تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

سِحرها، افسون ها، طلسم ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

توپ را در سبد انداختن در بازی هایی همچون بسکتبال و یا گلف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در گلف به معنایِ ضربه یِ بَد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

نوعی ماشین بزرگ برایِ پیمودنِ مسیر هایِ صعب العبور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

برایِ اشاره به نگرش مثبت به پدیده ها، نگاه عاشقانه و مثبت به همه چیز ، در برخی اصطلاحات استفاده میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

زیورآلات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مسیر تندرو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

شامل مفهوم یا چیزی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

تبریک و تقدیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

خبردار شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

گداختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

احمق/کودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

مخفف"Be On Look Out" به معنای در دید بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

be the most remarkable or foolish of its kind شاخص ترین یا احمقانه ترین از گونه یِ خود بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

مخفف bench press بمعنای پرس سینه ( در باشگاه بدنسازی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( غیررسمی - شمال آمریکا ) دزدیدن، کلاهبرداری یا گول زدنِ یک نفر ( غیررسمی - مربوط به دسته های خلافکاری ) قتل، کشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

police constable. افسر پلیس ( درجه دار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

سفرِ رفت و برگشتی به یک مکان ( خصوصاً زمانی که مسیر رفت و برگشت یکسان نباشد )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

also exfiltration or Extraction

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

یادآوریِ موضوعی که تلاش برای فراموشیِ آن را دارید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( غیررسمی ) مواد ( معمولاً به مقداری برایِ استفاده شخصی اشاره داره )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

نامی دیگر برای اودین، خدایی در افسانه هایِ نروژی که بالاتر از بقیه خدایان است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( United States ) Immigration and Customs Enforcement اداره گمرک و مهاجرت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

( غیررسمی ) هروئین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فلات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

رجوع شود به seek out جستجوکردن، به دنبال چیزی گشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

Recreational vehicle

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سه تار ( آلت موسیقی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

[کامپیوتر] این کلمه نباید با overlapping اشتباه گرفته شود، میتوان گفت interleave به گونه ای مداخله است اما overlap شراکت و مشترک شدن است بعنوان مثال ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تمیز و برّاق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

of a person ) lose one's capacity to cope ) . "I fell apart after his death" ضربه یِ روحی خوردن، دچار فروپاشی ذهنی شدن پس از مرگِ او ضربه یِ روحی خو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

بسیار بزرگ و حماسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مقدار زیادی از چیز های خوب ( literary: a lot of good things ) ، مقدار زیاد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رجوع شود به dispense with

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

notice or watch توجه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

( غیررسمی ) عضلانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Juvenile hall; children's prison - - - - - - - - - زندانِ کودکان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آماده شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

California کالیفرنیا ( آمریکا، خودمانی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تحمل کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ماده تشکیل دهنده، ترکیبات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بدونِ ارتباط اینترنتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Vehicle Id Number ( شماره شناسه یِ خودرو )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

strongly prejudiced against women زن ستیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Estimated Time of Arrival زمانِ تخمینیِ رسیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

توانش/توان ( انجام ) داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رفیق، مَرد، ( dude/homie/man/homeboy )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

کنایه، باکنایه حرف زدن ( talk/speak in riddle ) در لفاف سخن گویی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تسلط یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چای ارل گری