پیشنهاد‌های Angel (٣١٠)

( خودمانی ) یک کیلومتر

رقابت ها

Political Science علم سیاست ، علمی سیاسی

کسی که ازدواج کرده و رابطه غیرمشروع داره

شرتک کوچولوی سفید، ( نوعی شرت )

Short form of "internet etiquette شکل کوتاه شده ی internet etiquette که همانطور که دوستان گفتند میشه آداب اینترنتی یا آداب معاشرت اینترنتی

دیدن، ملاقات بادیگری، صحبت کردن

لکه دار شده، کثیف گذشته sully رجوع شود به sully

Organized Crime Division ( بخش جرائم سازمان یافته )

وابستگی

"screw you" or "go to hell" ( عامیانه، خودمانی ) لعنت به تو، برو به جهنم، . . .

رجوع شود به snivel ، میتوان گفت دماغو

Department Of Justice دیوان عدالت

مسخره

شوک خورده با taser

gangbanger ( تبهکار )

خارج از برنامه ریزی

مربوط به معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی

مخفف low fidelity بمعنای "با وضوح پایین" سبکی از موسیقی که با عیب ونقص هایی عمدی ضبط میشود مثل صداهای محیطی یا صدای زمزمه های آهسته یا هرگونه عیب و ن ...

کارگرِ اسکله یا لنگرگاه

آچار چرخ

the length of time for which an item remains usable, fit for consumption, or saleable مدت مصرف، تاریخ انقضا

displaying excessive or prejudiced support for one's own cause or group, in particular showing male prejudice against women میهن پرستی درسته اما در خ ...

Gun Shot Wound ( زخم گلوله )

( اسپانیایی ) احمق، کودن، نفهم

سرگرم کردن

The Federal Bureau of Alcohol, Tobacco, and Firearms.

Old Age Pensioner ( باز نشسته یِ مسن )

محکم تر، قویتر

پر انتهایی تیرِ تیر و کمان

Explosive Ordnance Disposal

شکل ماضی strike down

ظاهرسازی هایِ دروغین

نویسنده ی فیلم، ( کسی که نقش ها و بازی فیلم رو مینویسه )

غلبه کردن یا تحت کنترل درآوردن غلبه کردن یا تحت کنترل درآوردنِ یک کشور یا مَردمش با زور میشه گفت فتح کردن

مقتولِ ( مؤنث ) ناشناس

[کامپیوتر] ساخت یافته ( سبکِ برنامه نویسی ساخت یافته sequential programming )

بحث، جدال، دعوا یا مخالفت

بی سکان، بدون هادی ( رجوع شود به rudder )

تکلیف ( منظور تکلیف مثل مشق هست )

مراجعه شود به wear down

واق واقو

لنگیدن

فهمیدن

( خودمانی ) فدرالی ها، پلیس ها

an electrical socket، سوکت الترونیکی یا ورودی و محلِ ارتباطِ افزونه ها ( بیشتر در کامپیوتر ) ( مثلاً سوکتِ میکروفون )

قوی شدن/جدی شدن و جدی برخورد کردن

affect ( an area or place ) swiftly and widely. "the rebellion had swept through all four of the country's provinces" در مواردی خاص به معنای "تأثیرگ ...

ایده ی عالی

اصطلاح هست و یه چیزی تو مایه های care to explain میشه گفت "لطفاً توضیح بده" یا " میشه بگی . . . ؟" یا هرچیزی توی این مایه ها جوابه