تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

در برهه ای در مقطعی یک دوره ای [به معنای یک زمانی] یک زمانی زمانی [به معنای یک زمانی] یک وقتی، [به معنای یک زمانی] یک موقعی،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به نقل از هزاره: 1. آسان، راحت، ساده، سهل، بی دردسر 2. [غذا، دکوراسیون، لباس و غیره] ساده، بی تکلف، بی پیرایه 3. [ابزار، ماده و غیره] ساده 4. [شکل، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از: Dictionary of Business Terms system of electing a percentage of the board of directors of a public corporation, usually one third, each y ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

می توان پرسید پرسیدنی است که باید پرسید مسئله این است که پرسش اینجاست که

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

راهبری شرکتی این اصطلاح در متون تخصصی فارسی کاملاً جاافتاده است. برای مثال، می توان به صفحه ای مراجعه کرد که در نورمگز وجود دارد و انبوهی مقاله را د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

عضو کمیته ای بودن در کمیسیونی شرکت داشتن _________به نقل از هزاره

پیشنهاد
٢

کمیته ی پارلمانی ______به نقل از هزاره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: به عنوان عضو کیمته به عنوان یک عضو کمیسیون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: کمیسیون تحقیق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

کارگروه به نقل از هزاره: کمیته، هیئت، کمیسیون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: هم. . . هم. . . نه تنها . . . بلکه. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

A chance. An opportunity مثال: . They deserve the opportunity to prove themselves. Give them a fair shot شانس فرصت موقعیت بخت امکان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از کمبریج: to stop someone developing or doing as well as they should مثال: . She felt that having children would hold her back جلوی پیشرفت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پررشد به سرعت در حال رشد سریعاً در حال رشد با رشدِ بالا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دبیر تحریریه به نقل از ویکیپدیای انگلیسی: A managing editor ( ME ) is a senior member of a publication's management team. Typically, the . managin ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

با این فرض که با فرض این که به فرض این که

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از free dictionary: To give one's talent, skills, or effort to assist in some task, project, endeavor, etc مثال: . The famous actor is lendi ...

پیشنهاد
٢

به نقل از کمبریج: to suffer the bad effects of a situation مثال: The people who get the short end of the stick are those whose income is just too hi ...

پیشنهاد
٦

به نقل از هزاره: ( محاوره ) اشتباه فهمیدن بد فهمیدن در اشتباه بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. household servants 2. staff engaged in the provision of food and cleaning services ________به نقل از کالینز دیکشنری خدمتکاران خانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨٩

1. ربع، یک چهارم، چهار یک 2. پانزده دقیقه، ربع ( ساعت ) 3. فصل؛ سه ماه، سه ماهه 4. جهت، سو، سمت 5. منطقه، ناحیه، محله، کوی 6. گروه، جماعت، محفل 7. ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به نقل از هزاره: 1. درواقع، عملاً 2. [قانون] جاری، مُجرا ( فلسفه ) علت و معلول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نقل از هزاره: [زمین] احیاشده، بازسازی شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

[درباره ی موضوعی] سوال هایی برانگیختن [درباره ی موضوعی] سوال هایی به وجود آوردن [درباره ی موضوعی] به پرسش هایی دامن زدن پرسش برانگیز بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به نقل از هزاره: 1. جمع، افزایش، اضافه، الحاق 2. [نام، لقب] دنباله 3. چیزی اضافه شده؛ عضو جدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ارزشمند کمیاب نادر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آب سالم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مناسب برای زندگی قابل زندگی زندگی کردنی زیستنی به نقل از هزاره: 1. [زندگی] قابل تحمل 2. [خانه] قابل زندگی، قابل سکونت، در خور زندگی؛ [هوا] قابل تحمل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خرد جمعی هوش جمعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مدیریت شهری حکمران شهر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

به نقل از هزاره: 1. انگورچینی، فصلِ انگورچینی، موسم شراب اندازی 2. محصولِ انگور، انگوری سال؛ شراب سال، شراب تازه؛ ( صفت گونه ) [انگور، شراب] سال 3. ن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: مرگ برای همه یکسان است. مرگ شاه و گدا نمی شناسد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: ( ریاضی ) مسئله ای را حل کردن، جواب مسئله ای را پیدا کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فقرا بینوایان به نقل از میریام وبستر: poor people مثال: . He gave money to the poor

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به نقل از هزاره: 1. ناامید، مأیوس، نومید 2. نومیدکننده، مأیوس کننده 3. حاکی از نومیدی، نومیدانه 4. لاعلاج، چاره ناپذیر 5. ( محاوره ) [آشپز، معلم، و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

حدودِ تقریباً نزدیک به

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: خلاصه اینکه. . . ، مخلص کلام اینکه. . . ،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

به نقل از هزاره: 1 - به آسانی، آسان، به راحتی، راحت، به سادگی، بدون دردسر، ساده 2 - [رفتار کردن، لباس پوشیدن، و غیره] ساده، بی آلایش، بی تکلف 3 - کام ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: خلئی را پر کردن فاصله ای را پر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: خلئی را پر کردن فاصله ای را پر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

به نقل از هزاره: خلئی را پر کردن فاصله ای را پر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به نقل از هزاره: به طور فزاینده ای به طور روزافزونی بیش از پیش بیشتر و بیشتر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به سرعت در حال رشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: مسائل پرزحمت، مشکل آفرین، پردردسر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به نقل از هزاره: 1 - [میوه، شیر و غیره] رژیمِ . . . را داشتن، فقط. . . خوردن، با . . . زنده بودن 2 - [پول، حقوق همسر و غیره] متکی به . . . بودن، با . ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از هزاره: دست در دست یکدیگر با هم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از هزاره: مظهرِ، تجلیِ، نمونه ی اعلای، جلوه ای از، آیتی از

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ملانوما ( نوع بسیار خطرناکی از سرطان پوست ) به نقل ویکیپدیای فارسی: ملانوما ( به انگلیسی: Melanoma ) به تومور با منشا سلول های ملانین دار گویند. ای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

خدمات درمانی مراقبت های پزشکی

پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: صاف و پوست کنده رک و راست