صفاریان

/saffAriyAn/

لغت نامه دهخدا

صفاریان. [ ص َف ْ فا ]( اِخ ) یا آل لیث یا آل صفار. نام سلسله ای از ملوک ایران است که در حدود نیم قرن بر قسمت شرقی ایران حکومت داشتند. سرسلسله این خاندان یعقوب بن لیث است. درباب لیث پدر یعقوب مورخان را سخنان گوناگون است. صاحب تاریخ سیستان نسب وی را تاکیومرث بالا میبرد بدینسان : لیث بن معدل بن حاتم ماهان بن کیخسروبن اردشیربن قبادبن خسرواپرویزبن هرمزدبن خسروان انوشروان بن قبادبن فیروزبن یزدجردبن بهرام جوربن بردحوربن شاپوربن شاپورذی الاکتاف هرمزبن نرسی بن بهرام بن بهرام هرمز البطل بن شاپوربن اردشیربن بابک ساسان بن ساسان بن بهمن الملک بن اسفندیار الشدید بن بستاسف الملک بن لهراسب - عم کیخسروبن سیاوش بن لهراسب آهوجنگ بن کیقبادبن کی افشین بن کی ابیکه بن کی منوش بن نوذربن منوش بن منوشرودبن منوشجهربن نروسنج بن ایرج بن افریدون بن ابتیان بن جمشد ( کذا ) الملک بحوجهان بن اسحهر ( کذا )بن اوشهنج بن فراوک سیامک بن موسی بن کیومرث و نیک پیداست که این نسب نامه نیز مانند دیگر نسب نامه ها که امرای ایرانی در آغاز استقلال مجدد این کشور برای خود می پرداختند، اصلی ندارد ولی آنان از پرداختن آن ناچار بوده اند چه بر طبق پندار دیرین ایرانی سلاطین و زمامداران باید از تخمه شاهان قدیم باشند که وارث فره ایزدی بوده اند و بدون شک این نسبنامه پس از آنکه یعقوب به امارت سیستان و سپس بپادشاهی قسمتی از ایران رسیده است برای او درست شده. بعضی مورخان گویند لیث در آغاز حال رویگر بود ولی به ادامه این کار گردن ننهاد و در سلک عیاران درآمد وراهزنی پیشه ساخت و حتی داستانی از درآمدن وی بخزانه درهم بن نضر و دیدن نمک نیشابوری و بر زبان نهادن آن و سپس بخاطر رعایت نمک گوهر و ذخایر خزانه را بهمان حال نهادن و بیرون شدن ، درتاریخ گزیده ( ص 373 چ عکسی ) و کتب دیگر آمده است. و در تاریخ گزیده و بنقل از او صاحب حبیب السیر آرند که بامدادان خزانه دار از دیدن نقب و بجا بودن گوهرها حیرت کرد و خبر نزد درهم برد و درهم بفرمود تا در شهر ندا دادند که آنکس که این کرده است ایمن باشد و بملازمت ملک شتابد، لیث نزددرهم شد وماجرا بگفت. درهم را انصاف و نمک شناسی او خوش آمد و او را در سلک یساولان خویش کرد و روز بروز بر رتبت وی بیفزود تا بمنصب امارت لشکر رسید. ( از تاریخ گزیده چ عکسی ص 373 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 345 ). رجوع به لیث گردد. و این لیث را سه پسر بود: یعقوب و عمرو و علی. پس از مرگ لیث یعقوب جای وی بگرفت.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یا آل لیث یا آل صفار یا صفاریه . سلسله ای که از ۲۵۴ ه.ق ./ ۸۶۸ م . تا ۲۹٠ ه.ق ./ ۹٠۳ م . در ایران شرقی سلطنت کردند . موسس این سلسله یعقوب بن لیث ( ه.م . ) است . چون یعقوب با برادرانش ( عمرو علی طاهر ) در سیستان مدتی برویگری اشتغال داشت سلسله وی به صفاریان مشهور گردیده . یعقوب پس از آنکه جانشین [ درهم ] شد سیستان را در قبضه اقتدار خود در آورد و از آنجا قصد هرات کرد و آن شهر را بگشود و سپس بتدریج فارس بلخ تخارستان و خراسان را متصرف گردید. افراد این سلسله ازین قرارند:یعقوب بن لیث ( جل. ۲۵۴ ه.ق . /۸۶۸ م . ) عمرو بن لیث ( جل. ۲۶۵ ه.ق ./ ۸۷۸ م . ) طاهر بن محمد بن عمرو ( جل. ۲۸۷ ه.ق ./ ۹٠٠ م . - ۲۹٠ ه.