ترجمههای محمد حیدری (٦٨)
٥٩
٤ سال پیش
She learned to ride English style.
٠
او یادگرفت که به سبک انگلیسی ( اسب ) سواری کند.
٤ سال پیش
The style of his hair hasn't changed in years.
٠
مدل مو های او ( دختر ) این سال ها تغییری نکرده است.
٤ سال پیش
He usually orders the steak, but he decided to try the salmon this time.
-٢
او معمولا استیک گوشت رو سفارش میده ( ترجیحش میده ) , ولی این بار تصمیم گرفته که ماهی سالمون رو امتحانش کنه.
٤ سال پیش
I benefited much from my association with his brother.
١٠
من از همکاریم با برادر او سود زیادی بردم ( توجه احتمالا سودش مالی نبوده سود مالی : profit )
٤ سال پیش
Those are interesting facts, but they have no application to this matter.
٣
آن حقایق ها جالب و جذاب هستند, ولی آن ها هیچ کاربردی برای این مشکل ندارند.
٤ سال پیش
After the first application of paint, he stepped back to look at his work.
-١٨
پس از اولین استفاده از رنگ, او برای گشتن شغلش تامل کرد.
٤ سال پیش
Marathon runners need plenty of stamina.
-١
دوندگان ماراتن ( دو استقامتی که حدود 40 کیلومتر نیاز به دویدن دارد ) به مقدار زیادی ( وکافی ) استقامت نیاز دارند.
٤ سال پیش
The moonlight looked beautiful reflected in the lake.
٢٤
انعکاس نور مهتاب در دریاچه زیبا به نظر رسید.
٤ سال پیش
Only his aunt, his cousin, and a few other relatives attended the funeral.
١٤
فقط عمه اش ( /خاله ) , دختر خالهاش ( /پسر/دختر ( عمو, دایی, خاله, عمه ) ) و تعداد کمی از بستگان نزدیکش در مراسم خاکسپاری شرکت کردند.
٢