پیشنهاد‌های مهدی صباغ (٢,٢٨٣)

بازدید
٥٥٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥٥

فراگیر مورد پسند عامه مردم مردم پسند دارای طرفدار زیاد پُر بازدید ( در مورد مطالب موجود در شبکه های اجتماعی مانند ویدیوها، موزیک ها، عکسها و . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥٦

برام سواله که . . . . . . . نمیدونم که چرا . . . . . . مثال: ?I wonder why he doesn't work anymore برام سواله که چرا اون دیگه کار نمیکنه نمی دونم ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥٠

نامی عمومی برای مکان هایی مثل آمفی تئاتر، سالن کنفرانس، سالن کنسرت و . . . . که از آن جا می توان به منظور برگزاری مراسم مختلف استفاده نمود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٩

خانواده ای است که فردی غریبه را که عموما اهل کشوری دیگری است و دارای فرهنگ متفاوتی نیز می باشد، به منزل خود دعوت کرده و بدون دریافت هیچ پولی از وی پذ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١٩

phrasal verb : 1 - اطمینان حاصل کردن ( از درست بودن، امن بودن یا قابل قبول بودن چیزی ) خاطرجمع شدن به عنوان مثال : I made a phone call to check out ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١٢

نامه ای نسبتا کوتاه و مختصر که یک کارجو باید به هنگام ارسال رزومه کاری خودش به کارفرما بنویسد و همراه آن، فرمهای پر شده ی درخواست کار، مدارک ارسالی، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١٠

در این phrase برای تاکید بیشتر بر صفت too ، کلمه ی way را قبل از آن می آورند. این عبارت در مکالمات روزمره انگلیسی زبانان به ویژه در بین نوجوانان و جو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

phrasal verb : to go away ( used especially to tell someone to go away in an extremely rude way ) ( لفظ بی ادبانه ) گورت را گم کن گُمشو گمشو بیر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

برگشتن به سمتِ سرچرخاندن به سوی چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨٦

Noun - plural : کارهای خانه ( کارهایی که به طور منظم و معمولا روزمره در هر منزلی انجام می شود. مثل : شستن ظرفها، نظافت منزل، اتو کردن لباس ها، آشپزی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨١

Noun - informl : چیزی یا به خصوص شخصی که خیلی اعصاب داغون کن و روی مُخه آدم ناجور آدم اعصاب خُرد کن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

علاقه مند شدن لذت بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

نگرش طرز فکر دیدگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

استارت ماشین ( بخشی که داخل اتاق خودرو و در کنار فرمان قرار دارد و سوئیچ رابرای روشن کردن خودرو، داخل آن فرو کرده و می چرخانیم. )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

خود را به روز نگه داشتن عقب نماندن از دیگران خود را پا به پای دیگران کشاندن هم تراز کردن خود با دیگران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧١

حفظ کردن تناسب اندام ثابت نگه داشتن وزن جلوگیری کردن از اضافه وزن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

افتادن چیزی بر اثر وزیدن باد شدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

از چه طریقی؟ چگونه؟ به چه صورت؟ به چه روشی؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

خود مراقب خویشتن دار دارای نَفسِ پاک کسی که در مقابل کجی ها و ناهنجاری های اخلاقی می تواند مقاومت کند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

مشغولیت ( فکری یا ذهنی ) درگیری اشتغال به کاری داشتن پر کردن/بودن وقت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

اشغال کردن تصرف کردن ( از سر قدرت و زورگویی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

گرفتار شده دربند شده اسیر شده به دردسر افتاده بسیار علاقه مند شده به کسی یا چیزی یا انجام کاری بسیار مشتاق شده به کسی یا چیزی یا انجام کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

Noun - countable : یک پایگاه داده کامپیوتری بزرگ از مجموع مکالمات و نوشته های مرتبط با یک زبان به این معنی که : برخی دانشگاه ها یا موسسات تحقیقاتی، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦١

دور زدن دور دور کردن جهت تفریح و سرگرمی در شهر پرسه زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

شبگردی تفریح شبانه تفریحاتی مانند رفتن به رستوران و کلاب و . . . . که از شب شروع شده و تا صبح روز بعد ادامه پیدا می کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

جا افتادن فردی در بین دیگران مورد قبول بودن بین دیگران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

به این ترتیب در این صورت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦١

مشارکت کردن در انجام کاری درگیر شدن در کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

داروی بی اثر دارو نما داروی واهی داروی الکی دارویی که برای افرادی تجویز می شود که صرفا خیال می کنند، بیماری خاصی دارند و یا ممکن است به بیماری خاصی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

در مجموع مجموعا روی هم رفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

در عوضِ در ازایِ به جایِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

بخش تکه قسمتی از چیزی جزء

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

عامیانه: شاخ غول رو که نشکوندی کوه که نکندی شق القمر که نکردی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

جا زدن در صف رعایت نکردن نوبت در صف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

Noun - countable : ازدواج حقوقی : ازدواجی که توسط عاقد و یا هر فرد مذهبی دیگری انجام نمی شود و زوجین برای جاری شدن عقد و بستن پیمان زناشویی فقط به مح ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

سر و کله کسی در جایی پیدا شدن آفتابی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

دست کم گرفتن کسی یا چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

ضخیم تر - کلفت تر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

آشکار شدن نشانه های لذت و خوشحالی در چهره یا چشمان شخصی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

Noun - countable : میهمانی ویژه ی کودکان که در طی آن، بچه ها، شب را در منزل میزبان سپری کرده و فردا آنجا را ترک خواهد کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

داخل کردن گذاشتن چیزی در داخل چیزی ( مثل گذاشتن لباس ها در چمدان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

spoken: به زودی. الان برمی گردم. زود به شما خبرش را می دهم. به طور کلی برای این که از دیگران بخواهید منتظر شما بایستند تا شما زود برگردید یا خبری ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

مصنوعی غیر طبیعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

درون گرا ( کسی که آرام و ساکت و خجالتی است و از بودن در کنار دیگران لذت نمی برد. )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

شهربازی موضوعی پارک موضوعی یعنی پارکی که دارای موضوع خاصی است و علاوه بر جنبه ی تفریحی، جنبه ی آموزشی نیز دارد. مانند پارکِ گلها، پارکِ آب بازی، پارک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Expression : به نکته ی خوبی اشاره کردی. حرف شما کاملا درسته. کاملا درست می گی. به نکته ظریفی اشاره کردی. بلی. حق کاملا با تو هستش.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

کاغذ کادو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

دیوانه شدن به شدت هیجان زده شدن از شدت هیجان، کنترل خود را از دست دادن از خود بی خود شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

Adjective : متضاد مخالف متفاوت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

کاهش تحلیل رفتن کم شدن