ق ./ ۹٠۳ م . ) این سلسله را سامانیان از اعتبار انداختند. ادب پارسی- یعقوب بن لیث بقصد ایجاد دولتی مستقل و ایرانی و برانداختن یا ضعیف کردن حکومت بغداد شروع بفعالیت کرد و همچنانکه از شعر المتوکلی که از قول او برای معتمد خلیفه فرستاده شده بر میاید یعقوب بر آن بود که در سایه درفش کاویان برهمه امم سیادت جوید و بر سریر ملوک عجم بر آید و رسوم کهن را تجدید کند . بهمین سبب یا از آن روی که با زبان عربی آشنایی نداشت بشعر و ادب عرب توجهی نمی کرد و شاعران عربی زبان را نمی نواخت بلکه علاقه مند بود زبانی را که خود میفهمید و بدان سخن میگفت زبان ادبی قرار دهد و شعر شعرا را بدان زبان بشنود و همین علاقه اوست که باعث شد لهجه دری بعنوان زبان رسمی و ادبی در دربار او تلقی گردد و معمول شود و حتی بروایتی بر اثر همین امر است که سرودن شعر بلهجه دری معمول گشت . شاعرانی که در زمان یعقوب و جانشینان او بپارسی شعر گفته اند از این قرارمد : محمد بن وصیف سگزی بسام کورد محمد بن مخلد فیروز مشرقی ابو سلیک گرگانی ( رک . تاریخ ادبیات در ایران . دکتر صفا ج ۱ ص ۱۶۱ ببعد ). هنر - از هنر دوره صفاری اطلاعات دقیق در دست نیست اما میتوان کفت مهمترین بنای این دوره که تاکنون موجوداست مسجد عتیق شیراز ( مسجد جامع ) است که در سال ۲۸۱ ه.ق ./ ۸۹۴ م . توسط عمرو بن لیث ساخته شده . این بنا بر اثر زلزله و علل دیگر چند بار منهدم گردید و دوباره ساخته شد. تقریبا غیر ممکن است که شکل اصلی بنا را تعیین کرد مگر آنکه از آثار کمی که از بنای اصلی در قسمت جنوبی مسجد حالیه مانده چیزی استنباط شود. در قسمت زیر طاق محراب داخلی گچ بری عمیقی است که با طرح ساده گل مزین گشته و بگچ بری مسجد نایین شباهت دارداما بنظر میاید که از آن میز قدیمتر باشد و شاید جزوی از بنای اصلی است که عمرو بن لیث ساخته است ( ترجمه تاریخ صنایع ایران . ریلسن . ۱۳۵ . ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پیدایش حکومت صفاریان در سیستان و قرار گرفتن در مقابل خلافت عباسیان به دورۀ استیلای دویست سالۀ اعراب بر زندگی سیاسی و اجتماعی این سرزمین پایان داد.
سلسلۀ صفاریان که به وسیلۀ یعقوب بن لیث بنیان گذاشته شد در مدت کمی بخش وسیعی از قلمرو خلافت عباسی را تسخیر کرد و تا دروازۀ پایتخت به مصاف خلیفه رفت.
برآمدن یعقوب لیث
اگر چه برخی مورخان نسب یعقوب بن لیث را به خسرو پرویز پادشاه ساسانی می رسانند.اما آن چه مسلم است یعقوب پسر لیث در روستای قرنین سیستان همراه برادرانش به رویگری مشغول بود و در جوانی به عیاران پیوست.در سال (۲۳۷ ه .ق) که صالح بن نصر کنانی بر سیستان مستولی شد و بر ضد طاهریان قیام کرد، یعقوب به خدمت او درآمد ولی پس از مدتی بین آن دو به خاطر غنائم اختلاف پدید آمد و صالح پس از مدتی از سیستان فرار کرد.در این موقع دِرْهم بن نصر سیستان را تسخیر و یعقوب را فرماندۀ سپاه خود نمود ولی بعدها به جهت هراس از قدرت یعقوب توطئه قتل او را ریخت اما یعقوب باخبر شد و او را زندانی نمود و خود به سال ۲۴۷ ه .حاکم سیستان گردید.
فرو نشاندن فتنۀ عمار
یعقوب پس از فرو نشاندن فتنۀ عمار خارجی در سال ۳۵۳ ه .ق به خراسان رفت و هرات و بوشنگ را تصرف کرد و سپس کرمان و شیراز را در سال ۲۵۵ ه .تصرف کرد و چون با ارسال هدایای زیادی به خلیفه بغداد اعلام اطاعت کرد، فرمان حکومت بلخ، طبرستان، فارس، کرمان وسیستان به او داده شد.یعقوب در سال ۲۵۹ به نیشابور، قلمرو طاهریان، حمله و به حکومت آنها را خاتمه داد سپس راهی طبرستان گشته حسن بن زید علوی را فراری داد اما با شورش مردم مجبور به بازگشت شد.و آن را به اطلاع خلیفه رساند ولی خلیفه بغداد در موسوم حج به حاجیان ری، خراسان و طبرستان حکمی فرستاد که یعقوب از فرمان ما تمرد کرده، او را لعن کنید.پس یعقوب بعد از تصرف فارس عازم بغداد شد؛ خلیفه برای جلوگیری از ورود او به بغداد منشور حکومت خراسان و طبرستان و فارس را برای او فرستاد ولی او نپذیرفت.در نبردی که بین لشکر بغداد و سپاه یعقوب در "دیرالعاقول" رخ داد سپاه یعقو منهزم گشت.یعقوب در سال ۲۶۵ ه .ق بر اثر بیماری درگذشت.
حکومت عَمرو
...

