پیشنهادهای جواد حاجیلو (٢٣)
بی خبر ترک کردن، غیرمنتظره رفتن
سر رسیدن
انداختن تقصیر گردن کسی
Catching a bus/plane/train describes the process of getting to a station/airport, waiting and boarding
مبالغه کردن - گنده کردن چیزی - از کاه کوه ساختن ( to blow out of proportion )
upbringing
زدن و در رفتن ( در تصادف ) , فرار کردن از صحنه تصادف
در مورد پلیس میشه" جریمه" شکل رسمی تر ticket The police wrote me a citation
لایه ی زیر مخاطی
حاضر و آماده
دست و پا چلفتی، سر به هوا
حساس بودن/شدن به - اهمیت دادن به -
یادداشت ها ( memorandum مفردش ) memorandum of agreement=یادداشت تفاهم
استعلام پلاک - - اصطلاحی که بیشتر برای پلیس به کار میرود که شامل فرآیند دیدن پلاک ماشین , بررسی آن و درآوردن اطلاعات مالک وسیله نقلیه میباشد.
مست یا چت ( بر اثر مصرف مواد مخدر )
سکویا اسم گونه درخت میباشد و تعداد بسیار زیادی تو جنگل ردوود وجود دارد و بلند ترین درخت جهان هم از همین گونست و اسمشو گذاشتن Hyperion
جنایت ضرب و جرح
شهامت به خرج دادن
رانندگی درحال مستی یا چتی
توقف برای مدتی کوتاه We're gonna make a stop in two hours ما ظرف دو ساعت دیگه یه توقفی میکنیم
سلام رساندن ( رسمی )
همچنین به معنی مسیر یا باریکه کنار رودخانه ( American )
روانه بیشتر به کسی که نوعی مشکل گوارشی داره میخوره