پیشنهاد‌های امین جهانگرد (٢٦٤)

بازدید
١٤٦
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

a story, event, action etc that shows the truth or existence of something very clearly ( معنی دوم در دیکشنری لانگمن ) حکایت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حس همبستگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

وقایع مهم سیاسی و اجتماعی که در حال روی دادن می باشند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

حضم کردن، تو ذهن خیس خوردن ( فهمیدن چیزی به مرور زمان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

فعل feel معنی نزدیکی با لمس کردن و لامسه داره 1 - notice sth that is touching you حس کردن i felt a bee on my neck i felt her breath on my neck 2 - to ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

length and width

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

trade union BrE labor union AmE هر دو به معنی اتحادیه کارگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

crime doesnt pay خلاف آخر عاقبت نداره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

علاوه بر ضرب و شتم معنی تعدی هم میده indecent assaults on weman

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به اصطلاح، به ظاهر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

1 - تقلا، جون کندن، دست و پنجه نرم کردن firms are struggling with high costs she is struggling to bring up a family on her own 2 - درگیری، درگیر شدن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

سرعت مجاز exceed/break the speed limit سرعت مجاز را رد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

1 - جدایی، فراق An emotional parting at the airport The moment of parting لحظه جدائی 2 - BrE فرق ( مو ) AmE part centre parting/part فرق وسط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

1 - مخالفت، اعتراض public opposition to gas prices 2 - تیم یا رقیب متقابل they played against a powerful opposition 3 - تضاد there are lots of opposi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

1 - پس زمینه in the background you can see my college friends 2 - پشینه، عقبه ( خانوادگی، تحصیلی، شغلی ) do you know anything from his background?! ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

قتل نا موفق، اقدام به قتل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

محاکمه کردن، دادرسی کردن ( در دادگاه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

sound asleep=fast asleep = in a deep sleep در خواب عمیق بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

1 - صحنه، سن ( تیاتر و سینما ) the opening scene, violent scenes 2 - عرصه، صحنه the drug scene, political scene 3 - صحنه ( ارتکاب جرم، رویداد حادثه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

by/out of/from habit از روی عادت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

نوعی قتل ک همیشه غیر قانونیه هیچ جای دفاعی در دادگاه نداره ولی homicide میتونه قابل دفاع باشه مث دفاع از خود در واقع murder حالت خاصی از homicide است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

notice 1 - verb:realise that sth exists i noticed the she staring at me متوجه شدن 2 - توجه they took no notice متوجه نشدن ill bring it to your notice ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

living wage دستمزد کافی برای امرار معاش ( بخور نمیر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

۱ - مالیدن ( اعضای بدن، کرم ) she yawned and rubbed her eyes can you rub some sun cream on my back?! ۲ - مالیدن/ساییدن چیزی به چیز دیگر he rubbed hi ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

همون بزن دررو خودمونه اصلاحا به تصادفی گفته میشه که راننده به یک عابر بزنه و اون رو رها کنه hit - and - run accident

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

1 - وامی که بوسیله دارائی ثابت تضمین شده، مثلا شما با پولش خونه یا زمین بخری و همون خونه یا زمین رو گرو بانک بزاری، یا با اون پول دارائی نخری ولی یک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

1 - خسته و کوفته، لِه، خیلی خسته ۲ - خالی شده، تهی شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

۱ - انجام دادن، اجرا کردن ( این فعل خیلی رسمیه و معمولا برای فعالیت با هدف کسب اطلاعات یا اثبات یک فکت به کار میره ) conduct an experiment, conduct ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

1 - روشن کردن، توضیح دادن ( با کمک مثال ) let me give an example to illustrate the point 2 - be an example that shows sth نشان دادن this dispute ill ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

محکوم کردن ( به مجازات ) he sentenced to death محکوم به مرگه the judge sentenced her to three years in prison قاضی اون رو به سه سال زندان محکوم کرد ...

پیشنهاد
٢٩

to watch carefully what someone is doing, especially so that you can criticize them کسی را پاییدن ک کارش و درست انجام بده ( مثل حسابرس شرکت )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

to think about something pleasant, especially when this makes you forget what you should be doing رویا پردازی که موقع کار، کلاس و. . انجام میدیم، تا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

1 - امکان، احتمال every/good/real prospect = احتمال زیاد 2 - چشم انداز ( از یک مکان بالا ) my penthouse prospect in prospect محتمل my immigration t ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

1 - whats the legal procedure?! رویه، روند، پروسه 2 - medical treatment or operation

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1 - فلوت 2 - لیوان باریک و دراز مخصوص شامپاین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

1 - large in amount or number substantial salary, a substantial breakfast قابل توجه، اساسی 2 - large and strongly made a substantial peice of furnit ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

a pity=a shame what a pity چه بد what a pity he doesnt accept the job noun: ترحم i listened to him with pity verb: دلسوزی کردن i pity his wife دلم بر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

shade سایه - معمولا قسمت وسیعی از زمین که مستقیما مورد اصابت نور خورشید نیست مثل سایه درخت سایه ساختمان should we sit in the shade or sun? تو سایه بش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

used to tell someone that they should pay attention to what you are saying They’re going to regret firing me, you mark my words! انها از اخراج کردن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

sth that is impressive makes you admire it because it is very good, large, important etc. چشمگیر، برانگیزنده، تحسین برانگیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

1 - اخراج کردن There are plan to axe 2600 staff 2 - از شر ( برنامه، خدمات و . . . ) خلاص شدن ( برای پس انداز پول ) the company axed the tv show hav ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

بزرگ، خیلی بزرگ، عظیم کلان گنده، حجیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

آتش بسی که موقت هست call a truce ceasefire: اتش بس برای مدت زمانی معلوم برای مذاکره و رسیدن به توافق armistice: اتش بس بعد از توافق قطعی و رسمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

شیر یا خط heads=obverse=شیر tails=reverse=خط وقتی سکه را برای شیر یا خط پرتاب میکنیم از افعال toss ( BrE ) flip ( Ame ) استفاده میکنیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

oh dear, dear oh dear ای وای ‘I think I’m getting a cold. ’ ‘Dear oh dear!’ فک کنم سرما خوردم، ای وای Oh dear, I’ve broken the lamp. ای وای، لامپ و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

شرم، شرمساری، سرافکندگی، ننگ، خجالت، تاسف بار shame on you خجالت بکش have you no shame?! خجالت نمیکشی؟! i bow my head in shame سرم و از خجالت انداختم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

1 - to take sth away: reference books cant be removed برداشتن، بردن 2 - get rid of: cleaner can remove the stains, they removed the rules, remove bar ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

۱ - نادیده گرفتن، چشم پوشی کردن problems that we cant afford to ignore ۲ - اعتنا نکردن ( انگار نشیدی یا ندیدی ) i asked my question but the teacher ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

آسیتینارو بالازدن، شروع به کار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

1 - آغاز کردن، شروع کردن، به راه انداختن ( راجب کار های بزرگ ) The book launched his career as a novelist they would launch a campaign to raise 1M$ ...