پیشنهادهای آرسام آرامیس (٢٩٠)
در پارسی باستان: هو =خوب هومَت: پندار خوب هوخت: گفتار خوب هورشت: کردار خوب هومن: مرد خوب هوتن: تن خوب هویدا: خوب پیدا هوده: بازده خوب ( بیهوده: بی سو ...
( Korsh ) در زبان لری به شکل کلمه کُر شا به معنای فرزند شاه می باشد.
در پارسی باستان: هو =خوب هومَت: پندار خوب هوخت: گفتار خوب هورشت: کردار خوب هومن: مرد خوب هوتن: تن خوب هویدا: خوب پیدا هوده: بازده خوب ( بیهوده: بی سو ...
تیشتَر درمنابع زرتشتی ایزد و ستاره باران است. او را همچون اهورامزدا صاحب قدرت دانسته اند. تیشتر هرسال پس از چیرگی بر ( اَپَوش ) دیو خشکسالی مخزن بارا ...
روز�اَلَست، زمانی است که خداوند پیمانی از انسان برای گواهی دادن بر یگانگیش گرفته است.
در پارسی باستان: هو =خوب هومَت: پندار خوب هوخت: گفتار خوب هورشت: کردار خوب هومن: مرد خوب هوتن: تن خوب هویدا: خوب پیدا هوده: بازده خوب ( بیهوده: بی سو ...
مهراز کهن ترین الهه های�ایرانی و هندی است حتی تخمین زده میشود که ستایش او به پیش از تاریخ برمی گردد. ( مَ ) ( اِ. ) مخفف ماه ، ( سر تاج داران فروش ...
هر کلمه یا حرف برای معنا شدن نیاز به فرهنگ خود دارد؛ اسم: ژم نوع: پسرانه ریشه اسم: فارسی معنی: نام پسر قباد برادر انوشیروان پادشاه ساسانی ز انبوه ...
تگرگ واژه "تگرگ" در زبان پارسی پهلوی نیز tagarg گفته میشد که از دو بخش تگ ( آتک، تازش ) و ارگ ( بلند ) ساخته شده است و در کل به معنی تازش تکه های یخ ...
هوشیدر به مئنی مرد هشیار می باشد
در پارسی باستان: هو =خوب هومَت: پندار خوب هوخت: گفتار خوب هورشت: کردار خوب هومن: مرد خوب هوتن: تن خوب هویدا: خوب پیدا هوده: بازده خوب ( بیهوده: بی سو ...
بی زمان
لیلیث ( به عبری: לילית ) در اساطیر کهن میانرودان، خدای طوفان بوده و او را به بادها نسبت میدادهاند. چنین تصور میشد که وی حامل بیماری و مرگ است. نخستی ...
در پارسی باستان: هو =خوب هومَت: پندار خوب هوخت: گفتار خوب هورشت: کردار خوب هومن: مرد خوب هوتن: تن خوب هویدا: خوب پیدا هوده: بازده خوب ( بیهوده: بی سو ...
بخش سیمکان یکی از بخش های شهرستان جهرم استان فارس در زمان اشکانیان منبع نقشه بطلمیوسی
در اوستا واژه گایا مارِتا آمده است، من چنین می اندیشم که گایا به چم ( به معنی ) زندگی است همانی که در پهلوی به گیُوان و در فارسی دری به جان آمده است. ...
شهر بوشهر ( بوش شهر= شهر آراسته و با شکوه ) و ناحیه جنگلی پشت سرش در بین اصفهان و بوشهر ( لیان باستانی ایلامیان ) بوده است.
کپسو فاصلهای که در دو ساعت پیموده میشود واحد اندازه گیری در زمان بابل باستان
سِپَهبَد� ( تلفظ مئمول: سپهبُد ) نام یکی از درجات�ارتشی�است. ریشه واژه در پارسی باستان متشکل از سپه پاد بوده و پاد نیز خود به معنی پائیدن و پاسبانی ...
( آمن_را ) از خدایان باستانی مصر است، بعدها این کلمه بین یونانیان و رومیها رواج یافت. شما�دعاهایتان را با گفتن آمین به پایان می رسانید که برگرفته از ...
کنتوز نام نیزه اشکانیان بود که از فولاد سخت ساخته شده بود، بر روی کنتوز عاج های ریزی قرار داشت و به راحتی زره های سلوکی و رومی را می شکافت و وارد بدن ...
اندیشه نیک است که در زبان پهلوی به وُهومن و در پارسی دری به بهمن تبدیل گردید.
مومّو: پسر آپسو و تیامت، خدای مِهی که بر فراز هر دو گونه آب ( آرام و آشفته ) شناور است. ( بابل باستان )
خشاتریا الهه جنگ ایرانیان خدای جنگ آور بود، به ایرانیان فنون نبرد و ساخت جنگ افزار می آموخت
سین خدای ماه بابلیان که در حماسه گیلگمش نیز از او یاد می شـود، در اسـطوره هـا او را ایزدبـانوی مـاه میدانند. ( گئورگ بورکهات ، ص19 )
دابیل فرشته محافظ�ایران�قدیم است. بر اساس�تلمود، دابیل یکبار به مدت ۲۱ روز وظایف�جبرئیل�را عهده دار شد، بعد از آن، مأمور محافظت از ایرانیان در برا ...
