی از شیوخ معتزله مثل شیخ ابوالقاسم بلخی و ابوجعفر اسکافی و تعدادی از دانشمندان اهل سنت همچون زینی دحلان مفتی مکه (متوفای سال ۱۳۰۴هـ) صاحب کتاب «اسنی المطالب فی نجاة ابوطالب» نیز برهمین عقیده اند. امّا اکثر سیره نویسان اهل سنت معتقدند که ابوطالب مشرک از دنیا رفت.مسئله ایمان ابوطالب از دیر زمان مورد بحث و گفتگوی دانشمندان اسلامی بوده و از قرون اوّلیه کتاب های مستقلی تألیف کرده اند از جمله: سعد بن عبداللّه اشعری قمی (متوفی ۳۰۱هـ)، ابوعلی کوفی (م۳۴۶هـ)، ابومحمد سهل بن احمد بن عبداللّه دیباچی، ابونعیم علی بن حمزه بصری تمیمی م۳۷۵هـ)، ابوسعید محمّد بن احمد بن حسین خزاعی نیشابوری، شیخ مفید (م۴۱۳هـ) و ابوعلی شمس الدین سیّد فخار بن معد موسوی (م۶۳۰هـ).
سکوت ابوطالب در بستر مرگ
منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت بر چند نکته متّفق اند:سرپرستی ابوطالب از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، حمایت او از آن حضرت در برابر مشرکان و از بین رفتن امنیت با مرگ ابوطالب؛ ولی در باب سکوتِ وی هنگامِ احتضار و بر زبان نیاوردن شهادتین، اختلاف دارند؛ هرچند روایت هایی که نشان می دهد کلمه شهادتین را بر زبان آورده، از دید آنان پنهان نمانده است. بر اساس روایت های تاریخی، نه تنها ابوطالب را نمی توان در زمره افراد بی اعتنا به دعوت نبوی شمرده، بلکه به گواهی تاریخ، خلق و خو و رفتار فردی اجتماعی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در سال های پیش از بعثت، اثر تربیت خاندانی است که به پای بندی به آیین حنیف، شرافت، پاک دامنی و سخاوت شهره بودند و ابوطالب، رئیس چنین خاندان بزرگواری بوده است.توفیق نسبی دعوت اسلامی در مکه، بدون یاوری ابوطالب ممکن نبود. خدمت و هنر ابوطالب آن بود که نزاع پیامبر با قریش را به نزاعی میان دو طایفه مهم و معتبر تبدیل ساخت و از این رهگذر، پیامبر را در آماج نزاع ها و مخالفت ها تنها رها نکرد؛ بنابراین، موارد تاریخی با نقل سکوت ابوطالب در بستر مرگ، هرگز نمی تواند مبنای داوری درباره ایمان یا کفر او قرار گیرد؛ هرچند در نمایه رفتار تاریخی او به ویژه در دهه نخستین بعثت که همواره بر محور حمایت از پیامبر می چرخید او را در شمار مؤمنانی قرار می دهد که در راه حمایت از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دچار آسیب های جدّی و فراوان شدند.
مروجین شرک ابوطالب
...

[ویکی فقه] ایمان حضرت ابوطالب (روایات). حضرت ابوطالب (علیه السّلام) در انتشار اسلام و حمایت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) نقش جدی و بسزائی داشت و نه تنها مسلمان و مؤمن بوده است بلکه با بررسی آثار علمی و ادبی که از او مانده است، همچنین طرز رفتار و کردار او در میان جامعه و عقیده دوستان و نزدیکان او، در درجه بالایی از ایمان بوده به گونه ای که ایمان ایشان بر تمامی مردم برتری دارد. البته، تصریح به ایمان ابوطالب (علیه السّلام) محدود به روایات اهل بیت (علیهم السّلام) نیست، بلکه در بعضی از کتاب های علمای اهل سنت نیز می توان شواهد و اعترافات روشنی بر ایمان ابوطالب (علیه السّلام) یافت.
