پیشنهاد‌های بهرام (٨٨٥)

واژه نامه

همنگار

توان دوم

فراگیرکردن

کِشپوش

نو نویسی

مهستان ویژگان، مهستان ویژه ( چون سنا مجلس خواص است )

جان گواه

نونگاری

تندرو ( سیاست )

پاگویه

باشا

درست نویسی

و دیگر

راسه کش

پیوستی

فرازه

کارنامک

پُرسازی

فروکش

نونمایی

هم پیمان

ناسازگاری

جانپاس

زورافزایی

گفتنامه

جداگر

دیرکرده

دورافکنی

گرایاندن

اُستانه از آنجا که در منطق هر گزاره ای درست نیست و گزاره ها می توانند درست یا نادرست باشند. اما "قضیه" به گزاره ای گفته می شود که درست است. از این ر ...

تلخندگو ( طنزگو )

ریختنگاری

ترانشان

پادینه ( ریاضی )

پیکره

مرتو، مرتوگ

پرونجا

بی پروا

کارفرزان ( دارای درجه دکترا )

شمارافزار

هَندَچگر

خودپا

شناور ( معلق در شاره )

اسپاش نورد

فرنما

کارفرزانی ( درجه دکترا ) ، کارفرزان ( دارای درجه دکترا )

باشش

هم آیند ( ریاضیات )

بافه