پیشنهادهای امین جهانگرد (٢٦٤)
burlesque: نمایش کمدی و مستهجن a burlesque club نقیضه ( نمایشی که در آن یک موضوع مهم به مسخره گرفته میشود یا یک موضوع بی خود جدی و مهم تلقی می گردد )
bombastic: قلمبه سلمبه His bombastic style made him unpopular with his colleagues.
تاریخ صدر the early history of islam تاریخ صدر اسلام
تفاضل گل ( در فوتبال )
میخوام سنگام و باهات وا بکنم talk to sb about sth annoying that they have done to you I have a bone to pick with you
coda: حسن ختام، بخش پایانی ( موسیقی، تئاتر ) Even so, the final forty seconds of the film provided a fascinating little coda on all that had happened
egg with toy egg with a toy inside kinder surprise kinder joy
مطالعه بیشتر
بین بانکی
abyss: ورطه، پرتگاه a deep empty hole in the ground پرتگاه ( موقعیت بد ) The country might plunge into the abyss of economic ruin. At that time Bos ...
موضوع فرعی
دوماد سر خونه
تحلیلگر تکنیکی، تحلیل گری که از روش تکنیکال استفاده میکند
بیخواب شدن
allure: جاذبه، کشش the allure of foreign travel At 50, she had lost none of her sexual allure
شفارشی ( ساخته شده بر اساس سفارش یک مشتری خاص )
در حسابداری: محقق شده برای درآمد تحمل شده برای هزینه
مسخره بازی ( رفتار احمقانه و رو مخی ) i wont stand any nonsense
formal ) a Christian priest ) اصلاح رسمی برای کشیش
دقیق، درست you are on the money زدی تو خال
آزمون آزمایشی و تمرینی ک نمرش اثر نداره
درستشم همینه!
شکوفا ( درخت )
blowhard: آدمی که سیس میگیره از خودش تعریف میکنه ( گنده . . . ) Noah was considered something of a blowhard, even by his friends.
هله هوله
The Star Spangled Banner نام سرود ملی ایالات متحده آمریکا
احضار کردن، فرا خواندن ( برای یک جلسه رسمی مانند دادگاه )
دلا راست شدن ( کنایه از تملق رئسا )
docile: مطیع، فرمان بردار ( هم برای انسان ها و حیوان ها ) Labradores are gentle, docile dogs. a cheap and docile worker.
کسی که همش دو دو تا چهارتا میکنه و به فکر پوله
don't count your eggs before they're hatched
کاسکت کلاهی ه با هدف محافظت پوشیده می شود pith helmet کلاه پنبه ای crash helmet کلاه کاسک مسابقه ( ماشین، موتور ) safety helmet کلاه ایمنی full - fa ...
شر ( ادم، موقعیت ) ، بچه شر ( بچه ای که شلوغ کاری کنه همش ) only way to deal with the menace of drug dealing تنها راه مقابله با شر مواد فروشی he is ...
فن بیان
فرمالیته، رفع تکلیفی
"February the 29th" Happy leap day
تاریخ سازی کردن. we made history تاریخسازی کردیم
معمولا در جواب سحر خیز باش تا کامروا شوی بکار میرود hey johnny, early bird catches the worm yeah, but the second mouse gets the cheese ( موش اول در ...
میخوام سنگام و باهات وا بکنم talk to sb about sth annoying that they have done to you
با دم شیر بازی کردن
رفتار کردن ( به گونه ای که در فضای های عمومی، هنگام مصاحبه، سرکار و . . . حرفه ای و موجه به نظر برسیم ) you have to conduct yourself during an inter ...
در دعوا و مشاجره طرف کسی را گرفتن
austere: ساده ( شیئ بدون تزئین، زندگی ساده ) the church’s austere simplicity. Cuthbert led an austere life of prayer and solitude. عصا قورت داده ( ...
طرف کی هستی؟! کنایه به اشخاصی که انتظار داریم در دعوا و مشاجره طرف مارو بگیرند ولی خلاف انتظار عمل میکنند.
کسی را سر جایش نشاندن
BrE: a room in a private house that is not a kitchen, bedroom, or bathroom – used by people who sell houses اتاق پذیرائی، همون[ پذیرائی]خودمون
تو بوق و کرنا کردن دستاورد های شخصی و در گویش آمریکایی بجای trumpet از horn استفاده می کنیم. he blowed his own trumpet/horn the night away
bolster: تقویت کردن، تحکیم کردن ( فرد تا حس بهتری بهش دست بده، به صورت کلی چیزی را بهتر کردن ) در هر دو صورت هم معنی boost است He is making a bold a ...
تامین سرمایه
وقتی می خواهند روحانی بودن را به صورت لقب قبل از اسم عنوان کنند: reverend Morgan = کشیش مورگان