ترجمههای امین جهانگرد (٧٤)
نهنگ آبی حیوان عظیم اجثه ای است که طولش میتواند بالای صد فوت باشد
آزمون ی کابوس بود، و او میدانست که شانس کمی برای قبول شدن داره.
خوشحال بودم که از همچین کابوسی بیدار شدم
در حالی که عرق سرد کرده بودم از خواب کابوسی بیدار شدم
زنگ به صدا در آمد اما همش خمیازه کشیدم، غلت زدم و دوباره خوابیدم
من دوست دارم آخر هفته بیشتر تو تخت بمانم ( دیر تر پاشم )
یکشنبه بود، پس اون میتونست تا ناهار تو تخت بمونه ( وقتی بیدار میشه از تخت بیرون نیاد )
من عادت دارم زود بیدار شم حتی در آخر هفته
وقتی جعبه رو بلند کردم به کمرم صدمه زدم
آنها راهی برای درمان مردمی که این بیماری نادر را دارند پیدا نکردند
پلیس او را بخاطر رد کردن سرعت مجاز متوقف کرد.
او قبول کرد که سرعت مجاز را رد کرده بود
رانندگانی که سرعت مجاز را رد میکنند میتونن انتظار داشته باشن که بشدت جریمه شوند.
مهمان افتخاری بالاخره بعد از یک ساعت تاخیر سر و کلش پیدا شد.
فقط سو و مارک به خودشان زحمت دادند که برای جلسه حاضر بشن.
مسئول بایگانی یک دست نوشته ارزشمند پیدا کرد.
نگران نامه نباش مطمین باش پیدا میشه.
گروهی از مرد ها به مغازه جواهر فروشی دستبرد زدند.
میتونیم وسط راه وایسیم ناهار بخوریم
اگر او به دزدی از مغازه ها ادامه بده، سر از زندان در میاره
مواظب باش دستت و با اون چاقو نبری
مادر بزرگ بچه ها قراره بعد از ظهر ازشون مراقبت کنه ( پیششون باشه )
نمایش نقد های خوبی از داوران دریافت کرد
به آرامی حرف زدیم تا به گوش کسی نخورد
لطفا در طول هفته با دفتر در تماس باشید
او در تاریکی کورکورانه به دنبال کلید برق گشت
تصویرگر کتاب را با نقاشی های بسیار دقیقی به تصویر کشیده است
نکته آخرت برام واضح نیست، میشه با مثال روشنش کنی؟!
بزار یه مثال بزنم تا نکترو روشن کنم
برای روشن ساختن این نکته، میخوام براتون یه داستان واقعی بگم