برادر در قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برادر در قرآن. برادر به پسر یا مردی گفته می شود که در پدر و مادر یا یکی از آن دو با شخص مشترک باشد.
در عربی به وی «اخ» گویند. تثنیه آن «اَخَوان» و جمع آن «اِخْوَه» یا «اِخْوان» است. این واژه افزون بر معنای یاد شده، بر شریک در شیر که به آن «برادر رضاعی» گویند و همچنین شریک در جنس و بشر بودن، دوستی و محبت، قبیله، دین و مذهب و عمل یا صفتی خاص نیز اطلاق شده است. به نظر برخی کاربرد واژه «اخ» در معانی شریک در ولادت و رضاع حقیقت و در سایر معانی استعاره و مجاز است.
تعداد تکرار در قرآن و مقصود از آن
برادر در قرآن بیش از ۹۰ بار با واژه «اخ» و دیگر مشتقات آن به کار رفته است که در بیش تر آیات مقصود از آن برادر نَسَبی است؛ مانند:«... ائتونی بِاَخ لَکُم...» و گاه مقصود از این ماده، برادر یا خواهر رضاعی است؛ مانند:«... واَخَوتُکُم مِنَ الرَّضاعَةِ...» و در آیاتی نیز مراد از آن اعم از برادر نسبی و رضاعی است؛ مانند:«... اَو بُیوتِ اِخونِکُم ...». در برخی آیات این واژه به همقبیله اطلاق شده است ؛ مانند:«و اِلی عاد اَخاهُم هودًا...». به نظر برخی این اطلاق از آن روست که نسب افراد هر قبیله به یک پدر می رسد. برخی نیز مراد از برادر را در این آیات، شریک در جنس و بشر بودن دانسته اند، چون همه فرزندان آدم اند و عده ای گفته اند:مراد صاحب یا پیامبر آن قوم است. در شماری از آیات این واژه به معنای شریک در دین و عقیده به کار رفته است؛ چه دین و عقیده حق باشد؛ مانند:«اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ...» و چه کیش و عقیده باطل ؛ مانند:«... لاتَکونوا کَالَّذینَ کَفَروا و قالوا لاِِخونِهِم...». در برخی آیات مراد شریک در عمل و رفتار است؛ مانند:«اِنَّ المُبَذِّرینَ کانوا اِخونَ الشَّیاطینِ...»، زیرا اینان همانند شیطان از حق و عدالت تجاوز کرده، دچار اسراف شده اند و همچنین است آیه «و اِخونُهُم یَمُدّونَهُم فِی الغَیِّ ...» یعنی شیاطین که برادران مشرکان اند آنان را گمراه می سازند یا مراد آیه انسانهای فاسق دیگر هستند که چون پیرو شیطان اند، برادران شیطان خوانده شده اند. افزون بر واژه «اخ» واژه ها و تعبیرهایی دیگر در قرآن مصداق برادر دانسته شده است؛ مانند:«کلاله» که طبق روایات اهل بیت بر خواهر و برادر میتی که پدر و مادر و نیز فرزند ندارند تطبیق شده است :«... اِن کانَ رَجُلٌ یورَثُ کَلالَةً...»، «ابنی آدم» یعنی دو فرزند آدم، «غلامین یتیمین و کان ابوهما صالحاً» به معنای دو پسر یتیم» و «یابن امّ» یعنی ای پسر مادرم.

پیشنهاد کاربران

بپرس