تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

a penis, especially when erect ( typically used with reference to male potency or dominance ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

fashionably attractive and impressive knowing and clever تأثیرگذار هوشمندانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

حقه بازانه، زیرکانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پیتزایی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

چرند گفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسپانیایی ) به معنای درحالِ سوختن ( on fire )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نره غول/گنده بک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به meditate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Technical Engineering

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Post Office ( مخفف ) به معنای دفتر پست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Centro de Investigaci�n y Seguridad Nacional Spanish: Center for Investigation and National Security مرکزِ تحقیقات و امنیت ملی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

In Spanish, pinche literally means “scullion, ” or someone who works in a kitchen doing menial work like peeling potatoes or washing dishes. . . . In ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به revenant بازگشته ( از مرگ )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذشته rewind بازگردانی شده رجوع شود به rewind

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کویینسس ( به لاتین: Quincea�era ) ( همچنین خوانده می شود Fiesta Quincea�era یا ساده تر quinces ) جشن تولّد پانزده سالگی دختران تلقّی می شود. این جشن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تبریک، ، ، موفق باشید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

با بی رحمی، بی رحمانه، نامحترمانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

a person with an extreme fear of germs and an obsession with cleanliness. وسواسی ( وسواسِ تمیزی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رجوع شود به persuade : )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( transitive, intransitive ) To make an inadequate commitment; to commit ( oneself to ) too little ( of ) . میشه گفت کم کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نام یک رستوران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی ساعت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) رجوع شود به: breeches

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

نام قبیله ای در جنوب غربی آمریکا ( پایوت )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

{تخصصی خاک شناسی} ( Lolium perenne ) چمن چچم ( مراجعه به ویکی پدیا ) ، ( Lolium perenne. cv. Taptoe ) چمن چاودار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

فلوگوپیت ( از خانواده ی میکا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Photoplethysmogram is an optical technique used to measure blood volume changes یک روش اندازه گیری تغییرات حجم خون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مونوگرام شده، مزین به حروف اول اسم، دارای نشانی حاوی حروف اول اسم مثال : a momogrammed fork/necklace یک چنگال/گردنبند مزین به حرف اول اسم شخص یا سازن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اکسنچر ( به انگلیسی: Accenture ) شرکت چندملیتی خدمات حرفه ای است، که در زمینه ارائه خدمات فناوری، مشاوره اطلاعاتی، مشاور مدیریت، خدمات مدیریت شده، بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مراجعه شود به giddy صفت تفضیلی از giddy به معنای گیج تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نخواستنی، بی ریخت و بد شکل منفی flashy - رجوع شود به flashy flashy به معنای خواستنی و پر زرق و برق unflashy که حالت منفی می باشد به معنای نخواستنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی آلت موسیقی ژاپنی شبیه به سه تار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رجوع شود به gung ho بمعنای بسیار پرتمایل، بسیار مشتاق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی چای طبیعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توانا گرا ، غیرمعلول گرا رجوع شود به ableism

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

جمع impetus بمعنای انگیزه ، مشوق انگیزه ها، مشوق ها رجوع شود به impetus

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گذشته mete رجوع شود به mete مقرر کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رجوع شود به roil متلاطم و آشفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

a kind of lightweight belted raincoat, typically beige in colour, with a distinctive tartan lining نوعی کُت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

correctional officer:C. O.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

همه بیایید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

CIVILIAN OFFICE OF POLICE ACCOUNTABILITY ( COPA )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوادارانِ وست ساید ( بخش غربی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرخر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم سلولی، هم اتاقیِ زندان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرناس کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی جلیقه که موتورسواران_اکثراً مکزیکی و آمریکایی_ ( مثلاً متالهدها ) میپوشند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

رجوع شود به maraud غارتگر، دزد، چپاولگر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

برگرفته از کلمه یِ Obadiah از زبانِ عبری به معنای بنده خدا ( اسمِ مذکر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

باز ارائه، بازثبت