نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bang: وقتی که رفت در و کوبید
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the money: دقیق، درست you are on the money زدی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ordain: عمامه گذاری برادران کشیش و میگن یعن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in blossom: شکوفا ( درخت )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in blossom: شکوفا ( درخت )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in the neighborhood of: حول و حوش the price was in the neig ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sense of community: حس همبستگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
striking: جذاب و غیر عادی که جلب توجه میکنه A ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
feel cheated: حس کنی که جوری باهات رفتار شده که ل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prospect: 1 - امکان، احتمال every/good/real p ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sense of responsibility: حس مسئولیت پذیری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sense of responsibility: حس مسئولیت پذیری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
subtheme: موضوع فرعی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
further reading: مطالعه بیشتر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reputation: اسم و رسم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i spy: نوعی بازی که در ماشین انجام میدهند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i spy: نوعی بازی که در ماشین انجام میدهند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bonus stock: سهام جایزه - سهامی که به سهامدارن ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trade union: trade union BrE labor union AmE هر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trade union: trade union BrE labor union AmE هر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
labor union: labor union AmE trade union BrE اتح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
raise capital: تامین سرمایه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
struggle: 1 - تقلا، جون کندن، دست و پنجه نرم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
corolla: قسمتی از گل که از برگ تشکیل شده و م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pith helmet: کلاه پنبه ای ( به انگلیسی: Pith hel ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
headgear: everything that u wear on your head ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
helmet: کاسکت کلاهی ه با هدف محافظت پوشیده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
produce: 1 - حاصل کردن، داشتن ( اثر و یا نتی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
manner of speaking: فن بیان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a bone to pick with someone: میخوام سنگام و باهات وا بکنم talk t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reverend: وقتی می خواهند روحانی بودن را به صو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open up a can of worms: از چاه دربیای بیفتی تو چاله
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kept man: دوماد سر خونه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apathy: apathy: بی تفاوتی ( نسبت به وضعیت ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
allure: allure: جاذبه، کشش the allure of fo ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
agog: agog: مشتاق، بی قرار I’ve been agog ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abyss: abyss: ورطه، پرتگاه a deep empty ho ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
austere: austere: ساده ( شیئ بدون تزئین، زند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheesy: درپیت، بیخود، زاقارت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
menace: شر ( ادم، موقعیت ) ، بچه شر ( بچه ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blowhard: blowhard: آدمی که سیس میگیره از خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blowhard: blowhard: آدمی که سیس میگیره از خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bombastic: bombastic: قلمبه سلمبه His bombasti ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bolster: bolster: تقویت کردن، تحکیم کردن ( ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
docile: docile: مطیع، فرمان بردار ( هم برای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
penitential: نادم ( از کاری که کرده پشیمان است ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
perfunctory: فرمالیته، رفع تکلیفی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
solicitous: دل نگران ( پیرامون سلامت و امنیت دی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
solicitous: دل نگران ( پیرامون سلامت و امنیت دی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grounds: دلیل محکمه پسند There are strong gr ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
irony: The irony is that. . . جالبیش اینه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
with a vengeance: قوی تر از قبل breaking bad season 1 ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
enormous: نهنگ آبی حیوان عظیم اجثه ای است که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nightmare: آزمون ی کابوس بود، و او میدانست که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go off: زنگ به صدا در آمد اما همش خمیازه کش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
habit: من عادت دارم زود بیدار شم حتی در آخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at once: همه با هم رسیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at once: من نکترو گرفتم و بلافاصله رفتم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
injury: مصدومیت حرفه ورزشیش و تهدید کرد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
injure: وقتی جعبه رو بلند کردم به کمرم صدمه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
injured: یک نگاه آزرده در چشم هایش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heal: آنها راهی برای درمان مردمی که این ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bleed: باید رادیاتور هارو هواگیری کنیم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
watch out: مواظب باش که نیفتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overtake: من گاز دادم تا از اتوبوس سبقت بگیرم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn up: مهمان افتخاری بالاخره بعد از یک ساع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn up: فقط سو و مارک به خودشان زحمت دادند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn up: صدای تلویزیون و زیاد کردم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn up: مسئول بایگانی یک دست نوشته ارزشمند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn up: هیچ کس نمیدونه فردا چی پیش میاد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold up: گروهی از مرد ها به مغازه جواهر فروش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stop off: میتونیم وسط راه وایسیم ناهار بخوریم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
end up: اگر او به دزدی از مغازه ها ادامه بد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
collision: نزدیک بود با یک کامیون تصادف کنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
examine: میخای این شاهد و بازجوئی کنی؟!
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watch: او به دقت از بیمارش مراقبت کرد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watch: مادر بزرگ بچه ها قراره بعد از ظهر ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
notice: نمایش نقد های خوبی از داوران دریافت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overheard: بخشی از مکالمشون و تصادفی شنیدم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overheard: به آرامی حرف زدیم تا به گوش کسی نخو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overheard: تصادفی شنیدمش!بگوشم خورد!