ایزد گیل ، که پشته ی غالت - تپه ی پرپشت - را میانبارد "که گندم و جو را می رویاند، که دانه را به زمین میبخشد. " منبع: حماسه انوما الیش
طبق برخی منابع بلیال جز ۳ شیطان تسخیر شده توسط حضرت سلیمان بود. اعتقاد عده ای نیز بر این است که بلیال از الهه شر و اهریمن در دین زرتشتی آمده
نام تاریخی سمنان یکی از شهرهای ایران زمان اشکانیان، مرکز استان سمنان است. این شهر در جنوب رشته کوه البرز و شمال دشت کویردر راه تهران به خراسان قرار گ ...
ایزد اشارو ، که همچون نامش، راهنمای خدایان سرنوشت است، اوست که به راستی همه ی خدایان زیر نگین اویند، و اینچنین است که خدایانِ دیگر را چون او توانای ...
در کتیبه ای که از پادشاه سوم شرحبیل یعفور ( حمیری ها ) بدست آمده علاوه برلقب دراز سابق الذکر یعنی �پادشاه سبأ وریدان وحضرموت ویمنت� عبارت �و عربهای آ ...
در مورد نام شهر و سرزمین عِراق گفتنی است سوای اینکه این نام به صورت شهر اَراکَّ در نقشه های بطلمیوسی دیده میشود بر روی یک جام آرامی بابلی اواخر عهد س ...
مدینه ( madina ) مادنه در زبان سانسکریته به معنای شهر ماد در آنجا آثار سنگی مادی زیادی از تمدن ایران قدیم موجود می باشد
ایزد مومّو، آفریدگار آسمان و زمین، که راهبری میکند. . . . آنکه آسمان و زمین را تقدیس کرد منبع: حماسه انوما الیش
آنهرا هفت دیوار کنگ دژ است یک از طلا و دو دیگر از نقره و سه دیگر از پولاد و چهارم از برنج و پنجم از آهن و ششم از بلور و هفتم از سنگهای گران بها. ( ...
ایزد زیکو ، " او که پاکی میآورد، " خدای پشتیبان نسیم، خدای دادرسی و مهر، خدای بسیاری و فراوانی، او که همه خواسته ها را به فراوانی برمیآورد، "که بز ...
ایزد لوگالانا پادشاهی که نیرویش از همگان سر است "خداوندگار، نیروی آنو که چون انشار او را فرا خواند از همگان برجسته تر بود. "
ایزد ادو که تمامی آسمان را می پوشاند، "باشد که نیکوکاری او تمام زمین را درنوردد، باشد که او همچون مومّو، ابرها را پراکنده سازد، باشد که در زیر، آذو ...
در زبان های ایرانی باستان مانند سانسکریت به مئنی ایزد ایزدان می باشد
خدای آب تازه و آرام و تجسم نیروی مردانه که خدایان از پشت او و تیامت، پدید آمده اند. ( بابل باستان )
ایزد ایرکینگو ، که بر کینگو در هنگامه ی نبرد پیروز گشت، که همگان را راهنماست، که فرمان میراند. منبع:حماسه انوما الیش
ایزد اسیزکور که می باید "بر بالای نیایشگاه بنشیند تا ایزدان برایش هدایا آورند. تا کارها با دست او تعیین شوند، هیچ چیز زیبا آفریده نمیشود مگر به دست ...
ایزد هگال که برای همه ی مردم فراوانی میآورد، که باران بر زمین فراخ میباراند و سبزینگی پدید میآورد. " منبع: حماسه انوما الیش
ایزد گیبیل ، که پیکانها را تیز میکند، "که در پیکار با تیامت، جنگافزارهای نیک میسازد، که خرد بسیار دارد و او را روشنبینی فراوان است، که اندیشهای بز ...
جایگاه زیرین ئرش خداوند طبری آورده است:� راوی گوید از پیمبر پرسیدم خدای ما پیش از آنکه خلق خود بیافریند کجا بود؟ فرمود: در ظلمتی که زیرش هوا بود و زب ...
بهی ( زیبایی ) کا ( خدا ) در بندهش آمده است که بهی یا بهیکا� زن پاکدامنیست که از طرف خداوند بئد از جهی ( نخستین زنی که گیومرت را به تباهی کشید ) جفت ...
فردوسی: ز انبوه پیلان و شیران�ژم� گذرهای جیحون پر از باد و دم. به اشکش بفرمود [ کیخسرو ] تا سوی�ژم� برد لشکر و پیل وگنج و درم. در سروده فردوسی بز ...
زمزم به معنی زمزمه داستان های ایرانی و داستان هایی درباره ایرانیان در روایات قدیم عربی مسعودی در مروج الذهب خبری نقل کرده، خلاصهٔ آن این که: ایران ...
باب به معنای در یا دروازه، همچنین کلمه "ئیل" در زبان عبری به معنای "خداوندگار" است. بابل در زبان اصل ِ خود به معنای "باب ئیل" یا محل ورود و دروازه ...
شهری که مردوک آن را بنا نمود و گفت: آنرا بابل نام خواهم نهاد که به معنای خانه ی خدایان بزرگ است. منبع: حماسه انوما الیش