[ویکی شیعه] صفاریان از نخستین حکومت های مستقل ایرانی بودند که نزدیک یک و نیم قرن (۲۴۷- ۳۹۴ق.) بر مناطق شرقی و جنوبی ایران مانند کابل، سیستان، کرمان و فارس و نیز در اوج قدرت خود بر خراسان حکومت می کردند. صفاریان بخصوص در بیشتر سال های حکومت یعقوب لیث صفاری(۲۶۵- ۲۸۷ ق.)، بنیانگذار این حکومت، روابط دوستانه ای با خلافت عباسی نداشتند. صفاریان وابستگی به خلافت عباسی نداشتند و از سوی خلیفه عباسی حاکم سیستان نشدند بلکه بعد از تصرف مناطق وسیعی از ایران، قدرت خود را به خلیفه تحمیل کردند و او را وادار به رسمیت شناختن قدرت خود ساختند. به دلیل همین رابطه خصمانه با خلافت عباسی، برخی از منابع تاریخی، صفاریان را به شیعه گری و یا اسماعیلی گری متهم کرده اند یا حکومت آنان را فراهم کننده شرایط مساعد برای رشد تشیع در شرق ایران ارزیابی کرده اند. این نظر در میان پژوهشگران معاصر موافقان و مخالفانی دارد.
بنیانگذار حکومت صفاریان، یعقوب لیث صفاری بود که همراه با برادران خود به یکی از دسته های عیاران در سیستان پیوسته بودند. در آن دوران سیستان عرصه فعالیت گروه های مختلف خوارج بود و عیاران به نوعی به مبارزه با خوارج می پرداختند. یعقوب لیث در ابتدا از سربازان صاحب بن نصر بود اما کم کم به واسطه شایستگی نظامی ارتقا یافت و بعد از مدتی خود رهبری گروهی از عیاران را بر عهده گرفت و با شکست دسته هایی از خوارج و همراه کردن آنان بر خود بر اوضاع سیستان مسلط شد و بر هرات و کابل نیز غلبه کرد. او با تصرف مناطق شرق افغانستان هدایای با ارزشی برای خلیفه عباسی فرستاد و به این ترتیب خود را به عنوان یکی از فرماندهان مرزهای اسلامی مطرح ساخت.
یعقوب لیث همزمان به سوی مناطق داخلی ایران پیشروی کرد و کرمان را به تصرف خود در آورد که در آن زمان زیر نظر طاهریان اداره می شد و در سال ۲۵۵ به سوی فارس حمله کرد و نماینده خلیفه را از شیراز بیرون راند. مدتی بعد یعقوب به سوی خراسان راهی شد و به امارت طاهریان پایان داد و آخرین امیر طاهری را دستگیر کرد. او همچنین در طبرستان بر حسن بن زید علوی پیروز شد و او را به عقب نشینی به دیلم واداشت.