اعمال و رفتار و موضع گیری های اجتماعی هر فردی حکایت از باورهای اعتقادی او دارد. حال اگر این جهت گیری ها در راستای تحقق آرمان های دینی در جوی مملو از خفقان صورت پذیرد، به طور قطع کاشف از عمق باورهای دینی فرد مذکور است؛ در چنین شرایطی نسبت دادن عدم پایبندی به دین و کفر و شرک به چنین شخصی، نشان از جهل و یا غرض ورزی و کینه توزی اشخاص نسبت دهنده، می باشد. حضرت ابوطالب (علیه السّلام) شخصیتی است که از ناحیه بعضی از افراد مورد بی مهری قرار گرفته است.وقتی دین مبین اسلام در شبه جزیره توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) ظهور نمود، با مخالفت های سران مشرکان مکه مواجه شد زیرا مواضع خود را در خطر می دیدند و اسلام به طور مستقیم جایگاه و فرهنگ غلط آنها را هدف قرار داده بود؛ مشرکان برای مقابله با پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله وسلّم) از هیچ راهی فروگذار نکردند و برای خاموش کردن نور پر فروغ این دین الهی راه هایی همچون تطمیع و تهدید را پیش گرفتند. در این بین حضرت خدیجه و حضرت ابوطالب (علیهما السّلام) تنها حامیان محکم حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) بودند که به انحاء مختلف برای به ثمر رساندن نهال نوپای اسلام از هیچ تلاشی دریغ نکردند.در برخی از کتب مخالفان تشیع، جملاتی در مورد حضرت ابوطالب دیده می شود، که حکایت از کم لطفی یا سیاست ورزی نویسندگان آن کتاب ها؛ نسبت به شخصیت حضرت ابوطالب (علیه السّلام) دارد. جای شک نیست که اگر یک دهم گواه هایی که بر ایمان و اسلام حضرت ابوطالب (علیه السّلام) نقل شده است، درباره هر فرد دیگری آمده بود، همگی بالاتفاق اسلام و ایمان او را تصدیق می کردند؛ ولی چگونه است که با وجود ده ها شاهد محکم بر ایمان او، باز گروهی وی را تکفیر کرده اند و حکم به کفر و عذاب او نموده اند و گفته اند که برخی از آیات که درباره عذاب است، در حق ابوطالب نازل گردیده است؟به راحتی می توان فهمید که هدف از طرح این مساله، جز طعن فرزندان ابوطالب، به ویژه امیرمؤمنان «علی (علیه السلام)» چیز دیگری نیست. برخی از نویسندگان اهل تسنن برای این که بهتر بتوانند ابوطالب را تکفیر کنند، دامنه بحث را به پدران پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) کشانیده اند و پدر و مادر آن حضرت را نیز کافر قلمداد نموده اند. مسلم است که در موضوع نسب و نژاد، بعد از شخص خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله وسلّم) کسی به شرافت امیرالمومنین (علیه السّلام) نمی رسد. روایتی در کتب اهل سنت نقل شده است که به همین مضمون اشاره می کند: ابا الحسن احمد بن القاسم بن الریان قال: سمعت عبدالله بن احمد بن حنبل، یقول: حدث ابی بحدیث سفینة فقلت: یا ابة، ما تقول فی التفضیل؟ قال: فی الخلافة ابو بکر وعمر وعثمان. فقلت: فعلی بن ابی طالب؟ قال: یا بنی، علی بن ابی طالب من اهل بیت لا یقاس بهم احد.
ابن الجوزی، عبدالرحمن بن علی، مناقب الامام احمد، ج۱، ص۲۱۹، تحقیق:د. عبدالله بن عبد المحسن الترکی، دار النشر:دار هجر، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۹ ه.
اشعار و سروده های (علیه السّلام) کاملاً بر ایمان و اخلاص او گواهی می دهد. اشعار ابوطالب گنجینه ای علمی و ادبی است که دارای مضامین عالی توحیدی می باشد. برای نمونه به چند بیت آن اشاره می شود:لیعلم خیار الناس انّ محمّدا•• • وزیر لموسی و المسیح بن مریم اتانا بهدیمثل مااتیابه • • • فکلّ بامر اللّه یهدی و یعص
طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۳۳، تحقیق:تعلیق وملاحظات:السید محمد باقر الخرسان، ناشر:دار النعمان للطباعة والنشر - النجف الاشرف، ۱۳۸۶ - ۱۹۶۶ م.
راه دوم، نوع رفتار حضرت ابوطالب (علیه السّلام) با پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و نحوه فداکاری و دفاع او از ساحت اقدس رسول خداست. هر کدام از آن خدمات می تواند آیینه فکر و روشنگر روحیات او باشد.پایه اعتقاد او به فرزند برادر، تا آن حد است که او را همراه خود به مصلّی برد و خدا را به مقام او قسم داد و باران رحمت طلبید. وی در راه حفظ رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) از پای ننشست و سه سال زندگی در شکاف کوه و اعماق دره را بر ریاست و سیادت مکه ترجیح داد، تا آن جا که این وضعیت او را فرسوده ساخت و باعث رحلت او گردید.ایمان ایشان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) به قدری محکم بود که راضی شد تمام فرزندانش کشته شوند، ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) زنده بماند.ابوطالب شب ها علی (علیه السّلام) را در رخت خواب پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خوابانید تا اگر سوء قصدی در کار باشد، به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) اصابت نکند. او حاضر شد تمام سران قریش به عنوان انتقام کشته شوند و طبعاً تمام قبیله بنی هاشم نیز کشته می شد.
موضع حضرت ابوطالب در آغاز بعثت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس