پیشنهاد‌های عباس نعمتی فر (٣١٥)

بازدید
١٧٨
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سمج و غیرمنطقی shrill demands/protests He hated the shrill demands of the children.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

1. ( آدم ) سر به هوا، چلمن، دست و پا چلفتی 2. ( کار یا اظهارنظر ) ناشیانه، ناجور، برخورنده 3. ( شیء ) سنگین و زمخت، بدترکیب و بددست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تعیین کننده، سرنوشت ساز In the end, money will be the deciding factor. I had the deciding vote.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

روند تصویب قانون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

1. فانی، مرگ‏ پذیر 2. ( جراحت یا زخم یا خطر یا صدمه یا ضربه ) جدی و نابودکننده 3. ( دشمن ) خونی، ( دشمن ) جانی و همیشگی 4. ( ترس و وحشت ) شدید 5. ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

زندگی

پیشنهاد
٢

مردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گناه کبیره و نابخشودنی ( مگر اینکه فرد قبل از مرگ توبه کند )

پیشنهاد
١

چیزی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

قیمت ( چیزی را ) اعلام کردن، ( به مشتری برای انجام کاری ) قیمت دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

انتخاب کردن ( کسی برای یک کار یامسئولیت ) مقرر کردن ( زمان یا مکان وقوع چیزی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اتاق یا خانه ) شیک و مبله ( با امکانات کافی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کشتی حضرت نوح ( ع )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کشتی حضرت نوح ( ع )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( پس از جست‏ و جو و تلاش ) پیداکردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

برخورد کردن، مواجه شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ناچیز، بسیار کم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

mid, amid=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی است که تصمیم نهایی را می گیرد و حرف آخر را می زند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قدرت اتخاذ تصمیم نهایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قدرت اتخاذ تصمیم نهایی، کلام آخر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

توله ( شیر و خرس و . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کم درآمد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

پر از حس خاصی ( غرور، هیجان و. . . ) بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

شرمگین کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سفت شدن ماهیچه ها پس از مرگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

ضربه ( قلم موی نقاشی و. . . ) A few strokes of her pen brought out his features clearly. the thick downward strokes of the characters

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

غصه الکی خوردن ( بابت اتفاقی که افتاده و دیگه نمی شه تغییرش داد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

( جاده، رود و . . . ) پر پیچ و خم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

سند ( یا قرارداد ) وام مسکن ( نه خود وام )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

یک نان حلقوی شکل ( شبیه دونات ) که وسط آن سوراخ است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مسافر ( هر روزه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

بیماری فلج اطفال ( و نه قطع نخاع، حتی برای بزرگسالان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

وقت را به بطالت گذراندن، حرام کردن، به هدر دادن Morse idled away most of Monday in his office. They idled their time away in the pub. We idled away ...

پیشنهاد
٠

بی فایده ( یا بی نتیجه یا بی ارزش ) است که فلان کار انجام شود. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی ثروتمند ( که به کار کردن نیاز ندارد )

پیشنهاد
٠

بی نتیجه ( یا بلاستفاده ) و اتلاف وقت است که فلان کار انجام شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

غیرجدی، همین جوری، بی هدف، بی استفاده It was just an idle threat It was only from idle curiosity that she went into the barn.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( قبل از انجام کار جدید یا ادامه دادن کار، درباره وضعیت پیشین و فعلی ) خوب فکر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تلاش کردن ( و جنگیدن ) برای به دست گرفتن کنترل چیزی پایداری کردن، ایستادگی کردن، جنگیدن برای Soviet forces disputed every inch of ground. On the las ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

با عجله و بدون فکر کاری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

1. اثبات کردن 2. از کار در آمدن، از آب در آمدن The recent revelations may prove embarrassing to the president. The design proved to be a success. T ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

1. زمین حاصل خیز 2. ( انسان یا حیوان یا گیاه ) بارورکننده یا زاینده 3. ( ذهن ) خلاق و ایده ساز 4. ( زمینه ) مساعد، ( شرایط ) آماده ( برای حصول نتایج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

رهایی، بی بند و باری، بی خیالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

نوعی آبجوی ایرلندی ( با رنگ تیره )

پیشنهاد
٣

کتاب رکوردهای جهانی گینس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

نگاه کردن به کتاب، یادداشت، نقشه و . . . برای کسب اطلاعات You may refer to your notes if you want. to refer to a dictionary He gave the speech witho ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

فرستادن کسی یا چیزی پیش کسی یا جایی برای دریافت رسیدگی و کمک My doctor referred me to a specialist. The case was referred to the Court of Appeals. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

درباره چیزی توضیح دادن The star refers to items which are intended for the advanced learner. The term “Arts” usually refers to humanities and social ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

رئیس دانشکده ناظم