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
touch: رو تابلو نوشته بود:لطفا دست نزنید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
touch: لطفا در طول هفته با دفتر در تماس با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grope: او در تاریکی کورکورانه به دنبال کلی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
illustrate: تصویرگر کتاب را با نقاشی های بسیار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
illustrate: بزار یه مثال بزنم تا نکترو روشن کنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scene: صحنه آخر فیلم نسبتا سوزناک بود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burst out laughing: آخرش دیگه نتونستم خودم و کنترل کنم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burst out laughing: کل کلاس زدن زیر خنده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burst out laughing: زد زیر خنده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aloud: تام داشت بلند بلند فکر میکرد که یک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aloud: درد بقدری بود که بلند بلند گریه کرد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shoot: بیا نوبتی شوت کنیم، اول تو شوت بزن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suspect: کل ساختمان در آتش سوخت و از بین رفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charge: کافه برا یه لیوان قهوه یه دلار پول ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charge: شرکت های هواپیمایی بابت نوشیدنی های ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charge: هتل بابت صدمه ای که به اتاق زدند از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charge: هتل برای هر سرویس اضافه پول میگیره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
innocent: اون انقد سادس که نمیدونه دارن ازش ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bow and scrape: مشتاق بود که برای ترفیع دلا راست بش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
side: مکعب شش وجه دارد ( در ضمن مکعب هشت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
huge: با توجه ب جایی ک بکار میره معانی مخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
massive: بزرگ، خیلی بزرگ، عظیم کلان گنده، حج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
owe: i owe you one یکی طلبت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wage: living wage دستمزد کافی برای امرار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mark my word: used to tell someone that they shou ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mark my word: used to tell someone that they shou ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
during: در طول در حین طی هنگام ظرف
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dream: 1 - خوابی و رویایی که میبینیم که هم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
daydream: to think about something pleasant, ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sound asleep: sound asleep=fast asleep = in a dee ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
wide awake: wide open/awake/apart=completely o ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
habit: by/out of/from habit از روی عادت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
losing sleep: بیخواب شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
losing sleep: بیخواب شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
exhausted: 1 - خسته و کوفته، لِه، خیلی خسته ۲ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mark my words: used to tell someone that they shou ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get it in your head: get it into/through your ( thick ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get it in your head: get it into/through your ( thick ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
injured: ۱ - مصدوم، مجروح، زخمی ۲ - آزرده، ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
major: 1 - This is major? You got me out o ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
minor: 1 - کوچک، کم اهمیت minor problem, m ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the second mouse gets the cheese: معمولا در جواب سحر خیز باش تا کامرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the second mouse gets the cheese: معمولا در جواب سحر خیز باش تا کامرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بساز بفروش: developer
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بساز بفروش: developer
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
development: 1 - economic development, developme ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nasty: 1 - زننده، تند و زننده ( زشت، کثیف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
nasty: 1 - زننده، تند و زننده ( زشت، کثیف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bang: noun: 1 - افنجار 2 - صدای بلند 3 - ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dizzy: 1 - گیج ( دارای سرگیجه ) با confuse ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bleed: 1 - your nose is bleeding خونریزی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
speed limit: سرعت مجاز exceed/break the speed li ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
keep: 1 - نگهداشتن، حفظ کردن 2 - هِی why ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hit and run: همون بزن دررو خودمونه اصلاحا به تصا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
due: 1 - his new book is due to be publi ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
turn up: 1 - زیاد کردن، بالا بردن turn up th ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
way: way 1 - راه و روش you are going the ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
man of the cloth: formal ) a Christian priest ) اصلا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
man of the cloth: formal ) a Christian priest ) اصلا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fashion: 1 - مد ( چیزی که مده ) latest fash ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
suit: 1 - کت شلوار 2 - ( حقوق ) دادخواست، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut somebody down to size: کسی را سر جایش نشاندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut somebody down to size: کسی را سر جایش نشاندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cut down: cut sb down to size کسی را سر جایش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
afford: 1 - توان مالی داشتن، استطاعت داشتن، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
scratch: 1 - خاراندن 2 - خراشیدن prisoners s ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
filling: 1 - pasta and rice are both filling ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
dread: dread ( noun ) : دلهره، ترس، وحشت و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
procedure: 1 - whats the legal procedure?! روی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
domestic: 1 - foreign and domestic policy dom ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
household: 1 - all the people who live togethe ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spanner: put/throw a spanner in works تحت ال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spanner: put/throw a spanner in works تحت ال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
remove: 1 - to take sth away: reference boo ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
parting: 1 - جدایی، فراق An emotional partin ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
suburb: suburb: به معنی حاشیه شهر و خارج شه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
suburb: suburb: به معنی حاشیه شهر و خارج شه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shame: شرم، شرمساری، سرافکندگی، ننگ، خجالت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pity: a pity=a shame what a pity چه بد wh ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
substantial: 1 - large in amount or number subs ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
impressive: sth that is impressive makes you ad ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
puny: زیقی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
convert: 1 - تبدیل کردن/شدن - تغییر کاربری د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reception room: BrE: a room in a private house that ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reception room: BrE: a room in a private house that ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
preemptive: تخصصی حسابداری pre - emptive right ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
sense: 1 - حس ( یکی از حس های پنجگانه ) t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
notice: notice 1 - verb:realise that sth ex ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
observe: 1 - see and notice sth مشاهده کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
observant: 1 - good or quick at noticing thing ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overheard: تصادفی شنیدن و مثلا میگیم به گوشم خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
sniff: 1 - فین فین کردن ( هنگامی که بینی پ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
feel: فعل feel معنی نزدیکی با لمس کردن و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grope: 1 - to search or go somwhere using ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grope: 1 - to search or go somwhere using ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
grab: 1 - برداشتن/گرفتن ( چیزی یا کسی ناگ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rub: ۱ - مالیدن ( اعضای بدن، کرم ) she ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bather: BrE کسی که در حال شنا کردن است، شنا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bather: BrE کسی که در حال شنا کردن است، شنا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
illustrate: 1 - روشن کردن، توضیح دادن ( با کمک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scene: 1 - صحنه، سن ( تیاتر و سینما ) the ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
illustration: a story, event, action etc that sho ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abaya: با توجه به تعریف لانگ من و چیزی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
background: 1 - پس زمینه in the background you ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قرینه: symmetrical
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
just: 1 - exactly درست you are just like ...
٤ ماه پیش
١