پیشنهادهای غزال سرخ (١,٢٩٢)
هیجان برانگیز مدهوش کننده هوشربا سرگیجه آور heady. Something that's heady is extremely thrilling. You might have a heady feeling as you walk up on s ...
چیرگی [قدیمی] سلطه[قدیمی]
فکر بکر
استاد کهنه کار
مسئول ارشد مدیر ارشد کارمند ارشد
نگاه انداختن
From Longman Business Dictionary roll off something phrasal verb [transitive] roll off the production line/presses etc to be made or printed in a ...
بیش از همه ی چیزهای دیگر
اظهار گرایش جنسی [در ادبیاتِ متداول همجنسگرایان و دگرباشان جنسی]
بازخورد
مفید بودن به کارآمدن Be useful, meet the needs or requirements, satisfy, as in I don't know why they've added all this information but it probably se ...
Make a vivid impression on, quickly win popular acclaim or renown, as in The new rock group took the town by storm به سرعت سیل آسا برق آسا موج آسا
اینجا و اکنون
of a computer display or system ) generating a three - dimensional image which appears to surround the user ) [درباره ی نمایشگر کامپیوتر] سه بعدی
A flagship store is the lead store in a retail chain acting as a showcase for the brand or retailer. It's job is to draw customers into the brand ove ...
چندمنظوره همه جانبه تمام عیار جامع
ثروت مادی
ناچار بودن مجبور بودن باید ناگزیر بودن گریزی نداشتن از
last or remain popular for a long time برای زمانی طولانی محبوب و پرطرفدار ماندن مدت زمانی طولانی محبوب ماندن
پیش از هر چیز دیگری، قبل از هر چیز،
mass - produced, relatively inexpensive goods that are marketed as luxurious or prestigious اشیای لوکس ارزان
inexpensive clothing produced rapidly by mass - market retailers in response to the latest trends. لباس ارزان قیمت
adopt با adapt تفاوت دارد؛ دومی معنای تطابق و سازگاری می دهد، نه اولی. بنابراین معنایی که کاربر رضارضایی در بالا قید کرده اند، مطلقاً نادرست و گمراه ...
بهره گرفتن بهره گیری کردن بهره برداری کردن استثمار کردن به استثمار کشیدن
بازارِ خواص پسند
تولیدکننده قطعات اصلی قطعه ساز
در اوج مؤفقیت بودن در بهترین حالت ممکن بودن the most powerful or most successful position in a profession, organization, etc
به نقل از فرهنگ هزاره: ورشکستگی، ورشکست شدن، زمین خوردن ( برای شرکت ها و کسب و کارها )
موقعیت دشوار شرایط سخت بداقبالی بدشانسی سخت ترین شرایط دشوارترین موقعیت ها
If you take something by the scruff on the neck, you take complete control of it تحت کنترل کامل درآوردن کامل مهار کردن تحت اختیار کامل درآوردن
قوت قلب
در ترجمه برای اختصارنویسی و صورت فارسی به جمله دادن می توان آن را در حالت قیدی و به صورت �تصادفاً�، �اتفاقاً� و از این دست به کار برد.
a long and often difficult process of personal change and development
( hold a group discussion to produce ideas ( as a verb همفکری کردن
صفحه ی اول سایت
دو ماه یک بار
assets set aside for the generation of profit or other benefit in the future ذخیره پس انداز امیدِ اقتصادی آینده
حرکت دائمی جریان دائمی جریان لاینقطع جریان بی وقفه جریان پیوسته
به طور دقیق به معنای ثبت نام در کلاسی و حضور در آن است، اما در ترجمه، برای حفظ ایجاز، می توان از تعابیری مثل یاد گرفتن، دوره دیدن، آموختن، هم استفاده ...
به نقل از هزاره: [محاوره] عالی، محشر، معرکه، خیلی خوب
اشباع شده flood: completely fill or suffuse.
completely fill or suffuse. اشباع شدن
برگرفتن نام از چیزی یا کسی نامگذاری به احترام کسی یا چیزی همنام بودن با کسی یا چیزی
کمبریج: If something you have done pays off, it is successful مؤفق مؤفقیت آمیز
pay attention توجه کردن، توجه داشتن،
بالغ بر
مخاطبان مستمعان شنوندگان بینندگان تماشاگران
( advertise or promote ( something تبلیغ کردن
ترکیب جمعیتی
فرهنگ هزاره: مربوط، مطرح، بجا، مناسب