دانشنامه آزاد فارسی

صَفّاریان
صَفّاریان
صَفّاریان
نخستین سلسلۀ حکمرانِ مستقل ایرانی پس از اسلام. این سلسله به دست یعقوب لیث صفاری (حک: ۲۴۷ـ۲۶۵ق) تأسیس شد و چون صفّاری (= رویگری) پیشۀ یعقوب و پدرش لیث صفار بود، نام این سلسله نیز به «صَفّاریان» موسوم بود. با کاهش نفوذ خلفای عباسی در سیستان (اواخر قرن ۲ق)، به سبب وجود سه گروه قدرتمند اجتماعی عیّاران، مطوّعه و خوارج، یعقوب لیث بر حکمران سیستان غلبه کرد و حکومت آن منطقه را به دست گرفت (۲۴۷ق) و قلمرو خود را وسعت بخشید. پس از او برادرش، عمرولیث، به امارت رسید، اما وی نتوانست قلمرو دولت صفاری را کاملاً حفظ کند. پس از اسارت عمرو به دست امیراِسماعیل سامانی، به ترتیب طاهر بن محمد، لیث بن علی و محمد بن علی به تخت نشستند. بی کفایتی آن ها در ادارۀ امور سبب ضعف اقتدار دولت صفاری و غلبۀ سامانیان بر سیستان شد (۲۹۸ق). سامانیان از این پس، تا ۳۱۱ق بر سیستان حکومت کردند، اما با روی کار آمدن ابوجعفر احمد بن محمد (حک: ۳۱۱ـ۳۵۲ق)، تحت حمایت و تابعیت سامانیان، سلسلۀ صفاریان در محدودۀ سیستان احیا شد و از آن پس تا پایان قرن ۴ق دوام یافت. آخرین امیر این سلسله، خلف بن احمد (حک: ۳۵۲ـ۳۹۳ق)، با استفاده از ضعف سیمجوریان و آل بویه در اواخر حکومت خود، توانست قهستان و کرمان را نیز ضمیمۀ قلمرو خود کند، اما اقتدار فزایندۀ محمود غزنوی مانع او شد و سرانجام امارت خلف و حکومت صفاریان به دست غزنویان برافتاد (۳۹۳ق). با این همه، اخلاف صفاریان تا اواخر دورۀ صفویه در سیستان اعتبار و قدرت داشتند. دوران سلطنت صفاریان، آرامش اوضاع اجتماعی و آبادانی سیستان را در پی داشت. این دوره از ادوار مهم تاریخ ایران در زمینۀ آغاز سیر تجدید حیات سیاسی، علمی ـ ادبی و احیای فرهنگ و زبان ایرانی به شمار می رود که با تداوم آن به کوشش سامانیان و غزنویان به کمال رسید.

پیشنهاد کاربران

بپرس